نو اصوالگرايان به دنبال حذف بزرگان
طيف نو اصولگرايان هنوز با درگيريهايي مواجه است كه سبب دوري اصولگرايان سنتي و ريشه دار از آنها ميشود. اين جريان كه همزمان با قدرت گرفتن احمدينژاد در عرصه سياسي ايران، چشم به جهان گشود مسبب اصلي انشقاق امروزي ميان جريان بزرگ اصولگرايي در ايران است. اين طيف كه بدنه تندروي محافظه كار نيز در …
طيف نو اصولگرايان هنوز با درگيريهايي مواجه است كه سبب دوري اصولگرايان سنتي و ريشه دار از آنها ميشود. اين جريان كه همزمان با قدرت گرفتن احمدينژاد در عرصه سياسي ايران، چشم به جهان گشود مسبب اصلي انشقاق امروزي ميان جريان بزرگ اصولگرايي در ايران است. اين طيف كه بدنه تندروي محافظه كار نيز در آن نفوذ چشمگيري دارد، تمام سعي خود را در اين سال ها به كار گرفته است تا بتواند چهرههاي اصلي و سابقهدار در اين جريان سياسي را كنار بزند و افراد خود را وارد لايههاي قدرت جناح راست ايران كند.اين جريان در ابتداي داستان، هاشميرفسنجاني، ناطق نوري و بسياري از بزرگان ديگر را از جبههاصولگرايان دور كردند و حال به دنبال آن هستند كه مهرههاي اصلي مانند عليلاريجاني و ياران اصولگراي آن را به حاشيه برانند در صورتيكه اين تئوري نيز از پيش شكست خورده است.
ادعاي اتحاد
در همين راستا،مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه پروسه وحدت اصولگرایی در چه مرحلهای قرار دارد، اظهار کرد: ما جلساتی را با دوستان اصولگرا برگزار و بر سر چند اصول با یکدیگر وفاق کردیم و امیدواریم کسی این توافقات را بر هم نزند و همگی محکم بر سر این اصول بایستیم. وي مدعي است: اصل اول اینکه بر مبنای ولایت و ولایتمداری بایستیم، با کسانی که فتنهگر بودند و در فتنه نقش داشتند همکاری نکنیم و طبق اصول و ارزشها با یکدیگر وحدت کرده و پای آن ایستادگی کنیم.وي مي گويد: باید به مواردی که بر آن وحدت داریم عمل کرده و هر جایی که اختلافی میان ما به وجود آمد به سه فقیه یعنی حضرات آیات موحدی کرمانی، یزدی و مصباح مراجعه کنیم.آقاتهرانی با بیان اینکه این سه فقیه وجه تسالم اصولگرایان هستند، تصریح کرد: یعنی هر جایی که بین ما اختلافی پیش بیاید باید به این سه فقیه مراجعه کنیم که تاکنون هم در اختلافات پیش آمده به آنها مراجعه کردهایم. در همین نشست اخیری که سه فقیه بزرگوار داشتند، ما مسئلهای که با یکدیگر به اختلاف خورده بودیم را با آنها درمیان گذاشتیم، آقایان هم نظر دادند و ما هم گفتیم باید پای پذیرش نظرات آنها بایستیم.وی با بیان اینکه امیدوارانه موضوع انتخابات را پیش میبریم، افزود: البته عدهای از همان روز اول که هنوز با دوستان اصولگرا نشستهایی را برگزار نکرده بودیم، میگفتند جبهه پایداری زیر میز توافقات اصولگرایان میزند، اما هرگز این طور نیست.آقاتهراني ادامه ميدهد: اگر بر اساس اصول با یکدیگر حرف بزنیم و حتی قرارداد هم بنویسیم، در نهایت آنهایی که زیر میز میزنند مشخص خواهند شد.
روياي وحدت
اما نكته جالب سخنان اين فردآنجايي است كه ميگويد: ما از ابتدا با سه ضلع پایداری، موتلفه و ایثارگران کار را شروع کردیم و امروز آقایان حدادعادل و باهنر هم در جلسات ما شرکت میکنند؛ البته 8 نفر هستیم که در این جلسات با یکدیگر کار میکنیم و امیدواریم که بتوانیم این جلسات را توسعه دهیم.وی در پاسخ به این سوال که تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان در چه مرحلهای است، گفت: جلساتی که ما برگزار میکنیم همان شورای هماهنگی اصولگرایان است و اسم آن خیلی مهم نیست و دنبال نامگذاری هم نیستیم و بیشتر میخواهیم امکانی فراهم شود که بتوانیم با یکدیگر بنشینیم و صحبت کنیم و به نقاط خوبی برسیم.وي مدعي است: قصد داریم این جلسات را توسعه دهیم و اگر افراد دیگری هم حاضر به همکاری باشند، دریغ نخواهیم کرد. آقاتهرانی در پایان گفت: اگر بتوانیم به خوبی جلو برویم، امیدواریم که به یک لیست واحد برای انتخابات برسیم.
جاييكه خالي نيست
اين ادعا ها در حالي صورت ميگيرد كه بزرگان اصولگرايي مانند ناطقنوري، علي لاريجاني،ابوترابيفرد و حتي باهنر و علاءالدين بروجردي از اين جماعت اعلام برائت كردهاند.تسخير واژه پرمعناي اصولگرايي ترفندي است كه به تازگي جريان نو اصولگرا يا همان قشر راديكال راست تلاش ميكند به خوبي آن را پيش ببرد تا به اهداف خود برسد و قدرت از دست داد را باز يابد.ولي به طور حتم و بنا به حقايق جامعه اين تفكر بعد از انتخابات سال92 عمر سياسي خود را از دست دادند و ديگر جامعه اقبالي به آنها نخواهد داشت و جاي آنها در معادلات سياسي ايران به هيچ وجه خالي نيست.
