از تئاتر و سينمای نفتی متنفر م
سميراميس محمدي این نمایش که نوشته فرهاد آئیش است بیش از یک دهه پیش توسط خود او در فرهنگسرای نیاوران و سالن اصلی تئاتر شهر اجرا و با استقبال خوبی از جانب مخاطبان روبه رو شد. به بهانه اجرای مجدد این اثر با کارگردانی عارف لرستانی با او به گفت وگو پرداختهایم. شما تحصیلکرده رشته …
سميراميس محمدي
این نمایش که نوشته فرهاد آئیش است بیش از یک دهه پیش توسط خود او در فرهنگسرای نیاوران و سالن اصلی تئاتر شهر اجرا و با استقبال خوبی از جانب مخاطبان روبه رو شد. به بهانه اجرای مجدد این اثر با کارگردانی عارف لرستانی با او به گفت وگو پرداختهایم.
شما تحصیلکرده رشته نمایش هستید.خیلی سال ازفارغ التحصیلی شما می گذرد چرا اینقدر دیر کارگردانی تئاتررا شروع کردید؟
تقریبا این هفتمین کاری است که کارگردانی کرده ام پیش از این کار مستندونمایشی ساختم ودر
موسسه ای نیز تدریس داشتم ودرانتهای کلاس باهنرجویان یک نمایش اجرا کردیم اما به چند دلیل کارنکردم، یکی اینکه تئاتر پول ندارداگر بخواهی درمقام کارگردان درتئاترباشی باید وقت زیادی بگذاری به خاطرهمین ترجیح می دادم درتئاتر بازیگرباشم تا کارگردان.ازطرفی واقعا کارتصویراجازه نمی دادبه این فکر کنم که بروم حالا کارگردانی تئاتر هم انجام دهم. مشکلات ومسائلی سرراه گرفتن سالن وبودجه درتئاتر وجود دارد که بیش از همه باعث می شد خیلی به این کار فکر نکنم. البته در کل گرایش ذهنیام به سمت کارگردانی است تا بازیگری ودرکارگردانی ابتدادوست دارم مستند بسازم وبعدتئاتروفیلم.اگرتا حالا نشده بیشتربه خاطر شرایط بوده نه تنبلی من. شرایط باعث تنبلی من شده است.
دراولین تجربه کارگردانی درسالنی کاملا خصوصی اجرا دارید.بدون پشتوانه مالی ازاسپانسریامرکز هنرهای نمایشی.تنهابااتکا به گیشه، نمایشی راروی صحنه آوردید.این برای شماریسک نداشت؟
نمی دانم شایداحساس می کنم برای گرفتن یک مقدار پول ازمرکز هنرهای نمایشی باید التماس کرد.من اهل التماس نیستم اینکه بروم،بگویند بودجه نیست وتحقیرآمیزرفتارکنند،متنفرم.کلاازتئاتروسینماینفتی متنفرم.اینکه حکومت پول بدهد تا کار هنری انجام دهیم بد است. به نظرم هنرمندان باید روی پای خودشان بایستند تا سالنهای خصوصی و گروه های خصوصی به وجود بیاید تا امثال من نروند برای دریافت بودجه فروش یک چکه نفت التماس کنند که بتوانند با آن کاری بسازند. از مراکز اداری فراری هستم و سراغ هیچ مرکزی نرفته ام.
درهمه جای دنیادرکنارتئاترهای دولتی تئاترخصوصی نیزوجود دارد.مثلادرآلمان با وجود سالن های بی شمار تئاتر دولتی،دولت کمک هزینه ای نیز به گروه های خصوصی برای فعالیت پرداخت می کند.
