چگونگی درک زیبایی آدم ها
درک زیبایی آدم ها نیازمند وقت ، صبر و آرامشه تا بتونیم ببینیم که هر کدومشون چقدر خوبند و چقدر قابل دوست داشتن . درسته آدم ها کامل نیستند و هرکدوم یه نقصی دارند ولی می شود آنها را مجموعه دید و از کنار بدیهاشون آرام گذشت . زیبایی به گزارش آکاایران زیبایی آدم ها …
درک زیبایی آدم ها نیازمند وقت ، صبر و آرامشه تا بتونیم ببینیم که هر کدومشون چقدر خوبند و چقدر قابل دوست داشتن . درسته آدم ها کامل نیستند و هرکدوم یه نقصی دارند ولی می شود آنها را مجموعه دید و از کنار بدیهاشون آرام گذشت .
زیبایی
به گزارش آکاایران زیبایی آدم ها به خوشگلیشون نیست به خلق خوششونه .
زیبایی آدم ها به شکلشون نیست ، به شعورشونه …
زیبایی آدم ها به ظاهرشون نیست به ظاهرگریزیشونه ….
زیبایی آدم ها به چشمشون نیست به نوع نگاهشونه ……
زیبایی آدم ها قد بلندشون نیست به فکر بلندشونه …….
درک زیبایی اونها فقط به یک کم زمان نیاز داره …….. به یک کم خوشبینی.
یک روزی وقتی بچه بودیم ، همه میگفتن ایشالا عاقبت به خیر بشی مادر … الهی پیر بشی و من هرگز معنی این جملات را نمی فهیمدم . نمی فهیمدم برای چی باید شبیه پیرزن ها باشم در حالی که کودکی بهترین اتفاق زندگی است . اگرچه تمام عمر سعی کردم کودک بمانم و با خودم کودکی کنم و هرگز بزرگ نشوم ولی بزرگ شدم و فهمیدم که این زندگی به قدری بالا و پایین دارد که گاهی نیاز داری زیباترین دعاها را از زبان غریبه ها بشنوی …
و گهگاه چقدر نیاز داریم که از زبان یک رهگذر حرفهایی بشنویم که به دل می نشیند و حرف ندارد. الان می فهمم که “الهی پیر بشوی” یعنی جوان مرگ نشوی …. یعنی تمام سیر طبیعی زندگی را بگذرانی و سپس در اوج تدبیر و تجربه از دنیا بروی . ” الهی پیر بشی” یعنی صبورانه ، از بین رفتن آرام آرام زیبایی ای ظاهری ات را در آینه ببینی و دم نزنی . یعنی تو باشی و آینه و موهای سپید و چروک هایی که زیبا نیستند ولی زیبایی را زندگی کرده اند.
تو باشی و لبخندی از سر اطمینان که همه دوران های زندگی زیباست و او هر وقت که بخواهد زیبایی را معنای دیگری می بخشد. خط کش خدا ، فاصله هایش به سانتیمتر تعریف نشده است.
الان می فهمم که درک زیبایی آدم ها حتی برخی از حرف ها ، نیاز به زمان دارد و آن پیرزن هیات مادربزرگ چه زیبا بود که می گفت عاقبتت بخیر مادر و چقدر طول کشید که من درک این واقعیت را با تمام وجودم لمس کنم. تازه می فهمم که وقتی پیرزنی را خموده و شکسته و پر از حسرت ولی با لبخند دیدم ، با خودم بگویم ” او هم روزی نگاری بوده است “……
حکایت این روزها، حکایت آدمهایی است که از میان همه داشته های یک فرد دنبال ساده ترین و ظاهری ترین زیبایی افراد می گردند و عجولانه پیگیر چیزهایی می شوند که وجود ندارد. کمی صبر کنیم تا آدم ها خود واقعی و مهربانشان را نشانمان دهند . تمام تمامیت یک انسان را با خط کش های نامرعی بی عدالتی به رخ زیبای زیبارویان نفروشیم که در این بازار بزرگ و داغ این روزها، آنچه می بازیم پیر شدن با همه عشق و احساسمان به زندگی است .
شاید این کمی صبوری کردن ها ، به ما فرصت بدهد که به دور از هرگونه شعار ، شعور آدم ها را بسنجیم و به آن نمره دهیم . بگذریم از همه مدها و معرکه ها و قیل و قال های امروزی ….
که سادگی عین زیبایی است و این را اگر نفهمیم ، روزگار با چین و چروکش به ما اثبات می کند. زیبایی همه غرور سرخی است که در ترکیب رنگ ها به دست نمی آید.
همه صلابت انسانی یک انسان است برای رو به رو شدن با هرچه تقدیر رقم می زند.
کمی صبورانه آدم ها را ببینیم و زیبایی را با معیاری دیگر بسنجیم .
بگذاریم آدم ها ، قدری کنار ما بیاسایند و قضاوت نشوند. بگذاریم چشمان درشت و موی بلوند و تنی آراسته ، بماند برای اولویت های بعدی …..
بگذاریم دعای خیر مادربزرگ ها را ، همه زندگی کنند و زنده بمانند .
بگذاریم جمال پرستی ما ، به جلال انسانیمان تبدیل شود بلکه قدری در کنار هم ، آرام باشیم.
تمام تمامیت یک انسان را با خط کش های نامرعی بی عدالتی به رخ زیبای زیبارویان نفروشیم که در این بازار بزرگ و داغ این روزها، آنچه می بازیم پیر شدن با همه عشق و احساسمان به زندگی است .
بیاییم ساده باشیم ، خلق خوش از خالق بخواهیم …
آن وقت است که الهی پیر بشی ، بهترین دعای زندگی است که تا به حال شنیده ایم .
179/