گلی: در ایران هیچ مشکلی نداشتم
منا میرزایی از ادعاهای برخی رسانههای مغرض گله مند است و می گوید هیچ گاه کشورش را نمی فروشد. عباس گلی، ملی پوشی که در سالهای نه چندان دور، پدیده وزن 60 کیلوگرم لیگ کشتی ایران لقب گرفته بود، حالا ملیت آلمانی دارد و امیدوار است برای تیم ملی این کشور کشتی بگیرد. با او …
منا میرزایی
از ادعاهای برخی رسانههای مغرض گله مند است و می گوید هیچ گاه کشورش را نمی فروشد. عباس گلی، ملی پوشی که در سالهای نه چندان دور، پدیده وزن 60 کیلوگرم لیگ کشتی ایران لقب گرفته بود، حالا ملیت آلمانی دارد و امیدوار است برای تیم ملی این کشور کشتی بگیرد. با او به گفتوگو نشستیم تا از ناگفتههایش از سالهای حضورش در دنیای کشتی بگوید. مصاحبه اختصاصی خبرنگار «قانون» با او را می خوانید.
مختصری از گذشته تان بگویید.
من متولد استان مازندران، شهرستان ساری هستم. کشتی را از سن 10سالگی زیر نظر عمویم، فریدون گلی گرمستانی، در باشگاه دخانیات آغاز کردم. پس از آن در سال 71 در باشگاه طبرستان که موسسش هم عمویم بود، به کارم ادامه دادم. به مسابقات نونهالان و نوجوانان رفتم و چندین مقام کشوری و استانی بهدست آوردم. در رده نونهالان نیز در مسابقات بین المللی قهرمان شدم و در رده نوجوانان و جوانان نیز مقام اول کشوری را کسب کردم. پس از آن به مدت تقریبا دو سال مصدوم بودم که همزمان شد با ورودم به دانشگاه تهران. در همان دوره با آقای فرح بخشی و اکبرنژاد در تهران تمرین می کردم و در مازندران نیزعمویم مربی ام بود. در بزرگسالان به مدت 9،8 سال در لیگ برتر ایران بودم که چندین قهرمانی کشور تیمی و مقام سومی در لیگ برتر بهدست آوردم. هم اکنون هم در لیگ آلمان برای تیم کلن کشتی می گیرم.
مهم ترین افتخاراتتان چه بود؟
در مجموع حدود 8،7 مقام بین المللی در کشتی و یک مقام نایب قهرمانی آسیا دارم.
فکر می کنید چرا آنچنان که باید در تیم ملی ندرخشیدید؟
به هر حال همه کشتی گیرها قهرمان جهان و المپیک نمی شوند. من 7،6 سال عضو تیم ملی ایران بودم که 4 سالش در بزرگسالان بود. در مسابقات برون مرزی شرکت کردم اما به مسابقات آسیایی و المپیک نرفتم. در اردوها معمولا به نفر اول می باختم. یک سال به مصطفی آقاجانی و یک سال به احمد محمدی. کمی هم بدشانسی آوردم و از ناحیه آرنج و زانو مصدومیتهایی داشتم.
مهم ترین رقیبهایتان در ایران چه کسانی بودند؟
رقیبهایم در رده بزرگسالان مسعود اسماعیلپور، سید احمد محمدی و مصطفی آقاجانی بودند که اغلب با آنها کشتی می گرفتم.
در ادامه هم به آلمان رفتی!
یکی از هم دانشگاهیهایم که او هم در آن زمان عضو تیم ملی فرنگی بود، به آلمان آمده بود. ما با هم در ارتباط بودیم. او از شرایط و امکانات اینجا برایم گفت و اینکه چقدر برای کشتی گیرها ارزش قائل هستند و کشتی گیران ایرانی می توانند در اینجا موفق شوند.
در ایران وزارت ورزش و فدراسیون بهخاطر مشکلات مالی نمی توانستند به کشتی گیرها رسیدگی کنند. هر کشتی گیری در هر کجای دنیا روسیه، آمریکا و حتی همین آلمان اگر مقام بین المللی کسب کند، واقعا برایش سنگ تمام می گذارند؛ یعنی خیلی از لحاظ فکری و اقتصادی به او کمک می کنند. ولی به هر حال این مسائل در ورزش ایران نبود. همین الان هم به بچههایی که در مسابقات جهانی و آسیایی امسال مقام آوردند، قول سکه داده شده ولی پول و سکه سالهای قبل شان را هنوز نگرفته اند. دلیل اصلی ام از آمدن به آلمان همین مسائل حاشیه ای ورزش قهرمانی بود و خب در کنار آن مسائل اقتصادی هم دخیل بود.
قرار است در تیم ملی آلمان کشتی بگیری؟
در ابتدا یک سال باید منتظر می ماندم تا اجازه کشتی گرفتنم صادر شود. فعلا درخواست دادم و صحبتهایی هم انجام شده است. با کشتی گیر وزن 66 کیلو و 60 کیلوی تیم ملی آلمان تمرین کردم و خیلی از آنها سرترم. مربی تیم معتقد است باید کمی زمان بگذرد. امسال مسابقات انتخابی است، باید ببینم آیا برای تیم انتخاب می شوم یا نه. طبق صحبتهایی که انجام شد اگر اول شوم، مشکلی از لحاظ حضور در تیم نخواهم داشت.
کمی خصوصی تر بپرسم، با چه ویزایی وارد آلمان شدید؟
من از طریق دعوت نامه به آلمان آمدم. چند سایت و خبرگزاری خارجی قضیه ورود من به آلمان را سیاسی جلوه دادند در حالیکه من اصلا سیاسی نبودم. من در ایران معلم ورزش بودم، 8 سال کارمند رسمی اداره آموزش و پرورش. برای معلم شدن در ایران باید هفت خوان رستم را طی کنی. باید آنقدر خوب باشی که تو را معلم کنند. من از بعضی روزنامهها و مجلات گله مندم که گفتند عباس گلی پناهنده شده و بعضی هم گفتند مشکل سیاسی داشته است. من در ایران هیچ مشکلی نداشتم و در اینجا هم هیچ مشکلی ندارم. فقط بحثم ورزش بود و بهخاطر ورزش به اینجا آمدم. من هیچ وقت مملکتم را نمی فروشم و همیشه ایرانی می مانم. درست است که الان دو ملیتی هستم ولی هیچ وقت ایران را نمی فروشم.
اگر یک روز برابر تیم ملی ایران بازی کنی چه حسی خواهی داشت؟
من همیشه برای تیم ملی ایران آرزوی موفقیت داشتم اما اگر بخواهم برای تیم آلمان کشتی بگیرم و به آنها تعهد داشته باشم، برای کشتی گرفتن با تیم ایران مشکلی ندارم. با بچههای تیم ایران دوست هستم. از حسن رحیمی گرفته تا کمیل قاسمی و پرویزهادی. همه هم با من دوست هستند و با هم در ارتباطیم.
تجربه کشتی گرفتن در ایران و آلمان چه تفاوتهایی دارد؟
لیگ ایران یکی از لیگهای معتبر دنیاست. حتی کشتی گیران روسیه هم به لیگ ایران میآیند که کشتی بگیرند. تیم ملی ایران هم همیشه خوب بوده و هست و در تمام مسابقات هم جزو تیمهای اول تا سوم بوده است. آلمان ولی فعلا در این بازه کوتاهی که من بودم مخصوصا در کشتی آزاد، در دنیا حرفی برای گفتن ندارد. تاکنون در لیگ آلمان در دوره رفت 8 بار کشتی گرفتم که همه حریفان را شکست دادم، دور برگشت هم دو هفته دیگر آغاز می شود.
فوتبالیستهای ایرانی زیادی در لیگهای عربی که سطح پایین تری دارد بازی می کنند و با وجود اینکه در آن لیگ می درخشند اما از لحاظ فنی افت می کنند. نگران این نیستی که به سرنوشت مشابه آنها مبتلا شوی و در لیگ آلمان افت کنی؟
حرف شما کاملا درست است. مسلما فوتبال در اروپا با آسیا خیلی فرق می کند و کشتی هم اگرچه در برخی کشورهای اروپایی مثل روسیه خیلی خوب است اما در آلمان واقعا در سطحی نیست که بتوانی از آنها استفاده کنی و بدنت را برای مسابقات آماده نگه داری اما اینجا فقط آلمانیها نیستند. کشتی گیرهای ترک که بعضا با خانوادههایشان آمده اند یا کشتی گیرهایی از روسیه و چچن در اینجا تمرین می کنند و کشتی می گیرند. من با آنها کشتی می گیرم که بتوانم خودم را آماده نگه دارم. لیگ آلمان، لیگ خوبی است و کشتی گیرانی از روسیه، بلغارستان، چچن، دانمارک و اوکراین در آن حضور دارند. به همین دلیل کیفیت کشتیهای لیگ همیشه بالاست.
آینده ورزشیتان را چطور می بینید؟
من همه زندگی ام در ورزش بوده. دوست دارم اینجا هم معلم ورزش باشم.
به مربیگری هم فکر می کنید؟
مربیگری در کشتی یک مسئله شخصی است؛ چرا که نه. آدمی همیشه دوست دارد پیشرفت کند و به سمت جلو برود. حالا باید دید در آینده شرایط به چه صورت خواهد بود.
به بازگشت هم فکر می کنید؟
آرزوی موفقیت می کنم برای همه ایرانیان، کشتی گیران ایرانی و خانواده ام. فعلا برنامه ای برای آمدن به ایران و کشتی گرفتن در ایران ندارم.
و حرف آخر؟
آرزوی موفقیت برای شما و همکارانتان دارم. در پایان دوست دارم بگویم که زندگی همیشه در جریان است. تا چندی پیش برای ایران کشتی می گرفتم، الان برای آلمان. امیدوارم همیشه به سمت پیشرفت و خوبیها پیش برویم. انسانیت از همه چیز مهم تر است. کاش همیشه بگویند فلانی پهلوان بود نه قهرمان. گلایه دارم از شیطنتهای برخی رسانهها که مرا به جایی وصل کردند. ای کاش خدا را در نظر داشته باشند. من کاری در برابر این حرفها نمیتوانم انجام دهم ولی واقعا هیچ مشکل سیاسی و اجتماعی نداشتم. مطمئنا روزی به ایران باز می گردم تا در مراحلی دیگر به کشورم خدمت كنم.
179/