چرا ایرانیان به کارمندی خیلی علاقه دارند؟

علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به نوسازی سازمان‌ها و ایجاد بوروکراسی جدید توسط رضا‌شاه، می‌گوید: «دولت برای یکپارچگی قدرتش نیاز داشت ثبات به وجود بیاورد و ملوک‌الطوایفی را که به صورت تاریخی همواره عامل بی‌ثباتی سیاسی بود، از بین ببرد. اما پیامد ناخواسته این اقدام، ورود تفکر ملوک‌الطوایفی به …

علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به نوسازی سازمان‌ها و ایجاد بوروکراسی جدید توسط رضا‌شاه، می‌گوید: «دولت برای یکپارچگی قدرتش نیاز داشت ثبات به وجود بیاورد و ملوک‌الطوایفی را که به صورت تاریخی همواره عامل بی‌ثباتی سیاسی بود، از بین ببرد. اما پیامد ناخواسته این اقدام، ورود تفکر ملوک‌الطوایفی به داخل سازمان‌های ایرانی بود.» به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تجارت فردا، این جامعه‌شناس با بیان این نکته که در سازمان‌های دولتی شبکه روابط غیررسمی بسیاری از امور را اداره می‌کند، ورود روابط خانوادگی و شبکه‌های خویشاوندی و محلی به سازمان‌های مدرن دولتی را به عنوان عاملی برای ایجاد محیطی امن در سازمان‌ها تشریح می‌کند و می‌گوید: «پیامد ناخواسته جامعه‌شناختی این محیط امن عدم کارایی سازمانی است.» خلاصه‌ای از گفت‌وگوی هفته‌نامه تجارت‌فردا با سعیدی را می‌خوانید:

*ریشه‌های بوروکراسی دولتی در ایران به‌طور مشخص به ظهور دولت پهلوی اول و نوسازی‌های آن دوره برمی‌گردد. البته تاسیس سازمان‌های دولتی مدرن از قرن نوزدهم میلادی و عصر امتیازات در اواخر قاجاریه آغاز شد. در آن دوره لزوم نوسازی گمرکات و تاسیس بانک با ورود کشورهای خارجی برای کشف و استخراج نفت و همچنین امتیازات و انحصارات مختلف، مستلزم این بود که سازمان‌های مختلفی تشکیل شوند. بنابراین ریشه‌های تاسیس بوروکراسی مدرن به دوره قاجار برمی‌گردد، اما دولت رضا‌شاه با نوسازی و ایجاد سازمان‌ها، ارتش، نظام آموزشی، ثبت احوال، ثبت اسناد، دادگستری و… بوروکراسی جدیدی به وجود آورد. همین بوروکراسی یکی از عوامل مشروعیت دادن و قدرت‌بخشی به دولت بوده است. دولت برای یکپارچگی قدرتش نیاز داشت ثبات به وجود بیاورد و ملوک‌الطوایفی را که به صورت تاریخی همواره عامل بی‌ثباتی سیاسی بود، از بین ببرد.

*اما پیامد ناخواسته این اقدام، ورود تفکر ملوک‌الطوایفی به داخل سازمان‌های ایرانی بود. همین عامل سازمان‌های ایرانی را در میان کشورهای توسعه‌یافته و حتی در حال توسعه منحصر به فرد می‌کند. ماکس وبر بوروکراسی را «قفس آهنین» می‌نامد و اصولاً تصور او بر این است که سازمان‌های دولتی سازمان‌هایی خشک، رسمی و سلسله‌مراتبی هستند اما علاقه‌مندی مردم ایران به این سازمان‌ها که در اصل باید خشک و رسمی باشند به این علت است که زندگی سنتی مردم به درون این سازمان‌ها خزیده است.

* ریشه‌های علاقه‌مندی مردم به اشتغال در بخش دولتی در این نکته خوابیده است که معمولاً وقتی درباره علل کارمند دولت شدن، پرسیده می‌شود پاسخ می‌دهند «آب‌باریکه‌ای» هست. این تعبیر یکی از عوامل بنیادی علاقه مردم به کارمندی دولت را نشان می‌دهد. در ایران دولت در مقابل جامعه مدنی و بازار مقتدر است. به همین دلیل مردم هم سعی می‌کنند خود را به دولتی متصل کنند که در تمامی امور دخالت می‌کند. تاریخ ایران پر از بی‌ثباتی‌های حاصل از انقلاب و شورش است. این بی‌ثباتی‌ها بر کار و کسب غیردولتی‌ها تاثیر داشته است، اما دولت همیشه سر جایش است. در تاریخ معاصر ما حتی یک مورد ورشکستگی دولت رخ داده است.

*در یک شرکت خصوصی درست کردن یک شبکه روابط اجتماعی امکان ندارد یا امکانش بسیار اندک است و همیشه کارفرما سعی می‌کند با اعمال شیوه‌های دیگر، تضاد منافع را به نفع خودش با کارمندان کم کند.

* در تاریخ سازمان‌های ایرانی فقط در یک مقطع و دوره بسیار کوتاه در دوران انقلاب افراد بسیاری را پاکسازی کرده‌ایم.

*آغاز به کار سازمان‌های مدرن با اجرا و حاکمیت نظام تیلوریسم یعنی مدیریت علمی مصادف است،‌ اما بعد به سمت مدیریت عوامل و روابط انسانی رفته است. این مراحل طی شده با این هدف که کارایی افراد افزایش پیدا کند و خودبیگانگی در کارکنان این سازمان‌ها کاهش پیدا کند، چون به این نتیجه رسیده‌اند که سیستم تیلوری و نگرش سازمانی بر مبنای تقسیم کار و تخصص، با توجه به سلسله‌مراتب اداری به‌تدریج ممکن است به دلیل مسخ شدن افراد در کار باعث کاهش کارایی ‌شود.
184/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا