ایران و این همه دلواپسی؟!

دلواپسی آنها بعد از عملیاتی شدن دیپلماسی روحانی در عرصه بین المللی و آغاز مذاکرات هسته‌ای بیتشر شد و گفتمان دلواپسی رسما در ایران نهادینه شد. با گذشت زمان اما این دلواپسی رنگ وبوی دیگری به خود گرفت و دلواپسی از حالت عادی خود خارج شد و از یک دغدغه سیاسی تبدیل به یک انتقام …

دلواپسی آنها بعد از عملیاتی شدن دیپلماسی روحانی در عرصه بین المللی و آغاز مذاکرات هسته‌ای بیتشر شد و گفتمان دلواپسی رسما در ایران نهادینه شد. با گذشت زمان اما این دلواپسی رنگ وبوی دیگری به خود گرفت و دلواپسی از حالت عادی خود خارج شد و از یک دغدغه سیاسی تبدیل به یک انتقام گیری سیاسی شد.

هرچه سران کشور، مراحع تقلید، مسئولان نظامی و بالاتر از همه شخص مقام معظم رهبری از اطمینان به تیم مذاکره کننده هسته‌ای سخن می‌گفتند و مذاکره را راهی موثر در سیاست خارجی می‌دانستند، دلواپسان حرف خود را می‌زدند و تیم مذاکره کننده هسته‌ای متهم به کم کاری و حتی خیانت می‌کردند. اتهام خیانت به تیم مذاکره کننده هسته‌ای از تریبون مجلس شورای اسلامی اوج این رفتار بود.

هرچه بیشتر از عمر دولت روحانی گذشت این دلواپسی بیشتر شد و از سیاست خارجی به دیگر ساحت‌های اجتماعی و سیاسی نفوذ کرد. جریان مخالف دولت روحانی در برابر تصمیمات دولت، احساس دلواپسی کرد . این جریان دلواپس مذاکره وزیر خارجه ایران با طرف آمریکایی است، این جریان دلواپس توافق هسته‌ای است، این جریان دلواپس حضور وزیر خارجه فرانسه در تهران است، این جریان دلواپس باز شدن سفارت انگلستان است، این جریان دلواپس حضور زنان در استادیوم است، این جریان دلواپس گفت‌وگوی معاون رئیس جمهور با شبکه جهانی بی بی سی و نه تلویزیون فارسی آن است، این جریان دلواپس اکران یک فیلم سینمایی است، این جریان دلواپس حضور اصلاح طلبان در مناصب مختلف است، این جریان دلواپس ادبیات رئیس جمهور است، حتی این جریان دلواپس نحوه محاسن وزیر ارشاد است و …

همان طور که مشاهده می‌کنید این نحله سیاسی بعد از روی کارآمدن دولت روحانی دلواپس تمام مسائل کشور است. دیگر این دلواپسی‌ها بوی دغدغه نمی‌دهد. دیگر نمی‌شود گفت که این افراد برای منافع ملی ایران نگران هستند. با این حجم دلواپسی به نظر می‌رسد این افراد به دنبال تسویه حساب سیاسی با روحانی هستند و بهتر است بگوییم که به دنبال انتقام از روحانی به خاطر رای مردم در خرداد 92.

نوشته های مشابه

سوالی که آنها باید به آن پاسخ بدهند این مسئله است که مگر ایران قانون ندارد، دولت ندارد، قوه قضائیه ندارد، نهادهای ناظر ندارد، رهبر   ندارد که شما برای تمام مسائل کشور دلواپس هستید؟

آن طور که از شواهد پیداست این جریان سیاسی به دنبال کشیدن دیواری بلند به دور ایران است. آنها به بهانه حفظ منافع ملی می‌خواهند درهای باز کشور را ببندند تا هیچ کلیدی نتواند فقل آن را باز کند. دلواپسی برای سفر وزرای خارجه کشورهای اروپایی به ایران نمونه بارز این معناست. در عرصه فرهنگی نیز این مسئله صادق است. آنها به این بهانه که دولت به فرهنگ اسلامی چوب حراج زده است، کنسرت‌ها را تعطیل می‌کنند و به خاطر یک فیلم پای وزیر ارشاد را به مجلس می‌کشانند تا نشان دهند دلواپس هستند.

به نظر می‌رسد آنها از تغییر می‌ترسند؛ هر تغییر. این نحله سیاسی هشت سال در دولت و دوازده سال در مجلس بی هیچ دغدغه‌ای سیاست‌های خود را اجرایی کردند و طعم این سیاست ها را همه چشیده اند. اما حالا داستان کمی متفاوت شده است و تغییر گفتمانی که روحانی در کشور ایجاد کرده  دلواپسان را نگران ساخته و تمام تلاش خود را به کار می بندند تا روحانی در اجرای سیاست‌های موفق نباشد.

داستان دلواپسی در ایران ادامه خواهد داشت و روحانی و دولت او  باید خود را آماده حملات تازه‌ای از جنس دلواپسی کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا