کلید فهم سخنان روحانی
رئیس جمهوری در گفتوگوی خود با اصحاب رسانه، انگار با خود عهد کرده بود که از هر باب و بیتی که شروع میکند، آخرالامر به قافیه قانون برگردد؛ از هر نغمهای که سخنش را آغاز میکند، در پایان در مایه قانون فرود بیاید. صحبت از اقتصاد میشد، روحانی مخاطب را به کیمیای قانون و نقشی …
رئیس جمهوری در گفتوگوی خود با اصحاب رسانه، انگار با خود عهد کرده بود که از هر باب و بیتی که شروع میکند، آخرالامر به قافیه قانون برگردد؛ از هر نغمهای که سخنش را آغاز میکند، در پایان در مایه قانون فرود بیاید. صحبت از اقتصاد میشد، روحانی مخاطب را به کیمیای قانون و نقشی که در مداوای اقتصاد بیمار دارد، حوالت میداد. صحبت از رسانه میشد، دوباره پای تساوی همه مطبوعات در پیشگاه قانون را وسط میکشید. صحبت از سیاست و انتخابات و برجام میشد، باز هم این «قانون» بود که کلیدواژه کارآمد و تعبیر پربسامد سخنانش میشد.
بی شبهه و شائبه، دیروز روحانی در پاسخ به هر سؤالی، اطلاعاتی کوتاه یا بلند تدارک میدید ولی بیدرنگ تسمهای «قانونی» گرد آن میبست و عرضه میداشت. کسی اگر بپرسد که مهمترین سخن رئیس جمهوری دیروز چه بود، قطعاً جوابش «یادآوری قانون» بود اما اگر بپرسد براساس کدام ضرورتها و الزامهایی تا این مقدار و به این میزان «کلمه متبرک قانون» را متذکر میشد، دستکم سه دلیل میتوان برایش اقامه کرد.
حسن روحانی همواره بر قانون پای فشرده است و این، نقل دیروز نیست. سیره او از آغاز زمامداریاش التزام به قانون و آداب آن بوده است اما هر چه پیش آمده است، عیار تأکید بر قانون در کلامش نابتر شده است. دیروز به اوج رسیده بود چرا که اولاً روحانی از نزدیک کسانی را یافته است که هنوز در قانون و ضرورت آن «سست ایمان» و «بدعهد» هستند و لذا به گفته او، «هر جا میگوییم قانون باید اجرا شود، عصبانی میشوند.» ثانیاًً روحانی به فرد یا افراد یا گروهها یا محافل یا جریانهایی برخورده است که آمر یا عامل «قانونگریزی سیستماتیک» هستند، و بر این اساس سوداگریها را سامان میدهند تا در حرکتی نظاممند به جنگ قانون بروند.
ثالثاً روحانی حلقهها و هستههایی را کشف کرده است که نه به اصل قانون بی مهر و بیرغبتاند و نه آشکارا به مقاتله با قانون رفتهاند بلکه در سایه حفرههایی شبهقانونی کمین کردهاند تا زیر بیرق قانون، قانون را گردن بزنند. روحانی سیاستمدار مجربی است، سالها از این کرسی مسئولیت به آن یکی اسبابکشی کرده است. بیالتفاتها و بیاعتقادها به قانون را بخوبی میشناسد اما احتمالاً تجربه دو ساله حکمرانی در مقام رئیس قوه اجرایی، او را با عمق و عرض و ارتفاع بیمهریها در حق قانون و خساراتی که به بار میآورد، آشنا کرده است.
3- دیوار تحریم شکاف برداشته است حتی اگر نتوانیم از ورود به عصر پساتحریم حرف بزنیم. تحریم که فرو بپاشد، رنگ به سفره اقتصاد بازمیگردد. سفره که پهن شود، منافذ رسوخ فساد اقتصادی هم پیدا میشود. چیزی که منافذ را مسدود میتواند کرد، قانون است وگرنه پساتحریم به روزگار جولان کجدستان و سکهپرستان تبدیل میشود.از سوی دیگر 7-6 ماه بیشتر نمانده تا زمانی که دوباره صندوقهای رأی- خواه شفاف و شیشهای و خواه تودار و تیره- ردیف شوند.
تب صندوق رأی که بالا بگیرد، میل سیاستپیشگان تنگچشم میجنبد و غول طمع از شیشه بیرون میآید به هوای ناخنک زدن به سلامت انتخابات. چیزی که غول را دوباره در شیشه میکند و دست طماع را داغ مینهد، قانون است. شاید به این دلایل بوده است که دیروز روحانی هر حرفی را- روشن یا با کنایه- از قانون شروع میکرد و به قانون خاتمه میداد. م
علوم است که 150 دقیقه سخن راندن و پاسخ گفتن، چندین محور و موضوع متنوع در خود دارد اما دروازه ورود به مراد روحانی، یک لولا بیشتر نداشت: قانون. او اگرچه ماجرای قانون را «از کارهای سخت» دانست اما نه یک بار و دو بار بلکه چندین بار گوشزد کرد که «اجرای قانون وظیفه ماست.» به یادها آورد که «رئیس جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی است» و «همه باید در برابر قانون سر تعظیم فرود آوریم.» این تأکید و تکرار را نباید آغاز یک منازعه سیاسی به شمار آورد بلکه پایانی بر بلاتکلیفیها، خودمحوریها و روزمرگیها میتواند باشد.