«آرات» نابغه ۲ ساله آکروباتیک ایران

کم اتفاق می افتد کسی از شهرت خودش خبر نداشته باشد. اما آرات دو ساله از آن دسته افرادی است که خبری از شهرت و معروفیتش ندارد و جور تمام کارهایی که باید به خاطر معرفی و شناساندن خودش انجام بدهد را پدرش بر عهده گرفته است. محمد حسینی، پدر آرات به طور اتفاقی از …

کم اتفاق می افتد کسی از شهرت خودش خبر نداشته باشد. اما آرات دو ساله از آن دسته افرادی است که خبری از شهرت و معروفیتش ندارد و جور تمام کارهایی که باید به خاطر معرفی و شناساندن خودش انجام بدهد را پدرش بر عهده گرفته است. محمد حسینی، پدر آرات به طور اتفاقی از سه ماهگی پسرش متوجه می شود که او دستان قوی دارد و می تواند به خوبی خودش را از هرجایی آویزان کند. آقای حسینی دیگر زمانی به طور کامل مطمئن می شود پسرش استعداد زیادی در انجام حرکات آکروباتیک سخت و دشوار دارد که آرات ۷-۸ ماهه بوده و در این سن زمانی که از میله آویزان بود توانست، پشتک بزند و چند ماه بعدش؛ یعنی از ۱۳ ماهگی می توانسته به راحتی برای چندین بار پشت سر هم این حرکت را تکرار کند.

او از ۳۵ هفته پیش برای معرفی آرات صفحه ای در اینستاگرام راه اندازی می کند که از همان ابتدا از این صفحه چه در داخل کشور و چه در کشورهای خارجی استقبال زیادی می شود. شبکه های مختلف تلویزیونی در خارج از ایران بارها حرکات نمایشی آرات را پخش کردند و روزنامه های مختلف آن طرف آب هم چندین بار به آن پرداختند. شهرت آرات زمانی در ایران زیاد می شود که روزنامه بریتانیایی دیلی میل به سراغ پدر او می رود و گفت و گوی کوتاهی با پدر این پسر با استعداد انجام می دهد.

خانواده آقای حسینی ساکن مازندران هستند و آرات در حال حاضر دو ساله است و پدر او امید دارد که او روزی بتواند از این استعدادش به بهترین شکل ممکن استفاده کند. اما محمد حسینی گله دارد آن هم از مسئولانی که بعد از آمدن به خانه اش گفتند از او و پسرش حمایت خواهند کرد؛ اما وقتی پایشان را از خانه بیرون گذاشتند دیگر خبری از آنها نشد. آقای حسینی می گوید تا قبل از آنکه این مسئولان وارد خانه ام شوند تمام پیشنهادهای کشورهای خارجی را رد می کرده اما از این بعد که می بیند مسئولان برای پسرش ارزشی قائل نشدند می خواهد به هر پیشنهاد خارجی که به او بشود فکر کند…

در ۱۳ ماهگی، ۱۸ پشتک پشت سر هم زد

محمد حسینی، پدر آرات ۴۰ ساله است و غیر از آرات یک دختر ۱۵ ساله نیز دارد. او بعد از یک سالگی آرات روند زندگی اش تغییر پیدا می کند و در این باره می گوید: «من و همسرم تا قبل از آنکه آرات به دنیا بیاید زندگی معمولی خودمان را داشتیم. من در مازندران میوه و تره بار داشتم و کار می کردم تا اینکه به پیشنهاد دخترمان تصمیم گرفتیم بار دیگر بچه دار شویم و ۸ مهر ماه سال ۱۳۹۲ آرات به دنیا آمد.» او ماجرای بعد از به دنیا آمدن آرات را اینطور تعریف می کند: «زمانی که آرات به دنیا آمد تا سه ماهگی اش همه چیز عادی بود تا اینکه من در این زمان متوجه شدم قدرت دست های آرات زیاد است و خیلی خوب می تواند از یک جا آویزان شود. باز هم چندان برایم عجیب نبود و هر از چندگاهی چون احساس می کردم خودش دوست دارد، او را از میله ای آویزان می کردم. تا اینکه در سن ۷-۸ ماهگی اش با تعجب دیدم او در زمانی که آویزان است پشتک زد و در سن ۱۳ ماهگی چندین بار پشت سر هم در همان حالت آویزان کار پشتک زدنش را تکرار کرد و حتی یک بار هم به ۱۸ پشتک پشت سر هم رساند. از آن به بعد بود که مطمئن شدم آرات در این زمینه استعداد زیادی دارد و باید به آن بیشتر توجه کنم.»

حرکت های مخصوص به خود آرات

محمد حسینی بعد از ۱۳ ماهگی آرات کارش را رها می کند تا بیشتر وقت خود را صرف بودن در کنار پسرش کند و گفت: «وقتی دیدم پسرم استعداد عجیبی در انجام حرکات آکروباتیک دارد تصمیم گرفتم وقتم را کامل در اختیارش بگذارم و الان یک سال می شود که با پس اندازمان زندگی می کنیم و الان دیگر پول زیادی برایمان نمانده است.» پدر آرات حرکت های پسرش را بیشتر از آنکه شبیه حرکات ژیمناستیک بداند شبیه حرکت های آکروباتیکی می داند که مخصوص به خود آرات است: «حرکت های آرات چندان شباهتی به حرکات ژیمناستیک ندارد. حرکت های آکروباتیک گونه ای می زند، از دیوار بالا می رود و کارهایی می کند که انگار مخصوص به خودش است.» حسینی در پاسخ به این سوال که آرات در حال حاضر مربی دارد یا خیر گفت: «فعلا مربی ندارد و چند روزی می شود که او را به باشگاه می برم؛ اما چندان تمایل به باشگاه آمدن ندارد و تن به حضور در باشگاه نمی دهد. آنقدرها معاشرتی نیست و فعلا هم خیلی کوچک است و تازه زبان باز کرده. به همین دلیل سعی می کنم خودم تا آنجایی که می توانم او را تعلیم بدهم در صورتی که به درستی خودمم هم علم این کار را ندارم.»