چه چیز ما شبیه آلمان است ؛ خیابان ها، مردم یا دولتمان؟! از غربی ها و دولتمردان غربی متنفرم. آن ها فقط برای مردم خودشان خوب هستند و برای مردم ما مضر و خطرناک هستند. از آنها دفاع نمی کنم اما برای مردم خودشان خوب هستند. هر روز اخبار را پیگیر هستم و هر روز از دست آلمانی که پناهندگی می دهد به مردم سوری عصبانی میشوم. چون خود اتحادیه اروپا و غرب مردم سوریه را آواره کرده اند. اگر غرب به داعش سلاح ندهد و نفت آن ها را نخرد آن ها از کجا قدرت می گیرند تا به مردم حمله کنند؟ آن ها با ژست انسان دوستانه به آوارگان پناه می دهند. در حالیکه یک کشور را نابود کردندو بابت نابودی یک کشور و نیز خرید نفت و فروختن سلاح به گروه های داعش و هزاران گروه دیگر تیلیاردها سود می برند و در مقابل خرج صدهزار آواره را می دهند! این قابل مقایسه نیست.
دولتمردان غربی تنفر انگیز هستند. بدبختی ما از غربی ها و عدم آگاهی خودمان است
در اولین تجربه کارگردانی متن «شام آخر» فرهاد آئیش را انتخاب کردید. شما سال ها پیش در اجرای این متن بازی داشتید. چرا یک متن کمدی را انتخاب کردید؟
در آن اجرا فرهاد آئیش کارگردان کار بود و من نقش آقای «آوایی» را بازی می کردم و نمایشنامهاش را خیلی دوست داشتم. این متن نزدیک 12 سال پیش در فرهنگسرای نیاوران و سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا شده بود. معتقدم که یکی از دلایل ماندگاری یک اثر تعدد اجرای آن است. اگر نمایشنامه «هملت» را بعد از اینکه کسی اجرا کرد، دیگر کسی به سراغ آن نمی رفت امروز ما هملت را اینقدر خوب نمی شناختیم. تعدد اجرا و نگاه کارگردان های مختلف از یک متن باعث می شود یک نمایشنامه شناخته شود. البته این دو متن را باهم مقایسه نمی کنم، در مثل مناقشه نیست. ولی این متن را 12 سال پیش بازی کردم و خوشم می آمد اما متن «شام آخر» را برای اجرا در سالن پردیس کورش انتخاب کردم چون این اثر در عین عامه پسند بودن با تماشاگران حرفه ای تئاتر که یونسکو و بکت مطالعه کرده اند نیز قابل ارتباط است. این اثر ابزورد است. انتظار داشتم برخی از مردم بیشتر متوجه اثر شوند اما در این شب ها مشاهده کردم که برخی از تماشاگران این نمایش را کمدی نمی دانند! این دلیل بر نبودن کمدی دراین اثر نیست. دلیلش نشاختن کمدی از سوی آن هاست. برای این سالن این نمایشنامه را مناسب دیدم ولی اگر در جای دیگر اجرا داشتیم متن دیگری را انتخاب می کردم. معتقدم برای هر منطقه و سالنی با توجه به دایره مخاطبان آن مجموعه باید یک متن را متناسب با آن شرایط انتخاب کرد. اگر نمایشنامه را انتخاب کرده باشیم هم نباید در هر سالنی برای اجرا برویم. مثلا اگر به من پیشنهاد می دادند تا نمایش«شام آخر» را در ایرانشهر، باران و تئاتر شهر اجرا کنم امکان نداشت قبول کنم برای اینکه این نمایش سال ها پیش در تئاتر شهر اجرا رفته و موفقیت های خودش را داشته است. برای این فضا این نمایشنامه را انتخاب کردم.
