غربی ها هم دنبال الگوی «تاکسی ایرانی» هستند
شراره داودی: وجود ایستگاههای مختلف تاکسی در تهران و البته تاکسیهای خطی که در مناطق مختلف هستند، از انواع دیگر امکانات رسیدن ما به مقصد هستند. اما در تاکسی گرفتن میان ایرانیها و خارجیها تفاوتهایی وجود دارد، تفاوتهایی که گاهی تعجب دو طرف را هم بر میانگیزد. ابتدای امسال بود که خبرنگار روزنامه گاردین بعد …
شراره داودی: وجود ایستگاههای مختلف تاکسی در تهران و البته تاکسیهای خطی که در مناطق مختلف هستند، از انواع دیگر امکانات رسیدن ما به مقصد هستند.
اما در تاکسی گرفتن میان ایرانیها و خارجیها تفاوتهایی وجود دارد، تفاوتهایی که گاهی تعجب دو طرف را هم بر میانگیزد. ابتدای امسال بود که خبرنگار روزنامه گاردین بعد از حضور در ایران گزارش جالبی درباره تاکسیها در ایران نوشته بود، او در یادداشتش مدلهای مختلف تاکسی در ایران را معرفی کرده بود و هیجان زده شده بود از اینکه چند نفر در یک تاکسی مینشینند. این خبرنگار عنوان تاکسیهای شراکتی را انتخاب کرده بود و میگفت: «بهتر است جلو بنشینید، چون اگر صندلی عقب باشید به دلیل اینکه درب سمت پشت راننده از قفل بچه برخوردار است دائما برای راه دادن به مسافرینی که میخواهند از ماشین پیاده می شوند باید جابجا شوید و بعضا در جریان این سوار و پیاده شدن، کیف مسافرین یا آرنجشان شما را زخمی می کند و نهایتا اینکه اگر تاکسی پیکان سوار شده باشید، دود ماشین از شما پذیرایی دردآوری می کند.»
این خبرنگار حتی تاکسیها را دسته بندی کرده بود و نوشته بود، برخی تاکسیها خطی هستند و مقصدشان مشخص است، در مینه راه هر کسی میتواند سوار یا پیاده شود. بعضیها در مسیری میروند و اگر شما عجله داشته باشید یا اتوبوس در آن نزدیکیها نباشد، کنار خیابان میتوانید با گفتن مقصد یا حتی اشارههای با سر سوار ماشین شوید. البته شهرداری برای سهولت در رفت و آمدها ایستگاههای تاکسی را هم در برخی نقاط شهر گذاشته است.
این سیستم تاکسی برای ما چندان عجیب نیست، اینکه چند نفری سوار آن شویم و حتی گاهی منتظر بمانیم تا مسافر دیگری سوار شود، البته در خارج از ایران، همان طور که در فیلمها هم این تصاویر را زیاد دیدهایم، اوضاع متفاوت است. وقتی کسی میخواهد سوار تاکسی شود، همیشه دربست است و تنها همان یک مسافر را از مبدا به مقصد میبرند و تا پیاده شدن او فرد دیگری را سوار نمیکنند.
اما چند سالی است که در همین شهرهای غربی سیستم تاکسی اشتراکی به وجود آمده و آنها هم چند مسافر را در یک مسیر مشخص سوار میکنند. به طوریکه اگر عنوان «ridesharing» را در اینترنت جستوجو کنیم، به خبرها و بحثهای مختلفی در این زمینه میرسیم. این سیستم از این رو برای غربیها مورد بحث است که تعداد تاکسی کمتری مورد استفاده قرار میگیرد و حتما سوخت کمتری هم صرف میشود.
در این میان موضوع جالبتری که اتفاق افتاده، صحبتهای یکی از نمایندگان شورای شهر تهران است که گفته سیستم تاکسیرانی به شکل امروزی در تمام دنیا منسوخ شده و همه از سیستم تک مسافر یا یک خانواده استفاده میکنند و به نظرش اگر در تهران برای هر فرد یک تاکسی وجود داشته باشد، سیستم حمل و نقل در شهر بهتر کار میکند و میتوان قیمتهای واقعی را در بحث تاکسیرانی شکل داد. در صورتی که باحساب همان ۹ میلیون نفری که در تهران زندگی میکنند و اینکه ۲ میلیون نفر در ساعات کاری از ماشینهای شخصی استفاده میکنند، واقعا تهران ۷ میلیون تاکسی میخواهد که روزانه یک نفر را جابهجا کنند؟