رئیس کل بانک مرکزی هم قسط میدهد!
* شما مدتهاست که در پستهای مختلف و برهههای گوناگون، از نزدیک با مشکلات اقتصاد کشور آشنا هستید. موضوعی هست که بیش از سایر مشکلات شما را آزار دهد؟ اقتصاد در یک جمله یعنی تخصیص منابع محدود با توجه به اولویتها. توجه به این تعریف کلاسیک و پذیرفتهشده از علم اقتصاد زمانی اهمیت بیشتری پیدا …
* شما مدتهاست که در پستهای مختلف و برهههای گوناگون، از نزدیک با مشکلات اقتصاد کشور آشنا هستید. موضوعی هست که بیش از سایر مشکلات شما را آزار دهد؟
اقتصاد در یک جمله یعنی تخصیص منابع محدود با توجه به اولویتها. توجه به این تعریف کلاسیک و پذیرفتهشده از علم اقتصاد زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که با مرور شرایط اقتصاد کشور طی سه دهه گذشته در مقاطعی از زمان منابع بسیار زیادی داشتیم. وضعیت قیمت نفت خیلی خوب بوده و بودجه رقم بالایی داشته است اما ما نتوانستیم از آن فرصتها درست بهره ببریم. این موضوع شخصا بسیار برای من آزاردهنده است.
* به طور مشخص مقطع زمانی خاصی را مثال میزنید؟
در سالهای 67 به بعد مخصوصا بعد از پذیرش قطعنامه 598 و در شرایطی که وارد مرحله بازسازی اقتصادی شده بودیم، منابع زیادی داشتیم اما نتوانستیم از آن شرایط و منابع برای رشد مستمر و پایدار در اقتصاد استفاده کنیم.
* علت؟
علت اصلی به اعتقاد من، بینظمی بود. انضباط مالی یعنی تمام دستگاهها و عوامل به صورت منسجم و هماهنگ در کنار هم تلاش کنند همافزایی جدیدی ایجاد شود. وقتی تکتک دستگاهها به صورت منفرد عمل میکنند و ساختار اقتصاد را میسازند، اندامی ساخته میشود که اعضای آن با هم تناسب ندارند و ظاهر بسیار زنندهای به وجود میآورد. به همین خاطر در شرایط فعلی و با درس گرفتن از تجارب گذشته باید انضباط مالی را با دقت رعایت کنیم و در چاچوب برنامه منسجم و تصویبشده دولت حرکت کنیم.
همه ما به عنوان اعضای دولت باید همراستا با اهداف اقتصادی دولت برنامهریزی کنیم تا نتیجه نهایی حاصل شود. اگر چنین هماهنگی و تناسبی وجود داشته باشد، میتوانیم متناسب با شرایط و منابع، رشدهای قابل قبولی در اقتصاد داشته باشیم. تنها در این صورت میتوانیم با افزایش منابع، نتایج بهتری به دست آوریم و اگر هم منابع افزایش نداشت از همان شرایط بیشترین بهرهبرداری را داشته باشیم. به عبارت دیگر تمام توفیق ما بستگی به آن دارد که چقدر بتوانیم انضباط را رعایت کنیم.
* اولویت شما به عنوان رئیس کل بانک مرکزی اکنون چه مسائلی است؟
اولویت دو سال گذشته دولت در حوزه اقتصاد، تورم و خروج از رکود بوده و همچنان نیز همین است. این در حالی است که یکی از دستاوردهای قابل افتخار برای دولت یازدهم دستاوردهای اقتصادی است. همه ما به خاطر داریم که روزهای اول فعالیت دولت گفته میشد شرایط اقتصادی بسیار وخیم، تورم بسیار بالا، شتابان و رو به افزایش بود و در کنار آن رکود مزمن نیز وجود داشت. کارشناسان اقتصادی تأیید میکنند که سختترین شرایط در اقتصاد زمانی است که تورم و رکود توأم باشند. سیاستگذار پولی در این شرایط دچار چالشهای بزرگی میشود. علاج تورم در کنترل نقدینگی است و اعمال سیاستهای انقباضی اما خروج از رکود مستلزم سیاستهای انبساطی پولی است.
* برای یافتن راه حل چه کردید؟
بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی باید این تناقض را در دو سال گذشته حل میکرد، آن هم تنها در چارچوب رعایت انضباط مالی. دولت با در پیش گرفتن سیاست انضباط مالی توانست گامهای اصلی و صحیح را بردارد. مخصوصا با تخصیص بهینه منابع بانکی به فعالیتهایی که بیشترین اثر مثبت را در رشد اقتصاد ایفا میکند، آن هم اولویت بخشیدن به تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی. با این روش توانستیم هم تورم را از بالای 40 درصد به 15 درصد برسانیم و هم رشد نقدینگی را کنترل کنیم و متناسب با نیاز بخش واقعی تولید آن را تامین کنیم. این اقدامات تنها توسط بانک مرکزی انجام نشد بلکه بانک مرکزی سیاستها را تعیین کرد و رعایت این انضباط توسط سایر دستگاهها و اعضای دولت این نتایج مثبت را به بار آورد.
* از جایگاه حقوقی شما به عنوان رئیس کل بانک مرکزی که بگذریم، تورم برای شخص ولیالله سیف چقدر دغدغه بود؟ آن هم به عنوان سرپرست خانواده و یک شهروند.
