ايدز و برخوردهاي ما
مصطفی عابدی: هنوز عوارض بيماري آنفلوآنزاي مرغي و سارس را فراموش نكردهايم، مدتي پيش ابولا را تجربه كرديم، ولي بيشتر اين بيماريها به سرعت و پس از چند ماه و از طريق يافتن واكسن يا داروهاي مناسب، کنترل ميشدند. در اين ميان بيماري ايدز از بقيه متفاوت بود و همچنان نيز هست. ايدز برخلاف سارس …
مصطفی عابدی: هنوز عوارض بيماري آنفلوآنزاي مرغي و سارس را فراموش نكردهايم، مدتي پيش ابولا را تجربه كرديم، ولي بيشتر اين بيماريها به سرعت و پس از چند ماه و از طريق يافتن واكسن يا داروهاي مناسب، کنترل ميشدند. در اين ميان بيماري ايدز از بقيه متفاوت بود و همچنان نيز هست. ايدز برخلاف سارس و آنفلوآنزا از طريقهاي عادي و به سهولت منتقل نميشود که اگر به سادگی منتقل میشد نسل بشر تاکنون برافتاده بود! ولي مشكل اينجاست كه اين بيماري خيلي دير خود را نشان ميدهد و درمان قطعي نيز ندارد، بنابراين ممكن است به صورت خاموش؛ گسترده و پخش شود و هنگامي متوجه ماجرا شويم كه كار چنداني از دست ما ساخته نيست. به همين دليل است كه بيشترين گستره جغرافيايي را در جهان دارد و تقريبا همه كشورها با آن درگير هستند و طي ٣دهه پس از شناخت اين بيماري بيش از ٣٠ ميليون نفر جان خود را بر اثر اين بيماري از دست دادند و در نتيجه سازمان ملل تشكيلاتي را براي هماهنگی و پیگیری مبارزه با ايدز ايجاد كرده است. ولي مشكل ديگري در ايدز وجود دارد كه در برخي از كشورها ازجمله ايران اهميت بيشتري دارد. هنگامي كه بيماري ايدز حدود ٣٥سال پيش شناخته شد، علت آن در روابط جنسي ناهنجار و ناسالم تشخيص داده شد. بنابراين ابتلا به اين بيماري برای هر فردی، همراه با يك برچسب ضداخلاقي بود. اين وضعيت موجب شد كه بيماران ايدز كه در بسياري از موارد افراد بيگناهی بودند، با برچسب بد اخلاقي مواجه شوند؛ مثل كودكان كه از مادر خود ايدز گرفته بودند يا زناني كه از شوهران خود مبتلا شده بودند يا حتي كساني كه بر اثر تزريق خون آلوده يا شيوههاي ديگر مبتلا شده بودند، دچار بحران روحي و رواني اضافه بر بحران بيماري و جسمي شوند. از سوي ديگر اقرار به وجود بيماري ايدز در جامعه مترادف با اقرار به وجود رفتار انحرافي جنسي تلقي شد و در نهايت بيمار و بيماري هر دو به حاشیه و فراموشي سپرده شدند و از همه بدتر اينكه آگاهي و شناخت مردم نيز به حداقل رسيد و راه براي پيشگيري از طريق اطلاعرساني و نيز از طريق پزشكي به نسبت بسته شد و اين امر موجب شد كه راه براي افزايش تصاعدي اين بيماري در ايران باز باشد. خوشبختانه در مقطعي از دهه ٨٠ فضا تغيير كرد و ايدز به موضوع مهمي تبديل شد و اقدامات لازم براي كنترل و درمان نسبي آن فراهم شد، حتي مطالعات و تحقيقات براي يافتن دارو نيز در ايران انجام شد و در مرحلهاي نيز گفته شد كه داروي مناسبي با همكاري برخي از دانشمندان روسي در ايران تهيه شده است. اكنون و پس از