روحانی دست به تغییر کابینه میزند؟
سایت الف: اظهاراتی که البته پس از گذشت چند روز “نظرشخصی ” معرفی و تقریباً تکذیب شد؛ اما پس از این اظهارات برخی جریانها و گروههای سیاسی با گرایشهای خاص، دولت یازدهم را با هدف تغییر در ترکیب هیات دولت در آوردگاه تقویم سیاسی پیش رو تحت فشار گذارده و به دنبال تغییرِ برخی افراد …
سایت الف: اظهاراتی که البته پس از گذشت چند روز “نظرشخصی ” معرفی و تقریباً تکذیب شد؛ اما پس از این اظهارات برخی جریانها و گروههای سیاسی با گرایشهای خاص، دولت یازدهم را با هدف تغییر در ترکیب هیات دولت در آوردگاه تقویم سیاسی پیش رو تحت فشار گذارده و به دنبال تغییرِ برخی افراد در کابیه بودند که البته با مقاومت روحانی در این باره مواجه شدند.
گویا روحانی کابینه خود را بر مبنای استدلال مربیان فوتبال، تیم برنده میداند و قصد تغییر ویا تعویض این تیم را ندارد. استدلالی که برخی از کارشناسان سیاسی رقیب و غیر رقیب آنرا نامطلوب ارزیابی و لزوم ترمیم و تعویض کابینه را نه بر مبناسی مطامع سیاسی که بر مبنای ایجا تحرک و نشاط در هیات دولت لازم و ضروری میدانند.
در همین خصوص ناصر ایمانی فعال سیاسی اصول گرا در یاداشتی شفاهی تغییر درکابینه را نشان دهنده اشراف کامل روحانی بر کابینه ارزیابی و آنرا عامل نشاط و تحرک بیشتردولت میداند.
***
به نظر ميرسد ايجاد تغيير و تحول در کابينه دولت يازدهم امري لازم و ضروري است با توجه به پايان سال دوم فعاليت دولت، جا دارد آقاي روحاني يک بررسي از عملکرد کابینه را در دستور کار قرار داده و برخی از اعضای آنرا تغییر دهند.
اساساً “تغییر ” و تغییرات یک فرایند مثبت تلقی میشود وبه طور حتم دارای رنگ و بویی تحول خواهانه است. حتی افراد و خانوادهها نیز تغییراتی را از دکوراسیون منزل گرفته تا تعویض خودرو را بعد از مدتی در زندگی خود لحاظ میکنند چرا که این تغییرات را روندی مثبت برای زندگی خود تلقی و آن را نشانه تحول میدانند. اگر همین موضوع را درسطح و مقیاس بزرگتری در نظر داشته باشیم دولتها نیز میبایست بعد از چندی این تغییرات را به منظور نشاط بیشتر مد نظر داشته باشند.
دولتها مناسب است که هر از چند گاهی تغییراتی را در چینش مدیران عالی رتبه خود ولو به صورت جابه جایی مسئولیت لحاظ کنند. این اقدام دولتها نشان دهنده اشراف کامل دولت بر حوزه فعالیت مدیران خود بوده و این پیام را میرساند که دولت به حوزه تک تک مدیران اشراف کافی داشته و احساس میکند که مدیری از بدنه دولت پس از مدتی نقاط ضعفی را مینمایاند که نیاز به تغییر دارد.
اگر این جابه جایی و تغییر صورت نگیرد نشان دهنده ایستایی وعدم اشرافِ اطلاعاتی لازم بر مدیران در سطوح و حوزههای مختلف است بنابراین دولتها میبایست بعد از مدتی معقول از گذشتِ مسئولیت مدیران، نسبت به تغییر و جابه جایی برخی از آنها اقدام کنند. تغییرات میتواند شامل تعویض وزاء، معاونان، روئسا و یا حتی مشاوران باشد.
در مورد دولت آقای روحانی باید گفت ایشان در حالی متصدی پاستور شدند که تا لحظه آخر اطمینانی از رییس جمهورشدن، نداشتند و زمانی که به ریاست جمهوری رسیدند در فاصله زمانی بسیار کوتاهی مبادرت به معرفی کابینه خود نمودند (البته این اقدام رییس جمهور شایسته تقدیر است) ایشان اشتباهات و لغزشهایی را در چینش اولیه مدیران خود به طور طبیعی داشتند که لزوم ترمیم کابینه را دو چندان میکند.
امروز بیش از دو سال از ریاستِ روحانی بر کابینه دولت یازدهم میگذرد آیا معقول است بگوییم در این دوسال هیچ کدام از مدیران دولت یازدهم نیاز به تغییرنداشته اند؟ قطعاً چنین تفکری صحیح نخواهد بود. نباید تغییرات در کابینه به معنای عزل یا برکناری تلقی شود زیرا تغییرات در کابینه امری معمول تلقی میشود.
البته نباید فراموش کرد که اعمال تغییرات علاوه بر تأثیر گذاری در حوزه مورد تغییر میتواند سایر مدیران را نیز از هراس تغییر، به تکاپوی بیشتری وادارکند که به نوبه خود تحرک بیشتر کابینه را به دنبال دارد.
متاسفانه در دولت نهم و دهم تغییرات فراوانی را با سرعت بسیار زیاد شاهد بودیم درحالی که دولت کنونی علی رغم گذشت دوسال از تصدی بر پاستور، تن به هیچ تغییری نمیدهد. به هر شکل نه کار دولتِ قبل در زمینه تغییرات ناگهانی و سریع صحیح به نظر میرسد و نه ایستایی دولت یازدهم در این زمینه.
در این رابطه لازم است برخی از وزار، معاونین و یا مشاورین عالی رییس جمهور تغییر کنند تا پویایی و تحرک بیشتر درکابینه ایجاد شود؛ زیرا گذشت دو سال از دوره اولِ یک دولت، فرصت خوبی است تا ارزیابی شود که در کدام بخشها انتخابِ دقیق صورت نگرفته و یا اگر انتخاب دقیق بوده، بعد از دو سال فرد مناسب تری برای تصدی این پست وجود دارد یا خیر.