با فرهنگ و هنر این طوری شوخی نکنید
یک فعال موسیقی در واکنش به انتشار خبری مبنی بر «آغاز فعالیت ارکستر فیلارمونیک شهرداری تهران» تأکید کرد: با فرهنگ و هنر اینطوری شوخی نکنید. اگر شهرداری همتی یا بودجهای دارد و میخواهد آن را در راه فرهنگ و هنر خرج کند، کارهای اصولیتر و واجبتری وجود دارد؛ ما هنوز فرهنگسراها را از شهرداری طلب …
یک فعال موسیقی در واکنش به انتشار خبری مبنی بر «آغاز فعالیت ارکستر فیلارمونیک شهرداری تهران» تأکید کرد: با فرهنگ و هنر اینطوری شوخی نکنید. اگر شهرداری همتی یا بودجهای دارد و میخواهد آن را در راه فرهنگ و هنر خرج کند، کارهای اصولیتر و واجبتری وجود دارد؛ ما هنوز فرهنگسراها را از شهرداری طلب داریم.
بابک چمنآرا – ناشر حوزه موسیقی – در یادداشتی نوشته است:
یک دِه آباد، بهتر از صد شهر خراب است.
آقای عبدالحسین مختاباد (رییس کمیته هنر شورای شهر تهران) هفتهی پیش در گفتوگویی با ایسنا اعلام کرد که شهرداری میخواهد، یک ارکستر فیلارمونیک داشته باشد. در حالی که «فیلارمونیک» یعنی ارکستری که با حمایت هوادارها و بدون بودجهی دولتی اداره میشود. این درست است که شهرداری هم با پول مردم مدیریت میشود، اما هزینهی این سرمایه، اولویتهای خودش را دارد. داشتن ارکستر فیلارمونیک از اولویتهای فرهنگی شهرداری نیست.
طبق اصول خصوصیسازی در کشور، شهرداری در فعالیتهای فرهنگی و بخش خصوصی باید نقش حمایتی داشته باشد. اگر شهرداری میخواهد هدف فرهنگی داشته باشد، میتواند کمک فرهنگی کند. اگر موضوع، داشتن ارکستر سمفونیک و جهانی شدن است، میخواهم بدانم ارکستر فیلارمونیک شهر تهران که سال گذشته با حمایت شهرداری در خانه هنرمندان راهاندازی شد، الان کجاست؟ آیا این صرفا یک اتفاق مقطعی است که میخواهد در بوق و کرنا شود و بعد هم یکسری آدم بهرهبرداری کنند و چهار نفر خیلی تشریفاتی بیایند بنشینند ردیف اول سالن؟ حتما باز هم میخواهند به نوازندهها و رهبر ارکستر، قولهایی بدهند و بعد از چهارماه اصلا معلوم نباشد چه شده است؟ اگر باورتان نمیشود از نادر مشایخی بپرسید!
شهرداری خودش فرهنگسراها را دارد. میتواند به جای راهاندازی ارکستر، آموزشگاههای موسیقی تعطیلشده را راه بیندازد یا به اجرای گروههای موسیقی کوچک در فرهنگسراها کمک کند. شهرداری جای اینکه ارکستر راه بیندازد، میتواند از امکاناتش مثل بیلبوردهای شهری برای تبلیغ موسیقی استفاده کند. قیمت آگهی موسیقی در روزنامهی «همشهری» چهار – پنج میلیون تومان میشود. شهرداری اگر میخواهد کار فرهنگی کند، به این موضوع بپردازد.
خیلی از گروهها برای کنسرت باید به شهرداری عوارض پرداخت کنند یا وقتی با سالن قرارداد میبیندیم، باید عوارض شهرداری را در قرارداد منظورشده در نظر بگیریم. فروشگاههای فرهنگی که کار فرهنگی میکنند، باید به شهرداری عوارض تابلو پرداخت کنند. شهرداری به جای راه انداختن ارکستر میتواند فضایی برای اجرای موسیقی شهری بهوجود آورد که البته این کار وظیفهاش هم هست و خیلی کارهای دیگر …
اگر شهرداری ارکستر نداشته باشد، هیچ اتفاقی برای جامعهی فرهنگی نمیافتد، چون کارهای مهمتری دارد. شهرداریها در تمام دنیا برای فرهنگ و هنر پول خرج میکنند و کمکهای بیچشمداشت دارند. آن وقت ما باید فقط عوارض کار فرهنگیمان را بدهیم.
همین الان یک ارکستر سمفونیک تهران وجود دارد که خوب یا بد، دارد کارش را میکند و صورتش را با سیلی سرخ نگه داشته است. چرا شهرداری به این ارکستر کمک نمیکند یا ارکسترهای خصوصی دیگر را که بهسختی کار میکنند، مثل ارکستر فیلارمونیک تهران یا ارکستر موسیقی نو را که چند سال قدمت دارد حمایت نمیکند؟
همین الان دو ارکستر دولتی با کمبود نوازنده مواجه هستند و وقتی ارکستر دیگری هم بخواهد اجرا داشته باشد، عملا نوازندهی حرفهای نیست. حالا سوال من این است که با چه زیرساختی وعدهی تشکیل ارکستر داده میشود؟ سالن اجرا و رهبر پیشکش، با کمبود نوازنده چه میکنند؟
یادم میآید، راهآهن اصفهان – شیراز که البته هنوز هم نمیدانم فعال است یا نه، در دولتهای نهم و دهم سهبار افتتاح شد. اتفاقا هربار هم این افتتاح نزدیک یک رویداد سیاسی بود. با فرهنگ و هنر اینطوری شوخی نکنید. اگر شهرداری همتی یا بودجهای دارد و میخواهد آن را در راه فرهنگ و هنر خرج کند، کارهای اصولیتر و واجبتری وجود دارد؛ ما هنوز فرهنگسراها را از شهرداری طلب داریم.
176/