براي اين اجرا آيا از اجرای نخست «شام » الهامی گرفتهاید؟
صد درصد از آن اجرا تاثیر گرفته ام. اما فرم اجراییام شبیه آن اثر نیست.شیوه کارگردانی من متفاوت است این نمایشنامه به آن شکل فلسفی و عمیق نیست که فکرکنیم می شود برداشت های متفاوتی مثل نمایشنامههای شکسپیر و یونسکو و بکت از آن داشت. دراین نمایشنامه خیلی نمی توان تغییر ایجاد کرد. البته ما در این نمایش تغییراتی ایجاد کردیم مثلا چند میزانسن جدید به کار افزودیم در زمان اجرای آن اثر موبایل به شکل فراگیر وجود داشت و توافق هسته ای انجام نشده بود، اما ما این مسائل را به همراه اتفاقات روز سیاسی به نمایش افزودیم.
این متن مجددا توسط خسرو نقیبی دراماتورژی شد؟
بله، یک مقداری از دراماتورژی و تغییرات را نیز خود من ایجاد کردم.
فرهاد آئیش در جریان دراماتورژی و اعمال تغییرات در متن هستند؟
بله کاملا موافقت کردند و خوشبختانه به همان اندازه که من ایشان را دوست دارم، ایشان هم من را دوست دارند و دست من را باز گذاشتند و ایرادی نگرفتند.
انتخاب بازیگران این نمایش خیلی طولانی شد و چند ماه براي آن تمرین داشتید،چرا؟
اول تمرینات را با متن اولیه فرهاد آئیش شروع کردیم و به این نتیجه رسیدیم که متن باید تغییر کند. آن زمان الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی در گروه ما بودند. اما بعد در جریان تمرینات تغییر کردند. با اشخاص دیگری هم صحبت کردیم اما موافقت نکردم چون می دانستم سر فیلمبرداری هستند و ممکن است به کار ما لطمه ایجاد شود. یک تعدادی هم نتوانستند بیایند مثلا با امین حیایی ونادر سلیمانی صحبت کردم که سر کار بودند. جواد رضویان هم سر سریال«در حاشیه»بود و برای اجرای ما نمی رسید.
با شروع تمرینات متوجه شدیم که شوخی های 12سال پیش دیگر امروز برای تماشاگر خندهدارنیست از طرفی فرهاد آئیش در ایران نبود و من از طریق وایبر به ایشان اطلاع دادم که اگر اجازه بدهند تغییراتی در متن ایجاد کنم وموافقت کردند.با علی اوجی و خسرو نقیبی در مورد اعمال تغییرات جلسه گذاشتیم. در آن جلسه هم تغییراتی پیشنهاد شد که من راضی نبودم دوباره متن را تغییر دادم البته در تمرین هم جزییاتی اضافه شد.
متن نیاز داشت که به روز شودو حالا با تغییراتی که اعمال شده تماشاگر احساس
می کند که متن امسال نگارش شده است. این نمایش کمدی با رگه های سیاسی است؟
کمدی تلخی است و اسم رویش نمی گذارم اما گروتسک بوده و نوعي است كه باعث ميشود با ترس بخندیم. با صدای مهیبی که می آید از ابزورد هم استفاده شده است. در کلیت از شیوه های مختلف برای رضایت تماشاچی استفاده کرده ام اما از اسم خاصی نام نمی برم.
در هفته پایانی تمرین یکی از بازیگران شما تغییر کرد، چرا؟
ترجیح می دهم در مورد برخی از مسائل صحبت نکنم. بعضی وقت ها آدم با یکسری از بازیگران در طول تمرین متوجه می شود که نمی تواند کار کند. تمرین در تئاتر بازیگران مثل دوران نامزدی است . در دوران نامزدی متوجه می شویم که آیا می شود با طرف مقابل زندگی کرد یا نه، در تئاتر هم همین گونه است. این امری متداول است.
گروه بازیگران حاضر همه خوب هستند. مهم تر از همه، چیزی که من دوست دارم دوست های خوب و همراهی ای که آنها دارند. نمی توانم درمورد بازیشان نظر دهم آن ها همه بازیگران حرفه ای هستند و جاهای دیگرخود را ثابت کرده اند. اگر خدای نکرده اینجا بد بودند مقصر من بودم که بد راهنمایی شان کردم. خانواده امیر سلیمانی و سوزان عزیزی و ماندانا سوری پیش از این کار تئاتر انجام داده اند.
احیانا ممیزی خاصی روی نمایش اعمال شد؟
هیچی. از روی عمد در روز بازبینی کمی نمایش را شور کردم تا واکنشی ببینم ا ما هیچ موردی اعمال نشد. ما در این نمایش به شخص خاصی طعنه نمی زنیم.
برای نخستین بار یک نمایش جدی در پردیس کورش اجرا می شود اما در دو هفته نخست اجرای خود رکورد فروش این مجموعه را رد کردید.امکان تمدید این نمایش یا احیانا دو اجرایی شدن اثر هست؟
مثالی می زنم ؛می گویند تیمورلنگ به دیدارحافظ درشیرازرفت.سمرقندوبخاراشهرهای زیبایی بودند که تیمور دوست داشت.حافظ رابه حضور خواست وگفت ماسمرقندوبخارا رازیبا آراستیم که تو به خال هندوی یار بدهی!؟ حافظ به طنزگفت؛من ازاین بخشش ها کردم که الان هیچ چیزی ندارم. من هم در کار معتقدم که باید لذت برد.نباید جان کند. دواجرادریک شب جان کندن است.مگراینکه تماشاچی خیلی مشتاق باشد وتوبه خاطرتماشاگرمجبور شوی.البته اگرمی خواستیم هم امکان اینکار نبودزیرانمایش«غرب واقعی» داریوش مهرجویی پس ازما درهمان سالن اجرا دارد. ترجیح می دهم از نمایش لذت ببرم. از اینکار ها کردم که الان بی پول هستم.آدمی نیستم که چندین کار را همزمان انجام دهم. امکان تمدیدش هست اما خیلی راضی به این کار نیستم.برای اینکه قصد دارم بعد از اینکار فیلم و مستند بسازم و نمایش دیگری کار کنم. نمی خواهم خودم را تکرار کنم از اینکار خوشم نمی آید.
باجمعیت میلیونی شهرتهران تعدادسالنهای ما شبيه به يك شوخی است و گاهی تمدید یک اجرا برای اینکه تماشاگران بیشتری بتوانند نمایش را ببینند لازم است؟
بایدببینم اجرا چگونه پیش می رود نهایتا شاید 40 اجرای دیگر داشتیم. نمایشهای آزاد یکسال اجرا
می روند که برای من عجیب است.
قصد اجرای نمایش در شهرها و شهرستانهای دیگر را دارید؟
به اجرا در شهرستان ها فکر کرده ام. برای اینکه من شهرستانی هستم و دوستشان دارم. به لحاظ اقتصادی و فرهنگی فقیر هستند. می دانم دیدن یک هنر پیشه از نزدیک چقدر برایشان جذاب است. دوست دارم برای کسانی که نمی توانند به تهران بیایند تا تئاتر ببینند نمایش را ببریم شهرستان تا ببینند. اگر بشود در شهرهای مختلف چند اجرا می گذاریم البته هنوز قطعی نیست. دوست دارم برای شهرستان های محروم حتی با بودجه خودم در یک سکو هم اجرا بروم.
ازدیگرفعالیت هایتان بگویید.دغدغه کارگردانی راهمچنان دنبال می کنید؟
بله، دنبال می کنم.سه فیلمنامه نوشتم که یکی از آن ها توسط یک ارگانی که فعلا نام نمی برم پذیرفته شده و ابراز تمایل به سرمایه گذاری روی آن کرده اند.تقریبا70درصد کارانجام شده و پس از اتمام اجرا این اثر به سراغ آن می روم ودوفیلمنامه دیگر که هر دوموضوع متفاوتی دارند نیز آماده کار دارم.درسریال«درحاشیه»جدید نیستم چون در زندان است وکسانی که در سری نخست در آن خلاف کردند بازی دارند.
179/