جرمی به نام ازدواج سفید…
در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهاي ديگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود تا در صورت بروز اختلاف، فرزنددار شدن، جدا شدن و موارد مشابه، رفع تنازع شود. از نظر توافقات شیوه زندگی، همه …
در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهاي ديگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود تا در صورت بروز اختلاف، فرزنددار شدن، جدا شدن و موارد مشابه، رفع تنازع شود. از نظر توافقات شیوه زندگی، همه چیز روشن است.
اين روزها دركشور، نوع ديگري از زندگي مشترك درحال شكلگيري است كه نه تنها مطابق شرع و قانون نيست بلكه عرف جامعه هم تمايلي به پذيرش آن ندارد. اين نوع زندگي مشترك ميان جوانان كشور به ازدواج سفيد تعبير ميشود و اين روزها شاهد افزايش آن در جامعه هستيم.
اين درحالي است كه خداوند متعال در کتاب وحی، ازدواج را یکی از آیات کمال و عظمت و قدرت الهی دانسته است و میفرماید: از نشانههای قدرت الهی این است کـــــه برای شما از جنس خودتان، جفتی بیافرید تا در برابر او آرامش یابید و با هم انس گیرید و میان شما رافت و مهربانی برقرار فرمود همانا در این امر برای مردم با خرد، علم و حکمت حق آشکاراست(سوره روم آیه 21).
نزد اسلام پیوند زن و مرد از اهمیت ویژهای برخوردار است و اسلام فقط ازدواج را مشروع قرار داده و از هر نوع پیمان دیگر خارج از چارچوب شرع ممانعت کرده است. بهطوركلي اسلام ازدواج را پیوند طبیعی و سنتی از سنتهای اجتماعی میداند. قرآن ميفرمايد:ای پیامبر ما قبل از شما پیامبرانی فرستادهایم که دارای همسران و زنانی بودهاند (سوره رعد آیه 38). اسلام تا جايي به سنت ازدواج اهميت داده كه آن را مصادف باكامل شدن دين زن و مرد ميداند.
حال اين سوالات مطرح ميشود كه در حال حاضر در كشور اسلامي ما جايگاه ازدواج سفيد چيست؟ آغاز اين نوع زندگي مشترك با چه مقدماتي همراه است؟و چرا با توجه به قدمت و پيشينه تمدن ايران و ممنوعيت شرعي و قانوني ازدواج سفيد، اين نوع زندگي مشترك در حال افزايش است؟ دكتر مهرانخوشسلوك،حقوقدان و استاد دانشگاه با سعه صدر پاسخگوي سوالات قانون بودند.
جرمی به نام ازدواج سفید…
آقاي دكتر در حال حاضر ازدواج سفيد در كشور با چه مقدماتي انجام ميشود؟و اينكه وقتي عقد و صيغهاي ميان زن و مرد جاري نميشود چگونه ميتوان نام ازدواج را بر اين گونه زندگي مشترك گذاشت؟
ازدواج سفيد را بايد پدیدهای غیرشرعی و غیرقانونی دانست که افزایش آن در سالهای اخیر دامنگیر جامعه ایرانی شده که به نوعی فرار از ازدواج رسمی شرعی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت تشکیل خانواده نیز محسوب میشود.در این پدیده مجرمانه، زن و مرد بدون وجود علقه زوجیت و بدون جاری شدن صیغه عقد دائم یا موقت و همچنین بدون ثبت رسمی ازدواج، شروع به زندگی مشترک و زناشویی كرده که کاملا غیرشرعی و غیرقانونی است.
این پدیده نوعا از کشورهای غربی الگوبرداری شده که در نهایت افراط و کورکورانه صورت گرفته و با ازدواجهای سفید آن کشورها، تفاوت های بنیادین و اساسی دارد.
آيا اين نوع ازدواج عينا از كشورهاي غربي الگوبرداري و در كشور انجام ميشود؟
در ازدواج سفید کشورهای غربی و برخی کشورهاي ديگر، شرکای این زندگی، آدرس محل زندگی و مشخصات خود را به طور کامل به پلیس محلی اعلام كرده و مراتب در اداره پلیس ثبت میشود تا در صورت بروز اختلاف، فرزنددار شدن، جدا شدن و موارد مشابه، رفع تنازع شود. از نظر توافقات شیوه زندگی، همه چیز روشن بوده و هریک ازآنان با درصد توافق شده، در این روش زندگی ایفای نقش میکنند.
اگر توافق بر انشقاق و جدایی از یکدیگر کنند، اموال حاصله در مدت زندگی مشترک بین آنها تقسیم شده و هریک سهم خود را دریافت کرده و جدا می شوند، محاکم قضایی در صورت اطلاع پلیس محلی از این موضوع دعاوی این افراد را پذیرفته و استماع میکند و زن به همان اندازه حق دارد که مرد دارای حق است.
آقاي دكتر خوش سلوك علل افزايش اين نوع ازدواج را چگونه بررسي ميكنيد؟
دلایل و علل ازدواج سفید در این گونه کشورها را میتوان در موارد ذیل جستوجو كرد:
– عدم وجود تعریف صحیح از ازدواج رسمی و کارکردهای خانواده پس از آن.
– مذموم بودن طلاق در برخی از این کشورها تا جایی که به ظاهر طلاق در چنین کشورهایی شدیدا مورد نکوهش واقع شده و ظاهرا از لحاظ مسائل مذهبی و فرقهای ممنوع است.
– ایجاد مسئولیتهای سنگین حقوقی پس از ازدواج برای زوجین.
– شرایط بسیار سخت طلاق و جدایی زوجین.
– شرایط دشوار مالی در اینگونه کشورها و
بالا بودن هزینههای تشکیل زندگی مشترک.
البته بسیاری از اساتید و کارشناسان جامعهشناسی و علوم مربوطه، وجود بیبند و باری در جوامع غربی را مهمترین عامل ازدواجهای سفید میدانند در صورتیکه این عامل به نوبه خود مهم محسوب شده ولی سایر عواملي كه ذكر شد نیز نقش مهمی در گرایش زنان و مردان و دختران و پسران اینگونه جوامع به این شیوه زندگی دارند.
ازدواج سفید در ایران هم دقيقا مطابق الگوي غربي اجرا ميشود يا در آن نوآوريها و بدعتهايي ايجاد شده است؟
همان طور كه قبلا هم گفتم اینگونه از زندگی مشترک كه در كشور اسلامي ما رواج يافته، الگوبرداری بسیار غلط و ناصحیح از کشورهای غربی است، متأسفانه در سالهای اخیر بیش از سالهای گذشته شاهد الگوبرداریهای کورکورانه از غرب هستيم. این پدیده در کشورهای غربی غیرقانونی نبوده و با وصف اعلام به ادارات پلیس یا مراجع ذیربط مورد حمایت قانون نیز قرار میگیرد.
در کشورهایی مانند آلمان، حتی بدون اعلام، با احراز شرایط این نوع زندگی، طرفین ازدواج سفید مورد حمایت قانون هستند.در حقیقت این شیوه زندگی در این جوامع، به عرف تبدیل شده و عناصر عرف را نیز شامل است اما در کشورمان، هیچگاه این پدیده عرف نخواهد شد زیرا:
اولا:یکی از عناصر عرف آن است که توسط همه یا اکثریت گروه معین انجام شود که هنوز این پدیده مجرمانه همه گیر نشده است.
ثانيا:یکی دیگر از عناصر عرف آن است که این عمل منع قانونی و شرعی نداشته باشد و از طریق شرع مبین اسلام و قوانین موضوعه کشورمان منع نشده باشد، درحالی که ازدواج سفید به چند دلیل ممنوعیت قانونی دارد.
ممنوعیت قانونی ازدواج سفيد را بهطور كامل بفرماييد.
– عدم ایجاد محرمیت از طریق عقد اعم از دائم یا موقت.
– عدم ثبت واقعه ازدواج
– وجود داشتن رابطه زنا یا روابط غیرشرعی مادون زنا که بسته به نوع آن مجازات خاص خود را دارد.
عوامل و دلایل این پدیده مجرمانه در ایران چيست؟
برخی عوامل و دلایل ایجاد ازدواج سفید در ایران و غرب همسان بوده ولی به جرأت میتوان مهمترین عامل افزایش این جرم در ایران را ترویج فساد و بیبندوباری دانست. درحقیقت آنچه که برخی کارشناسان و محققان در این خصوص گفتهاند را باید مهمترین عامل ازدواج سفید در ایران دانست نه در کشورهای غربی.
با این اوصاف دلایل این پدیده مجرمانه را میتوان در بندهای ذیل جستوجو کرد:
1- ترویج روز افزون بی بندوباری و فساد و فحشا در جامعه
2- افزایش فرار زنان و دختران از خانه و ناگزیری این افراد برای زندگی مشترک غیرشرعی با افراد معتاد، مجرمان باسابقه، افراد شرور یا افراد بیبندوبار و لاابالی
3- بالا بودن آمار طلاق زوجین جوان و تمایل دختران و زنان جوان برای زندگی مستقل پس از جدایی و طلاق.
4- عدم تمایل زنان و دختران مطلقه پس از طلاق برای شروع یک زندگی و رابطه رسمی دیگر و ترس از سختی جدایی قانونی در آینده و گرایش آنان به سمت ازدواج سفید و رهایی از مشکلات ازدواج و طلاق رسمی و قانونی و شروع زندگی مشترک بی قید و بند با سایر مردان.
5- بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و بیانگیزگی جوانان نسبت به ازدواج و افزایش سطح انتظارات جوانان برای ازدواج رسمی
6- سنگین بودن هزینههای ازدواج در کشور و پایین بودن سطح درآمد جوانان
7- عدم حمایت برخی خانوادهها از فرزندان خود پس از جدایی به خصوص عدم حمایت از دختران مطلقه خانواده
8- سختگیری خانوادهها نسبت به دختران مطلقه خانواده و ایجاد فضای نامناسب و خفقان برای زندگی آنها
9- بالا بودن قیمت سکه در مهریه زنان و ایجاد وسوسه کسب سرمایه اولیه برای آغاز زندگی مستقل پس از طلاق که اغلب پس از فریب خوردن از سوی مردان دیگر و آغاز ازدواج سفید با آنان، سرمایه اولیه خود را از دست داده ناگزیر به انجام هرکاری ولو جرائم و پدیده های غیرشرعی میشوند.
10- نیاز به حامی و پشتیبان یا حتی همخرج برای زنانی که مطلقه شده یا دختران و زنانی که از خانه فرار کرده و قصد زندگی مستقل دارند.
برخی علل ازدواج سفید در غرب و ایران مشترک بوده و به همین علت از ذکر آن دلایل صرف نظر شد.
ازدواج سفید ممكن است با چه جرائمي همراه شود؟
هرچند این نوع از زندگی در برخی کشورهای غربی جرم نبوده و مجازاتی برای آن در نظر گرفته نمیشود اما ازدواج سفید در ایران به عنوان پدیدهای مجرمانه محسوب میشود که دو جرم عمده را در خود جای داده است و میتواند بنای سایر جرائم باشد:
الف) عدم ایجاد علقه زوجیت فی مابین زن و مرد (طرفین) ازدواج سفید
ب) ایجاد رابطه نامشروع و زنا و جرائمی در زمره آن
اگر صرفا ایجاد روابط نامشروع و زنا را در نظر بگیریم در موارد مختلفی از قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای آنرا مشاهده میكنيم.
در فصل هجدهم از قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات مصوب سال 1375) در مبحث جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی، در ماده 637 آمده است:
«هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا ازقبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر می شود.»
در حقیقت مشاهده می كنيد که وجود روابط نامشروع و حتی ارتباط جنسی مادون زنا نیز در قوانین جزایی کشورمان، دارای مجازات است حال اگر مرتکبان روابط نامشروع محصن یا غیرمحصن بوده و مرتکب جرم زنا یا مادون آن شوند با استناد به مواد 225 و 230 قانون،مجازات آنان تشریع شده است. همچنين در ماده 225 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1/2/1392 آمده است:
«حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است.
در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضاییه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هریک می باشند».و اما در ماده 230 از همان قانون آمده است: «حد زنا در مواردی که مرتکب غیر محصن می باشد، صد ضربه شلاق است».
برخي افراد اين نوع زندگي مشترك را اينگونه توجيه ميكنند كه وقتي علاقه ميان زن و مرد ايجاد شد به نوعي زن و مرد محرم ميشوند يا گاهي هم ادعا ميكنند صيغه را شفاهي جاري كردهاند. به نظر شما اين توجيهات دليل موجهي براي اين نوع ازدواج است؟
برخی زنان و مردان مرتکب این پدیده مجرمانه نیز با ادعای جاری كردن شفاهی صیغه عقد دائم یا موقت، قصد سرپوش گذاشتن بر این جرم را دارند اما باید بدانیم که از نظر قانون موضوعه کشورمان، ثبت عقد دائم در دفاتر ازدواج و طلاق و سامانه ثبت اداره ثبت احوال و اسناد الزامی است.در اين راستا ماده 20 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 در این خصوص آورده است: «ثبت نکاح دائم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است.»
همچنین ماده 21 از همان قانون عنوان میكند:«نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است مورد حمایت قرار می دهد.
نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است…» و در فصل هفتم از این قانون به مقررات کیفری مربوط به عدم ثبت واقعه نکاح اشاره شده است که در ماده 49 از آن میخوانیم: «چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است».
در بخشی از تبصره ماده 29 از آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب 23/11/1393 نیز در این خصوص آمده است: «در مورد ماده 49 قانون، دادگاه ضمن صدور رأی به الزام به ثبت واقعه نکاح، طلاق، فسخ یا انفساخ نکاح یا اعلان بطلان نکاح یا طلاق، حکم به مجازات مقرر نیز خواهد داد…».
لذا علاوه بر اینکه ادعای نکاح طرفین کافی نیست، لازم است تا ثبت نکاح دائم یا در موارد مقرر در قانون، ثبت نکاح موقت در دفاتر ازدواج صورت پذیرد در نتیجه ادعای نکاح دائم در این گونه از افراد بدون ثبت رسمی پذیرفته نیست، زیرا پس از پایان دوره زندگی مشترک این افراد، در نکاح دائم، طلاق یا فسخ و انفساخ و بطلان نکاح الزامی و ثبت آن نیز الزامی است.
در عقد موقت نیز همانند عقد دائم پس از انقضای مدت عقد یا بذل مدت، نگه داشتن عده برای زوجه الزامی است به عبارت دیگر دربحث طلاق عقد دائم، بذل یا انقضای مدت نکاح موقت، هریک به میزان مقرر خود دارای عده بوده و زوجه موظف به رعایت عده مربوطه است.
آيا در قوانين براي اين نوع ازدواج مجازاتي تعبيه شده است؟
با این وصف در ازدواجهای سفید، چه ادعای نکاح اعم از دائم یا موقت وجود داشته باشد چه بدون هرگونه علقه زوجیت، طرفین این پدیده مجرمانه به زندگی باهم بپردازند عمل، حادثه غیرقانونی و جرم بوده و برای هر مصداق از آن مجازات خاصی تعیین شده است. چه نکاح بدون ثبت باشد، چه رابطه نامشروع اعم از زنا یا مادون آن.همانطور كه در بالا هم ذكر كردم، قانون مجازات اسلامی نیز، با استناد به شرع مبین اسلام، هرگونه رابطه غیرشرعی فی مابین زن و مرد، اعم از زنا و مادون زنا را ممنوع و برای آن مجازات تعیین کرده است.
این مجازاتهادر کشورهای غربی موضوعیتی نداشته و این پدیده نیز جرم نیست؛ اما در کشورمان ایران نه تنها این پدیده، پدیدهای مجرمانه است، بلکه برای آن مجازات از انواع حد و تعزیر در نظر گرفته شده است لذا دختران و پسران ایرانی الگو برداری کاملا غلطی از این سبک زندگی غربی داشته و دارند.
به نظر شما براي جلوگيري از اين نوع ازدواج چه اقداماتي بايد صورت گيرد؟و چگونه ميتوان به اين نوع ازدواجها پيبرد؟
شاید مبحث ازدواج سفید و بیان آن هشداری باشد برای خانوادههایی که توجه خاصی به فرزندان خود به خصوص دختران، پس از واقعه طلاق ندارند اما علاوه بر خانوادهها، لازم است تا با تدابیر حکومتی، شرایط ازدواج آسان برای جوانان نیز مهیا شود. ضمن آنکه طلاقهای آسان و دلسردی جوانان نسبت به زندگی مشترک قانونی به نوبه خود آفت جامعه کنونی محسوب می شود.
از دیدگاه برخورد دستگاه قضایی با این پدیده مجرمانه، جرم انگاری جدیدی امکانپذیر نبوده و بدون علت نمیتوان در حریم خصوصی افراد ورود كرد اما در زمانی که جرم این افراد جنبه علنی پیدا کند، مجازات مندرج در قانون حاکمیت دارد ولیکن نمیتوان با این گروه از مجرمان برخورد قضایی كرد مگر آنکه شاکی و مدعی خصوصی شکایت كرده یا تحت شرایط خاص، مدعیالعموم علیه این مجرمان اعلام جرم كند.