نکاتی در مورد مدرن ترین اربعین دوران
چهار مرز برای رفتن به عراق وجود دارد؛ مرز خسروی که قدیمی است و محلیها به آن منذریه میگویند، مرز مهران، مرز شلمچه و مرز چزابه. این چهار راه ورود به کشوری که هر گوشهاش، قتلگاه امامی از امامان ما بوده، امسال نیز همچون سال گذشته تجربهای متفاوت از سر گذراندند. هرروز بهطور متوسط از …
چهار مرز برای رفتن به عراق وجود دارد؛ مرز خسروی که قدیمی است و محلیها به آن منذریه میگویند، مرز مهران، مرز شلمچه و مرز چزابه. این چهار راه ورود به کشوری که هر گوشهاش، قتلگاه امامی از امامان ما بوده، امسال نیز همچون سال گذشته تجربهای متفاوت از سر گذراندند. هرروز بهطور متوسط از این مرزها، نزدیک به ١٥هزار زائر ایرانی در قالب کاروانها راهی عراق میشدند و هرگونه تردد غیرکاروانی از آنها غیرقانونی بود. اگرچه یک هفته مانده به اربعین شایعه عبور بدون ویزا مطرح شد و این گمان بود که همچون پارسال رفتوآمد میلیونها مشتاق زیارت کربلا، بدون قوانین روادید باشد اما در نهایت به دلیل برخی مسائل امنیتی این شایعه به حقیقت نپیوست اما باز هم آمار زائران ایرانی سفر اربعین بسیار بیشتر از دیگر کشورهای مسلمان منطقه بود.
افزایش استفاده از وسایل ارتباط جمعی، هجوم عکسهای سلفی و گروهی در شبکههای اینترنتی اما اربعین سالهای اخیر را متفاوت از سالهای قبل کرده است؛ گویی این زیارت تاریخی و کلاسیک با حفظ شئونات خود، در حال مدرنشدن و بهروزشدن است
درباره آن جمعیت میلیونی
جمعیتی که بهسوی عراق روانه شد غیرقابل شمارش و غیرقابل پیشبینی بود چراکه تورهای هوایی از یک ماه مانده به اربعین، با خیل مردمی مواجه بودند که برای انجام امور قانونی این سفر مدارک خود را ارسال کرده بودند. مرزها هم وضع مشابهي داشت؛ از چزابه، اصفهانیها، آبادانیها و بندریها روانه عراق شدند، از خسروی، تبریزیها و شمالیها و از شلمچه، باقی ایرانیهای مشتاق. شدت استقبال به حدی بود که کرایههای تردد یک شبه ١٠برابر شدند؛ خطیهای مسیر چندینبرابر و هزینه لیوانی آب و ظرفی غذا به ١٥هزار تومان رسید. کاروانهایی که بدون ثبت در فهرست سازمان حج و زیارت، اتوبوسهای پر از مسافر را به مرز رسانده بودند، بعد از انجام امور قانونی و ردشدن از مرزها، مسافران خود را رها کرده و به امید درآمد بیشتر به مبدأها برگشتند تا زائران تازهای را راهی این سفر کنند. آنهایی هم که در خاک عراق رها شده بودند عموما از شهرهای بعقوبه، شامیه، زرباطیه، خانقین و… به سمت نجف به حرکت افتادند تا ٤٨ساعت بعد، پاهای تاولزدهشان را در پاشویههای مسجد بلال، مسجد امامعلی(ع) و حتی آستان مقدس شاه نجف اشرف بشویند. شرایط سختی بود و سرما و بارندگی، این شرایط را بدتر از همیشه میکرد.
جدال با پتو در نجف
زائران خسته از راه میرسند؛ نجف شهری برای پناهدادن به آنهاست. بسیاری از کاروانها این شهر را بهعنوان محل اقامت موقت در نظر گرفتهاند تا خستگی راه و بیبرنامگیها را کمی سامان دهند. موکبهای بزرگ در سراسر شهر به راه افتاده تا خیل جمعیت در زیر باران تند بینالنهرین اسیر نشوند. مشکلات اما فراوان است؛ کسی فکرش را هم نمیکرده که میزان زوار ایرانی ناگهان صدهابرابر شود. جدال برای یافتن سرپناه و وسایل گرمایشی آغاز میشود. مساجد و تکایای بزرگ اصلیترین مراکز توزیع پتوهای امانی هستند. صحنهای بزرگ مساجد، مدرسههای دولتی، تکایا و موکبها آماده پذیرایی هستند به این شرط که پتو فراهم باشد. امامجمعه یکی از مساجد میگوید که هرروز به طور متوسط در نجف صد پتو، شستوشو شده و قابل استفاده خواهد بود بنابراین در سال ٣٦هزار پتو بیشتر آماده ارائه به زائران نخواهد بود و این رقم در برابر سه میلیون پتویی که در این شهر برای زائران دپو شده، رقم بسیار اندکی است و لااقل صدسال طول میکشد تا همه آنها شسته شوند!
نجف شهر کوچکی است؛ آنقدر کوچک که شاید توان اسکان صدهاهزار ایرانی را نداشته باشد، برای همین با رسیدن هرگونه شایعهای مبنیبر احتمال ورود بدون ویزای زائران ایرانی به عراق، نجف در حالت فوقالعاده قرار گرفته و بسیاری از اماکن عمومی و خصوصی، به رایگان در اختیار مسافران قرار گرفته است. یکی از مقامات ارشد مذهبی نجف میگوید که اصلیترین چالشی که در اربعین امسال، زائران ایرانی با آن مواجه بودهاند، وعدهووعیدهای بیمورد کاروانها بوده است: «ما در نجف مسجدهای بزرگی داریم که برای اقامت موقت زائران اربعین در نظر گرفته میشوند اما مسئولان کاروانها با علم به این موضوع از فرصت استفاده کرده و اقامت رایگان را به متقاضیان تبلیغ میکنند درحالیکه ما فقط امکان یک روز پذیرایی از زائران را در این مکانها داریم نه بیشتر».
هزینههای پیشبینینشده
هر ١٠ هزار تومان تا پیش از اربعین در چهارراه استانبول، به چهارهزار دینار عراقی تبدیل میشد؛ اما یکشبه، با این پول فقط سههزار دینار عراقی به زائران میدادند. افزایش قیمت دینار نه ربطی به گرانشدن دوباره دلار داشت و نه ربطی به تصمیم شیخنشینان خلیجفارس برای افزایش تولید نفت. دینار گران شده بود چون متقاضی سفر به رقمهای بالا رسیده بود و کمبود دینار در بازار باید به شیوهای جبران میشد و شیوهای که صرافها انتخاب کردند، گرانکردن رقم بود!
زائران ایرانی اما برای رسیدن به کربلا فقط مشکل گرانی دینار نداشتند. اپراتورهای همراه اول و ایرانسل به آنها قول داده بودند که به محض رسیدن به عراق میتوانند با رومینگکردن تلفنهایشان، با خانوادههای خود ارتباط برقرار کنند.
وعدهها اما در بلاد غریب، پوچ از آب درآمد. نه ایرانسل و نه همراهاول، لااقل در روزهای اول نتوانستند تماسی را برقرار کنند و روزهای بعد هم اگرچه خبر از رومینگهای موفق بود اما دیگر دیر شده بود؛ زائران با صرف ٤٠ تا ٥٠ هزارتومان، سیمکارتهای عربی خریده بودند و به خانوادههای خود خبر داده بودند که به سلامت رسیدهاند.
سومین هزینه سرسامآور زائران ایرانی، کرایه حملونقل است. کاروانهای بدقول، زائران را صبحها به حرمین میبرند و شبها به موکبهای درنظرگرفتهشده بازمیگردانند؛ جدای از این مسیر تعیینشده، هر سفری با هزینه شخصی خواهد بود.
مثلا در نجف، کاروان شما را به کوفه نمیبرد، در کربلا نمیتوان به کاظمین یا بغداد رفت مگر با هزینه شخصی. هزینه سفر از نجف به کوفه ٧٠ هزار تومان برای هر نفر است و هزینه کربلا تا بغداد، ٥٠ هزار تومان. مشکل اما اینجاست که هیچ ماشینی حاضر نمیشود در طول زمان اربعین، این کار را انجام دهد و رانندهها ترجیح میدهند فقط در مسیر شلوغ نجف-کربلا مسافرکشی کنند.
قرضکردن و پذیرایی از زوار
اقتصاد زواری، کربلا و نجف را به دو شهر آسیبپذیر اما ثروتمند بدل کرده است. در ویکیپدیا، کربلا را حتی ثروتمندتر از کرکوک، که اصلیترین شهر نفتخیز عراق است، میشناسند اما از ورودی کربلا هم بهروشنی مشخص است که شهری با جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر نمیتواند پذیرای جمعیتی چندین برابر جمعیت خود باشد. به همین خاطر بسیاری از تأسیسات شهر نیمهکاره رها شدهاند؛ اتوبانها بدون خروجی و بدون اتصال به شریانهای حرکتی شهر، معطل ماندهاند.
پروژههای ساختمانسازی بزرگ، پروژههای هتلسازی و ساختمانهای دولتی معمولا نیمهکارهاند. استاندار کربلا میگوید این شهر تنها شهر در جهان است که هیچوقت، نمیتواند خودش را بازیابی کند و توضیح میدهد که همه شهرها با خروج مسافران، وقت بازسازی و احیای زیرساختهای خودشان را دارند جز کربلا، چراکه به محض تمامشدن مراسم عاشورا و تاسوعا، اربعین آغاز میشود و با تمامشدن این مراسم، مراسم دیگری در راه است و به همین خاطر در کربلا همیشه زائر وجود دارد.
راهکار اتخاذشده برای حل این موضوع، تأکید بر کمکهای دولتی است اما دولت عراق که با داعش رودررو شده، درآمدی آنچنانی ندارد که بخواهد آن را صرف حل مشکلات یکی از شهرهایش کند و تازه حتی اگر این اتفاق بیفتد، باز هم نیازهای ضروری زوار همیشگی، بیپاسخ خواهد ماند.
با وجود همه این چالشها، کربلا شهری است که به میهماننوازی مردمش شهره است. از همه دنیا، مردم در اربعین روانه این شهر میشوند و پا به شهری میگذارند که هیچ دری به رویشان بسته نیست. کربلاییها اگرچه مردمی تنگدست و فقیر هستند اما این موضوع باعث نشده در میهماننوازیشان خللی ایجاد شود. آنها از بانکها و صندوقهای قرضالحسنه، وامهایی با رقمهای ١٠ تا ١٥ میلیون تومان دریافت میکنند تا به حد وسعشان پذیرای زائران امام حسین باشند. رسم عجیبی است اما واقعیت دارد و آنهایی که زائران این شهر هستند آن را حس کردهاند.
بار اطلاعرسانی به دوش تلگرام
اگرچه تلگرام در ایران با اما و اگرهای فراوان همراه است اما این نرمافزار ارتباطی عجیبوغریب امسال همراه اصلی و واقعی زائران ایرانی در عراق بود. تصویرهای امسال از اربعین به همین خاطر کاملا متفاوت از سالهای قبل است؛ تلگرامها، اینستاگرامها و فیسبوکها پر شده از سلفیهایی که زائران با حرمین گرفتهاند. رواج استفاده از موبایل در اربعین ١٤٣٧ به حدی بود که گیتهای ورودی حرم، گاه راهی برای مقابله با آن نداشت و بهناچار اجازه ورود موبایلها را صادر میکرد.
در عوض، اینترنت کربلا برای چنین حجم مسافری طراحی نشده و به همین خاطر، مسافران بهشدت دنبال جایی برای آپلودکردن عکسهایشان میگشتند. عکسهای امسال نشاندهنده تشنگی مفرط مردم به زیارتی آزادانه بود و شاید نشان کوچکی بود بر این مدعا که اگر به مردم اعتماد شود و از ورود وسایل ارتباطجمعی به اماکن زیارتی جلوگیری نشود، آنها خود بهترین هنرمندان هنر دینی خواهند بود. اما با نبود شبکههای تلفنی درست و درمان، تلگرام پیغامرسان خوبی برای خانوادههایی بود که در ایران چشمبهراهی داشتند. آنها به محض رسیدن به عراق، یک سیمکارت عراقی ارزانقیمت میخریدند تا به کمک تلگرام به خانوادههای خود از صحت و سلامت سفرشان بگویند. تلگرام در لحظههای زیارت هم آنها را تنها نگذاشت و کاری کرد که بسیاری بتوانند غیرمستقیم در این لحظههای خاص و معنوی حس همراهی داشته باشند.
کربلا و آیندهاش
کربلا مترقی است؛ نونوارتر از نجف، با مغازهها و سنترهای بزرگ. مصرفزدگی مردمش را میشود از مدهای بهروز پشت ویترینها فهمید. ورود میلیونی زائران، شرایط کربلا را از این که هست، پیچیدهتر هم میکند؛ هیچ کوچهای در شهر بیمسافر نمیماند، هیچ هتل و مسافرخانه و فندوقی جا برای میهمانان ندارد. بخش عمدهای از جمعیت، سرپناهی برای خود در حاشیه خیابانها و کوچهها میسازند. شبها باران میآید و اگر باران هم نباشد هوا سوز غریبی دارد. مردم سعی میکنند بیدار بمانند؛ در نذریها شرکت کنند، به حرم بروند و در بینالحرمین قدم بزنند.
جمعهای که گذشت، پایان ٤٠ روز سیاهپوشی برای سالار شهیدان بود و پایان سفری که نقطه آغاز و انجامش، کربلاست. جادههای خروجی به سمت نجف و کاظمین و بغداد دوباره شلوغ میشوند، دوباره کامیونها و تریلیها پر از مسافران خسته و خاکآلودی میشوند که در حال پمپاژ جمعیت به سوی شهرهای دیگر هستند. در احادیث آمده تنها حرمی که زیارت آن با رویی نشسته و خاکآلود، ثواب دارد، حرم امام سوم شیعیان است و این را فقط در کربلا میشود کشف کرد که چطور خستگی سه روز سفر پیاده، در دیدار با آن ضریح فروکش میکند. پایان سفر میلیونی مسافران ایرانی، کربلا را بار دیگر تنها میکند با آیندهای که هتلهای نوساز، طرح توسعه حرم، مسئله آب فرات و… آن را شکل خواهند داد. زائران ایرانی در برگشت مدام میپرسند که آیا سال بعد هم میتوانند راهی حرم امامشان شوند؟
176/