روزنامه دیلی میل، آرات را در ایران معروف کرد

پدر آرات از باز کردن صفحه ای در اینستاگرام از ۳۵ هفته پیش می گوید که مخصوص پسرش است «بعد از آنکه متوجه استعدادهای پسرم شدم به پیشنهاد اطرافیانم صفحه ای در اینستاگرام راه اندازی کردم. در صورتی که تا قبل از آن اصلا آشنایی با این شبکه اجتماعی نداشتم. به شکل عجیبی از این صفحه نه تنها در ایران بلکه در خارج ازکشور استقبال شد. در حال حاضر ۱۸ هزار دنبال کننده، صفحه پسرم را دنبال می کنند که خیلی از آنها از کشورهای دیگر هستند.»

آقای حسینی شهرت پسرش در ایران را بعد از انتشار صحبت ها و تصاویرش در روزنامه دیلی میل می داند «تا قبل از آنکه روزنامه بریتانیایی دیلی میل با من گفت و گو کند در ایران چندان شناخته شده نبودیم. در صورتی که تا قبل از آن؛ تصاویر حرکات پسرم بارها در شبکه های تلویزیونی کشورهای اروپایی و آسیای شرقی به نمایش درآمده بود و روزنامه و مجلات زیادی هم درباره استعداد پسر من کار کرده بودند. روی هم شاید به ۳۰ شبکه تلویزیونی و ۳۰-۳۵ مجله و روزنامه برسد. حتی ۷-۸ شبکه مختلف ژاپنی و آسیای شرقی فیلم های آرات را بارها پخش کردند و بسیار مورد استقبال آنها قرار گرفته بود. از آلمان و کشورهای دیگر هم پخش شده است. اما بعد از دیلی میل بود که در ایران شناخته شدیم و به شبکه خبر هم آمدیم.»

مسئولان گفتند از آرات حمایت می کنند اما…

او از آمدن مسئولان به خانه اش بعد از رفتن به شبکه خبر می گوید: «وقتی به شبکه خبر آمدیم بعد از آن یک سری از مسئولان به خانه ما آمدند و با من و آرات هم عکس انداختند و گفتند از پسرم حمایت می کنند. رئیس فدراسیون، تربیت بدنی مازندران، شورای تربیت بدنی بابل و چند نفر دیگر همگی به خانه ما آمدند و حتی قبل از آنکه بیایند هم می گفتند آرات حمایت شده است و زمینه حضور در باشگاه های ورزشی مانند شنا، صخره نوردی  و… را فراهم خواهند کرد؛ اما وقتی به باشگاه ها رفتیم آنها گفتند آرات تنها شامل یک مقدار تخفیف می شود و در نهایت هم هیچی و بیمه ۱۰ هزارتومانی اش کردند که اگر باشگاه رفت و اتفاقی برایش افتاد تحت بیمه قرار بگیرد.»

از این به بعد به پیشنهادهای کشورهای خارجی فکر خواهم کرد

پدر آرات از مسئولان گله دارد که تنها صحبت از حمایت کردند و در عمل هیچ اتفاقی برای او و پسرش نیفتاد:«تا قبل از آنکه مسئولان به خانه ما بیایند تمام پیشنهادهایی که از خارج کشور می شد را رد می کردم. به این دلیل که می گفتم آرات در همین ایران هم می تواند برای خودش کسی بشود و مورد حمایت قرار گیرد، اما بعد از آنکه آنها آمدند و چند فریم عکس انداختند و تنها وعده حمایت را از زبانشان شنیدم متوجه شدم از این به بعد هر پیشنهادی از کشورهای خارجی بشود باید به آنها فکر کنم و بالاخره یکی از آن پیشنهادها که به نظر بهتر خواهد بود و برای آرات و آینده اش فایده ای خواهد داشت انتخاب خواهم کرد. چون تا الان هر چه سرمایه داشتم، آینده خودم و خانواده ام را در اختیار آرات گذاشتم و یک سال می شود که از جیب خرج می کنم؛ اما مسئولان متوجه این موضوع نیستند که الان من در یک خانه اجاره ای زندگی می کنم و درآمد و پشتوانه مالی هم ندارم. در حال حاضر برایم تنها یک پراید سال ۸۴ مانده است که می خواهم آن را هم بفروشم.»

خارجی ها با امثال آرات چگونه برخورد می کنند؟

پدر آرات می گوید: «۱۶ سال پیش در آلمان کودکی بود مانند آرات، آنها ۱۴ سال روی این کودک هزینه کردند و سرمایه و زمان گذاشتند تا اینکه در مسابقات المپیک این کودک توانست مدال برنز را دریافت کند. الان برای آرات چه کار می کنند؟ از کشور آلمان و چند کشور آسیای شرقی پیشنهاد داشتیم اما نرفتم در صورتی که الان احساس می کنم پسر من در ایران پیشرفتی نخواهد کرد. من تخصصی ندارم و تا اینجا هم توانستم به سختی او را پیش ببرم. آرات نیاز به مربی و تمرین های تخصصی و حرفه ای دارد. من که خودم نمی توانم این کار را بکنم، مربی و باشگاه هم هزینه بر است و در توان من و خانواده ام نیست. با قرض از دوستانم هم شده نمی گذارم استعداد آرات از بین برود و شده با همین پول های قرضی او را از ایران می برم تا استعدادش از بین نرود.»

176/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا