نامه صادق زیباکلام به محمدرضا عارف
صادق زیبا کلام در این نامه آورده است: واقعا ازبی ادبی،توهین وتحقیر”امیدعارف” مکدرشدم.اما بیش از تکدر متحیر شدم که همکاران شما چگونه موضع گیری های بنده درترجیح دادن آقایان روحانی و ناطق برای ریاست جمهوری و مجلس را نسبت به جنابعالی مبناء اتهامم قرارداده اند. متن این نامه در ادامه آورده می شود. بسمه تعالی …
صادق زیبا کلام در این نامه آورده است: واقعا ازبی ادبی،توهین وتحقیر”امیدعارف” مکدرشدم.اما بیش از تکدر متحیر شدم که همکاران شما چگونه موضع گیری های بنده درترجیح دادن آقایان روحانی و ناطق برای ریاست جمهوری و مجلس را نسبت به جنابعالی مبناء اتهامم قرارداده اند.
متن این نامه در ادامه آورده می شود.
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمدرضاعارف
استاد دانشگاه تهران وعضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
با سلام وتحیات،نظربنده درخصوص آقای ناطق نوری مبنی براینکه اگرایشان درانتخابات اسفند ماه شرکت نماینداصلاح طلبان می بایستی مشارالیه را سرلیست شان درتهران قراردهندونهایتاهم رای به ریاست ایشان برای مجلس دهم بدهندبامخالفت واعتراضاتی در فضای مجازی روبروشد. من دلائلم را درمصاحبه مبسوطی با روزنامه آرمان(۸شهریور)تشریح نمودم. درمخالفت با این نظر،سایت منتسب به جنابعالی(امیدعارف)با کمال تاسف مطالبی علیه بنده می نویسد و در آن سعی می کند به مخاطب القاء کند که به اظهارنظرهای من نبایستی خیلی اهمیت داد چون آنها را تغییر می دهم.
بعدهم اظهارتاسف که بعنوان یک استاد دانشگاه چرامن می بایستی اظهارنظرها و تحلیل هایی بنمایم که بعدا آنها را تغییردهم.دو مورد هم آورده بود تا ثابت کند چرا برای نظرات من نمی بایستی ارزشی قائل شد.هردو مورد هم درخصوص جنابعالی بود. مورداول درانتخابات ریاست جمهوری۹۲ اتفاق می افتاد که بنده در ابتداپیش بینی کرده بودم شما پیروز می شوید اما در انتها از آقای روحانی حمایت می کنم.مورد دوم هم مشابه اولی است اما این بار پای آقای ناطق نوری بمیان می آید.بنده قبلا گفته بودم که جنابعالی برکرسی ریاست مجلس دهم تکیه خواهیدزداماحالانظرم را تغییر داده و می گویم اگر آقای ناطق نوری بیایند،اصلاح طلبان می بایستی ایشان را سرلیست شان بکنند و ایشان را برکرسی ریاست مجلس دهم بنشانند.سایت شما با استناد به این دوفقره به مخاطبین یادآور شده که خیلی هم من و نظراتم نمی بایستی جدی گرفت. مطالب “امیدعارف” درتحقیر من با استقبال کیهان روبرو شده وفردایش همه آن مطالب را بی کم و کاست وبا وجدوسرورچاپ می کند.
آقای دکتر عارف عزیز،بنده ازتحقیرکیهان مطلقا دلخوری ندارم.من درحقیقت سهام دار”صفحه ۲”کیهان هستم و منظما سود سهامم را در”صفحه۲ ” آن روزنامه وزین دریافت می کنم.اماواقعا ازبی ادبی،توهین وتحقیر”امیدعارف”مکدرشدم.اما بیش ازتکدرمتحیرشدم که همکاران شما چگونه موضع گیری های بنده درترجیح دادن آقایان روحانی و ناطق برای ریاست جمهوری و مجلس را نسبت به جنابعالی مبناءاتهامم قرارداده اند.نوشته اندبنده درخرداد۹۱ اعلام حمایت و پیش بینی پیروزی شما را در انتخابات ۲۴ خرداد۹۲ کرده بودم اما در خرداد۹۲ نظرم را تغییرداده و بسمت آقای روحانی می روم.وبعد هم می فرمایند که مابقی تحلیل های من هم پایه و اساسی ندارد.اولا در فاصله خرداد ۹۱ تا خرداد۹۲ فراموش کرده اید که چه تغییر و تحولاتی اتفاق افتاد؟کمترین آنهارد صلاحیت آقای هاشمی بود.
ثانیا، آیا من تنها کسی بودم که حمایت از شما را تغییردادم به حمایت از آقای روحانی؟آیا آقایان هاشمی رفسنجانی،خاتمی ودیگران هم نهایتا بسمت آقای روحانی نرفتند؟آیا خود شما ۷۲ ساعت مانده به انتخابات آن تصمیم تاریخی را نگرفتید که برای شکسته نشدن رای اصلاح طلبان خارج شوید؟در خصوص دلایل حمایت ازآقای ناطق درسرلیستی اصلاح طلبان و نهایتا ریاست ایشان درمجلس دهم،بنده کلی توضیح داده بودم.اتفاقا همه دلایلم هم برای تقویت جریان اصلاحات بود.قبلا نه احتمال نامزدی آقای ناطق مطرح شده بود و نه احتمال رد صلاحیت های گسترده نامزدهای اصلاح طلب.در همان مصاحبه هم گفته بودم که شخصا شما را آزادیخواه تر از آقای ناطق می دانم.
اما ودرعین حال معتقدم مجلسی که ریاست آن برعهده آقای ناطق باشد توان و نیروی بیشتری در برابر تندروها خواهد داشت تا مجلسی که شما در راس آن باشید.آیا تجربه تلخ مجلس ششم در برابرمان نیست؟اگر اصلاح طلبان آنگونه با آقای هاشمی برخورد نمی کردند و ایشان به آن مجلس آمده و ریاست آنرا عهده دارمی شدند برایند آن مجلس کاملا متفاوت نمی شد؟بنظر شما آن تفاوت بنفع اصلاحات می شد یا علیه آن؟
اما فرض بگیریم که تمامی صغرا وکبری های استدلال های بنده نادرست هستند،آیا حتی با این فرض هم سایت شما حق توهین به بنده را دارد؟سایت شما حتی یک سطرهم ازدلایل بنده را ذکر نمی کنددرعوض به مخاطبین توصیه می نماید که اهمیتی به مطالبم ندهند.آقای دکترعارف،اگرتحلیل های بنده بزعم سایت شما پایه و اساسی ندارند،پس چرا شما در قبال آن حساسیت نشان میدهید؟ایکاش شما فقط مطالب ونظراتم را بی اساس می خواندید.اماسایت شما درحقیقت سعی کرده خود من رابی اهمیت وسطحی نشان دهد(بهمین خاطرهم کیهان بلافاصله ازآن استقبال کرده است).
البته این روش غیراخلاقی که بجای مواجهه با نظر و استدلال منتقد یا مخالف سعی کنیم شخصیت اورابزیر سئوال ببریم سابقه ممتدی درکشورمان دارد.این روش غیر اخلاقی که دردوران استالین درشوروی باب شد توسط حزب توده به ایران آورده شد.بعنوان یک حزب انقلابی،پیشرو وترقی خواه،حزب توده درمواجهه با هرمخالف ومنتقدی بجای پاسخ به مطالب وی سعی میکردتا شخصیتش رانشانه رود.حزب توده سعی می کرد تا نشان دهد منتقد، فراماسون،وابسته،مزدور، جاسوس،مامورسازمان سیا،حقوق بگیرسفارت انگلیس،رویزیونیست،اپورتونیست و….می باشد.ارث و میراث حزب توده از جمله به مجاهدین رسید وازمجاهدین هم به سایرگروههای مبارزسیاسی اسلام گرا.مجاهدین دردوران انقلاب مخالفین و منتقدین خودراسازشکار،بورژوازی کمپرادور،وابسته،مرتجع،لیبرال،سرمایه دار،عافیت طلب،فلانژ،مزدورو….خطاب می کردند.نه حزب توده و نه مجاهدین هیچ ارزش و احترامی برای مخالفین و منقدین شان قائل نبودند.بجای پاسخ به آنها،سعی می کردند به اعضاء و طرفداران و درسطح جامعه نشان دهند که منتقد دراصل فردی مشکوک،بیسواد،وابسته ومسئله داراست بنابراین تکلیف حرفها و نظراتش هم به این ترتیب روشن است.
دوستان شما جناب عارف دقیقا همین گونه با بنده رفتارکرده اند.بجای پاسخ و تحلیل نظرم،سعی کرده اند به مخاطب بگویند حرفهای زیباکلام را نبایستی جدی گرفت؛خودش هم نمی داند چه می گوید.جناب آقای دکترعارف، مصاحبه با روزنامه آرمان تقریبا نزدیک به یک صفحه بالغ می شود و سایت شما حتی یک جمله هم ازاستدلال های بنده که چرا و بواسطه کدامین دلایل بنده معتقدم که آقای ناطق را می بایستی سرلیست مان در تهران نماییم را ذکر نکرده بود.آقای دکترعارف،من درآن گفتگو و خیلی جاهای دیگرهم دلایلم را پیرامون موضع گیری هایم درخصوص انتخابات ۹۲ گفته ام وهم درخصوص انتخابات پیشروی دراسفندماه.
دوست نداشتم که سخنم به اینجا می کشید اما چرافکرمی کنید که شما خیلی دمکرات تر،آزادیخواه تر و اصلاح طلب ترازآقایان روحانی ویا ناطق نوری هستید؟گذشته ها بکنار،شما ظرف دوسال گذشته کدام مواضع دمکراتیک را در قبال کدام یک ازمسائل جامعه اتخاذ کرده اید که باعث غیظ وغضب اصولگرایان شده باشد؟ شما درخصوص دانشجویان تعلیقی،اخراجی،ستاره دار،ْبورسیه ها،زندانیان سیاسی،حصر،زنان،اهل سنت،کردها،بهایی ها،دراویش و..کدام موضع گیری ها را کردید؟ شما کدام دفعه موضوع هزینه- فایده فعالیت های هسته ایی کشور را پیش کشیدید و از مسئولین توضیح خواستید؟شما درخصوص غرب ستیزی وآمریکاستیزی که این همه خسارت برمنافع ملی مان وارد کرده،چند بار حرف زده اید؟دو سال گذشته بکنار،آیا در ده سال گذشته شما کلامی گفته اید که اسباب تالم خاطر اصولگرایان را بوجود آورد؟
نه آقای روحانی و نه آقای ناطق قطعا صفرخان قهرمانی،عباس امیرانتظام،واسلاوهاول،نلسون ماندلا،سیدحسن مدرس،دکتر محمد مصدق،آیت الله منتظری یا مهندس مهدی بازرگان نیستند.اما دچار این خطای فاحش نشوید که شما بعنوان رهبرجنبش اصلاحات، هستید.غایت آزادیخواهی شما آن بود که یکباردرمناظره های انتخاباتی فرمودید”چهارسال است که سینه تان پراست و خیلی حرفها برای گفتن دارید اما تحمل می کنید وبخاطرنظام سکوت کرده اید”.اتفاقا درست گفتید.محال ممکن است کسی آن بیعدالتی ها را نبیند.شما هم قطعا آنها را می بینید اما من باور دارم که راه و روش تان برای مقابله با آنها بشکل دیگری است.بنده هم بهمین خاطربا تمام وجود بشما و راه روش تان احترام می گذارم.نیازی ندارم بگویم اماازشما با بند بند وجودم حمایت می کنم.