آقا اجازه تقصیر ما نبود آقا، لاری خودش شروع کرد
احسان ابراهیمی 30 آبان 94 ساعت 9:02 صبح حسینعلی امیری، سخنگوی وزارت کشور گفته: «عوامل، آمران، معاونان، مباشران و مشاوران اتفاقی که در قرچک رخ داد، هرچه زودتر شناسایی و معرفی میشوند.» این موضع درخور و شایستهای است، ولی به رحمانی فضلی گفتم: «عبدالرضا جان یهو تحت تأثیر جو آمران و مباشران و مشاوران رو …
احسان ابراهیمی
30 آبان 94
ساعت 9:02 صبح
حسینعلی امیری، سخنگوی وزارت کشور گفته: «عوامل، آمران، معاونان، مباشران و مشاوران اتفاقی که در قرچک رخ داد، هرچه زودتر شناسایی و معرفی میشوند.» این موضع درخور و شایستهای است، ولی به رحمانی فضلی گفتم: «عبدالرضا جان یهو تحت تأثیر جو آمران و مباشران و مشاوران رو معرفی نکنید! کار به جاهای باریک میکشه. همون با خود عوامل برخورد کنید کفایت میکنه.» فرماندار قرچک هم گفته: «نقوی حسینی نماینده است که نماینده است. ما با قانونشکنان برخورد میکنیم، ایشان هم آشوب و قانونشکنی کرده است.» گویا این مواضع فرماندار قرچک حسابی جواب داده چون نقوی حسینی که آمپرش چسبیده بیخ گلویش گفته: «آقا اجازه به جون خودمون ما رفتیم جداشون کنیم آقا. اصلا خود موسوی لاری اینا دعوا راه انداختن. ما فقط داشتیم خیلی محترمانه ازشون میخواستیم که اجازه بدن با لگد از ورامین پرتشون کنیم بیرون.»
ساعت 18:42 عصر
کم کم دارم نگران میشوم. چند روزی است که با وجود این همه سوژه، اعم از مسابقات لیگ برتر ایران، بازی الکلاسیکو و اخبار مربوط به داعش، کسی با کسی گلاویز نشده و در میان هموطنان عزیزمان شاهد فحش و فحشکاری و کتککاری نیستیم. امیدوارم اتفاق بدی نیفتاده باشد. دلشوره دارم و مدام فکر میکنم این آرامش قبل از طوفان است. خدا خودش به خیر بگذراند.
ساعت 22:12 شب
به این پسرک خاطرهنویس اساماس دادم و گفتم: «تلویزیون رو میبینی؟» گفت: «بله بله آقای دکتر! دیدید چیکارشون کردن؟ اشکشون در اومده بود.» گفتم: «آره! منم حال کردم. خیلی خوب بود. چنین چیزی در تمام این مدت بیسابقه بوده.» گفت: «اصلا انگار عطششون فروکش نمیکرد، یکی… دوتا… سه تا… چهارتا خجالت داره!» نفهمیدم چه میگوید. گفتم: «الان واقعا جزو خوبهاست. این چند وقت خیلی امیدوارم کرده.» گفت: «البته اون بنیتس هم بیش از همه عامل این افتضاح به بار اومده بود.» منظورش را نفهمیدم. زنگ زدم و پرسیدم: «نفهمیدم چی میگی؟ بنیتس چیه؟» گفت: «سرمربی رئال دیگه.» باز کمی فکر کردم و پرسیدم: «خب این که گفتی چه ربطی به بحثمون داره؟» پرسید: «مگه شما بازی رئال و بارسا رو نمیگفتید؟» به دوردستها خیره شدم و گفتم: «چرا باید ساعت 10 شب به تو زنگ بزنم و راجع به رئال و بارسا حرف بزنم؟!» پرسید: «پس راجع به چی حرف میزنید؟» گفتم: «دارم در مورد گفتوگوی تلویزیونی وزیر کشور حرف میزنم. مواضع خوبی اتخاذ کرد.» گفت: «آها آها! بله! خیلی مواضع خوبی بود.» گفتم: «پس مدنظر داشته باش که توی خاطرات منتشر بشه.» گفت: «نه دیگه. بنده رو معاف کنید.» گفتم: «ئه! چرا؟ مواضع به این خوبی، چرا معاف کنم؟» گفت: «کاری به مواضعشون ندارم. به خودشون کار دارم.» گفتم: «واقعا برخوردت درست نیست پسرم. این برخورد کورکورانه و متعصبانه جناحی از تو بعیده.» گفت: «صحبت جناح نیست. ایشون قبلا هم مواضع خوب اتخاذ کرده بود، ولی تا یه کم بهش فشار آوردن همه رو انداخت گردن خبرنگارا. میترسم توی این وضعیت، دوباره بهشون یه تشر بزنن، باز همه چیرو بندازن گردن خبرنگارا، دیگه اون وقت خر بیار و باقالی بار کن.»
وقایعنگار 30 آبان 94
1. حسینعلی امیری: «عوامل، آمران، معاونان، مباشران و مشاوران اتفاقی که در قرچک رخ داد هرچه زودتر شناسایی و معرفی میشوند.»
2. بارسلونای اسپانیا امنیتیترین الکلاسیکوی تاریخ را زیر سایه تهدید داعش، با 4 گل به سود خود به پایان رساند.
3. مواضع جدی و سنجیده وزیر کشور پیرامون انتخابات و بر هم زدن میتینگها
179/