گذشت ٣٠سال از پيدا شدن نخستین بيمار مبتلا به ايدز در ايران، آقاي وزير بهداشت و درمان در پاسخ به سوالی درباره اتوبوس ایدز که قرار است در مکانهای پرتردد تهران برای گرفتن آزمایش ایدز مستقر شود، گفت: «آمار ایدز نگرانکننده است و از نظر من یک مورد ایدز هم نگرانکننده است؛ چه برسد به آماری نزدیک به ١٠٠هزار نفر. ما یک رشد ١٠درصدی در ابتلا به ایدز داشتیم که آن هم به دلیل تغییر رفتار بیماران تزریقی به افرادی با رفتارهای پرخطر جنسی است که ناشی از روی آوردن به مواد روانگردان و مواد اعتیادآور صنعتی است. بنابراین در کشور اسلامی یک مورد ایدز هم ناگوار است و همه باید حساس باشند؛ چراکه اگر به این مسائل نپردازیم، تبعات دارد». (روزنامه شهروند ١٧-٨-١٣٩٤) واقعيت اين است كه اين رقم تعداد واقعی افراد مبتلا به ايدزي كه شناسايي شدهاند، نيست؟ بلكه تعداد مبتلايان شناسايي شده كمتر است ولي برآوردهاي بينالمللي نشان ميدهد كه با توجه به دوران نهفتگي اين بيماري كه بهطور متوسط ٨سال است، تعداد بيماران واقعي حدود ٥/٢ تا ٣ برابر بيماران شناساييشده هستند. بهعلاوه همانطور كه آقاي وزير بهداشت گفتهاند، تعداد ١٠٠هزار نفر مبتلا به اين بيماري بسيار زياد و نگرانكننده است. ولي مهمتر از تعداد؛ روند آمار مبتلايان به ايدز است. به عبارت ديگر آيا ما هنوز توانستهايم بيماري را كنترل كنيم يا درحال افزايش و رشد است. ظاهرا نتوانستهايم، شاهد آن نيز ارقام فزاينده مبتلايان به اين بيماري است. چگونه ميتوانيم در برابر اين بيماري اقدام موثر كنيم؟ متاسفانه نگاه منفي اخلاقي كه به حاملان اين ويروس وجود دارد، منشأ مشكلاتي شده است كه راه را براي مبارزه با آن سخت ميكند. چندسال پيش تصميم گرفتند كه براي جلوگيري از انتقال بيماري از طريق استفاده مجدد از سرنگ آلوده، ميان معتادان سرنگ مجاني توزيع شود، ولي برخي از افراد شناختهشده! با اجرای اين طرح مخالفت كردند و در عمل اين كار موفقيتي به دست نياورد. الان هم مشكل ديگري در ميان است، ازجمله اينكه الگوي انتقال ايدز از تزريق سرنگ آلوده به سوي روابط جنسي درحال تغيير است و اگر وسايل جلوگيريكننده از انتقال بيماري در اختيار نباشد، اين بيماري روزبهروز گسترش پيدا خواهد كرد. همچنان كه اگر آموزشهاي لازم در اينباره داده نشود، روند افزايشي تعداد مبتلايان به ايدز همچنان برقرار خواهد بود. بنابراين ناديده گرفتن اين بيماري يا عدم طرح شيوههاي انتقال آن نهتنها مشكلي را حل نميكند، بلكه ابعاد آن را گستردهتر كرده و فرصت طلايي را براي جلوگيري از انتقال آن در کشور سلب خواهد كرد. امروز برخي از كشورهاي آفريقايي چنان درگير اين بيماري هستند كه بخش مهمي از ثروت و درآمد خود را صرف درمان آن ميكنند. ما منابع اندکی براي توسعه داريم، اجازه ندهيم اين منابع اندك نيز صرف درمان تعداد رو به افزايش بيماران ايدزي شود. پيشگيري بهتر از درمان است.
179/