من به عنوان یک کارمند دولت و سرپرست خانواده، حقوقی معمولی و متناسب با شرایط و در محدوده قوانین دریافت میکنم. زندگی در شرایط اقتصادی اینچنین سخت است. اینکه بتوانیم تورم را در شرایطی نگه داریم که این التهاب و استرس را که در گذشته وجود داشت، از بین ببرد، خواسته همه ما بود. به طور مثال قیمت شیر در مقطعی از زمان، شب یک قیمتی بود اما صبح روز بعد با افزایش 200 تومانی روبهرو میشد.
این نگرانی در بین خانوادهها و مخصوصا خانوادههای زیر متوسط وجود داشت که تا چه زمانی این افزایش ادامه دارد؟ هنر ما این بود که توانستیم سرعت افزایش قیمتها را کاهش بدهیم. بعضی اوقات این سوءتفاهم به وجود آمد و دائما سؤال میشد که چرا قیمتها کاهش نمییابد؟ مسئولان هم دائما توضیح میدادند که معنی کاهش تورم این نیست که قیمتها کاهش یابد بلکه روند افزایش قیمتها، کند شده است. به طور مثال در مقطعی قیمت یک کالای 100 تومانی در یک سال به 150 تا 160 تومان میرسید اما الان در یک سال همان کالای 100 تومانی نهایتا 115 تومان میشود. این کنترل و کاهش سرعت افزایش قیمتها دستاورد مهمی است و انشاءالله با برنامهریزیهای بعدی و ادامه این روند امیدواریم که بتوانیم تورم یکرقمی پایدار ایجاد کنیم.
* اینها همه از منظر رسمی درست است اما اگر بخواهید از درون دولت قضاوتی بیطرفانه داشته باشید، میتوانید بگویید دولت چقدر به فکر مردم است در این دوران سخت اقتصادی؟
یک موضوعی را دوست دارم صادقانه بگویم و آن حساسیت زایدالوصفی است که شخص رئیسجمهوری نسبت به قیمت کالاهای مصرفی خانوارها دارند. یک روز من ایشان را خیلی عصبانی دیدم و دلیل این عصبانیت این بود که شنیده بودند قیمت شیر افزایش پیدا کرده است. آقای روحانی بسیار برآشفته بودند و میگفتند هر چقدر فرمول و منطق اقتصادی دارید بگویید اما بگویید چرا قیمت این کالا افزایش پیدا کرده است؟ ایشان میگفتند اگر ما نتوانستیم سایر مشکلات مردم را حل کنیم حداقل باید آرامشی ایجاد کنیم که خانوادههای کمدرآمد با آرامش بیشتری در اقتصاد روبهرو باشند و این افزایش قیمتهای ناشی از تورم اینقدر برای مردم آزاردهنده نباشد و امیدوار شوند که وضعیت باثباتی پیدا کردهاند.
توصیه ایشان به همه اعضای دولت این است که تا حد امکان آرامش معیشتی مردم را حفظ کنیم و این موارد با دقت و وسواس بالایی تصمیمگیری شود. بدترین اقدام این است که تنها راه حل برای رفع مشکل اقتصادی بنگاه یا واحد تولیدی این باشد که قیمت محصول را افزایش بدهیم. ما باید به این سمت برویم که تولید را افزایش بدهیم یا قیمت تمامشده کالا را با برنامهریزی کاهش دهیم، نهایتا اگر راه دیگری نماند با احتیاط بسیار مختصری به قیمت کالا اضافه کنیم.
* آقای دکتر موضوع بحث را عوض کنیم؛ این روزها بسیار در مورد شرایط اقتصاد کشور پس از لغو تحریمها صحبت میشود. یکی از حوزههای حساس در این بحثها، نظام بانکی و چگونگی بازسازی روابط مالی و بانکی با دنیاست. تجربه حضور شما در فیوچرز بانک بحرین در این موضوع چقدر به نظام بانکی ما پس از لغو تحریمها کمک میکند؟
تجربه فعالیت در صحنه بانکداری بینالمللی این ذهنیت را برای من ایجاد کرد که ما با حضور و شفافیت کامل بپذیریم نظام بانکی ما نسبت به رشد و توسعه و فناوریهایی که در بانکهای بینالمللی استفاده میشود، خیلی عقب است. در شرایطی قرار داریم که تفاهمهای سیاسی صورت گرفته و به زودی تحریمها رفع میشود بنابراین همکاران بانکی من باید در نظام بانکی از اکنون در تلاش باشند که به سرعت اقدامات لازم را برای پر کردن این خلاء انجام بدهند و با استفاده از تکنولوژی روز دنیا پیش بروند چون باید رابطه کارگزاری با بانکهای بزرگ و پیشرفته دنیا داشته باشند و از سوی بانک مقابل انتخاب شوند برای این همکاریها. اگر نظام بانکی ما نتواند خواستهها و استانداردهای بینالمللی را تأمین کند شاید همکاری خوبی پا نگیرد. به همین خاطرتیمهایی در حال تلاش هستند تا با تحقیق در مورد فناوریها، فاصله موجود را پر کنند.
* کمی از حال و هوای سؤالات رسمی فاصله بگیریم؟
به شرطی که خیلی فاصله نگیریم (با خنده).
* رئیس کل بانک مرکزی چند کارت بانکی دارد؟
دو کارت؛ یک کارت برای بانک مرکزی و دیگری برای بانکی که پیش از این در آن کار میکردم.
* آخرین باری که به شعبه یک بانک رفتید، چه زمانی بود؟
خیلی وقت است که به شعبه به صورت حضوری نرفتهام اما چند شب قبل از یک خودپرداز پول برداشت کردم.
* وام هم گرفتهاید؟
یک بدهی به بانک ملی دارم که قسط آن ماه به ماه از حقوقم کسر میشود.
* مبلغ وام چقدر است؟
بگذریم (با خنده).