اين دلايل مانع وحدت اصولگرایان است
حميد دهقاني /استاد دانشگاه
در آستانه هر انتخاباتی، رسیدن به وحدت از اهداف عمده احزاب سیاسی است، اما تا چه اندازه این هدف، عملیاتی می شود بستگی به عوامل زیادی دارد. در ماههای اخیر بسیار شنیده شده که اصولگرایان در رسیدن به وحدت دچار گرفتاری شده و تا کنون نتوانسته اند ائتلاف مورد نظر خود را شکل دهند. از مهمترین دلایل چنین ناکامی به موقعیتی بازمی گردد که اصولگرایان در آن قرار گرفته اند. در حقیقت بخشی از اصولگرایان شناخت درستی از موقعیت فعلی خود در مناسبات سیاسی جدید ندارند. آنها همچنان در دوران «پیشا رقابتی» به سر می برند، یعنی دوره ای که بدون رقیب توانسته بودند پیروز انتخابات مجلس شوند. بنابراین، از مناسبات قدرت در دوره رقابتی حاضر درک درستی ندارند. این درک نادرست منجر به خوشباوری برخی از آنها در مورد موقعیت و پایگاه اجتماعی خود شده است.
دلايل شكست بزرگ
اما دلایل دیگر ناکامی اصولگرایان در رسیدن به وحدت عبارتند از:
1- وجود ساختار حزبی مرکزگرا در بیشتر احزاب اصولگرا؛ ساختار درون حزبی احزاب تأثیر زیادی بر ایجاد وحدت میان احزاب مختلف دارد. احزابی که دارای ساختار مرکزگرا هستند و فرآیند تصمیم گیری در آنها از بالا به پایین است در ورود به ائتلاف ها ناموفقترند. در مقابل، احزابی که نامتمرکز هستند پتانسیل بالاتری برای ایجاد ائتلاف دارند زیرا همانگونه که در ساختار درون حزبی قدرت به صورت عادلانه تقسیم شده است امکان سهم بندی عادلانه در ائتلاف های بیرونی را نیز دارند.
2- فقدان مکانیسم لازم برای حل اختلافات درونی در نظام های حزبی مرکزگرا؛ ساختار احزاب مرکزگرا توانایی مدیریت اختلافات درون حزبی را ندارند و از مکانیسم لازم برای مهار اختلاف درونی رنج می برند به گونه ای که در برخی موارد چنین فقدانی می تواند به جدایی بخشی از حزب منجر شود. در صورتیکه احزاب نامتمرکز به دلیل پذیرش تنوع و تکثر درونی، مکانیسم بهتری برای حل اختلافات درونی دارند و نه تنها اختلاف، برای چنین سیستم هایی نقش مخرب ندارد بلکه در رسیدن به تصمیمات عقلانی نیز مفید است.
3- نگاه مطلق گرایانه برخی بازیگران سیاسی اصولگرا؛ احزابی که به دنبال سیاست مطلق نگر «همه چیز، یا هیچ چیز» هستند تمایلی به ایجاد ائتلاف با دیگران ندارند. برخی از اصولگرایان از منطق صفرو100 پیروی می کنند و به همین دلیل در چنین منطقی، جایی برای دیگری نمی ماند. این افراد، از بردباری سیاسی پایینی برخوردارند که نتیجه آن عدم موفقیت در ایجاد وحدت است. آنها حتي در صورت ورود به هر ائتلافی، نخست خود را محور قرار داده سپس به ترتیب نزدیکی دیگران با خود، دیگران را از خوب تا بد اولویت بندی می کنند.
4- نبود وحدت در فرماندهی، خلأ دیگری است که اصولگرایان به تازگی در رسیدن به وحدت از آن رنج می برند. نبود رهبران کاریزما در میان اصولگرایان که مورد وصوق همه آنها باشد منجر به عدم تبعیت بدنه از رأس شده است.
5- افزایش تعداد رؤساي قبيله؛ این ضرب المثل در مورد احزابی به کار می رود که تعداد افراد مدعی در درون حزب افزایش می یابد اما پیروان کمی دارد. در حال حاضر، تعداد مدعیانی که خود را کارگردان سیاسی در جناح اصولگرا می دانند بیش از حد لازم است.
6- سود نبردن از ایجاد ائتلاف؛ هدف از هر ائتلافی، افزایش سود بازیگران سیاسی درگیر در ائتلاف است. بازیگران با این انگیزه وارد ائتلاف می شوند که تصور کنند سهم برابر یا بیشتری از نتیجه انتخابات به دست می آورند در غیر اینصورت ضرورتی برای ورود به ائتلاف نمی بینند. هنگامیکه ائتلاف منجر به افزایش سود افراد نشود انگیزه ای برای ورود به ائتلاف نیز وجود ندارد. در واقع، در شرایط حاضر، ائتلاف، سود بازیگران سیاسی اصولگرا را افزایش نمی دهد زیرا با گذشت زمان تعداد احزاب و بازیگران سیاسی آنها در رأس افزایش یافته اما برعکس میزان پایگاه اجتماعی آنها کوچکتر شده است. در نتیجه برخی از آنها تصور میکنند که در صورت ائتلاف با بازیگران سیاسی دیگر، افزایشی در میزان رأی خود نخواهند داشت و چه بسا به تنهایی شانس بیشتری برای کسب رأی داشته باشند.
179/