تبرئه از اتهام قتل با ادای سوگند
قتل مرد ٦٠ ساله، چهار سال قبل اتفاق افتاد. زمانی مأموران متوجه این جنایت شدند که یکی از اقوام مقتول برای سرزدن به خانه او رفت اما این مرد در را باز نکرد. میهمان وقتی با کلید یدک وارد خانه شد جسد بیجان کامران را پیدا کرد. این فرد بعد از اینکه موضوع را به …
قتل مرد ٦٠ ساله، چهار سال قبل اتفاق افتاد. زمانی مأموران متوجه این جنایت شدند که یکی از اقوام مقتول برای سرزدن به خانه او رفت اما این مرد در را باز نکرد. میهمان وقتی با کلید یدک وارد خانه شد جسد بیجان کامران را پیدا کرد.
این فرد بعد از اینکه موضوع را به مأموران اطلاع داد گفت: من از اقوام کامران هستم و گاهی به او سر میزدم کامران تنها زندگی میکرد و خانوادهاش در خارج از ایران بودند وقتی فرزندش با من تماس گرفت و گفت چند روزی است پدرش گوشی را جواب نمیدهد تصمیم گرفتم به او سر بزنم هرچه زنگ خانه را زدم جواب نداد و با کلید یدک وارد خانه شدم و جسد او را دیدم که روی صندلی بسته شده و ضرباتی هم بر بدنش وارد شده است.
تحقیقات مأموران درباره زندگی خصوصی کامران سرنخهایی را به آنها داد. پلیس متوجه شد کامران سالها قبل خانوادهاش را به خارج از کشور فرستاده و خودش در باغی که داشت تنها زندگی میکرد. او آشپزی نمیکرد و از رستورانی در نزدیکی خانهاش غذا تهیه میکرد. این رستوران متعلق به خوانندهای مشهور در دوران قبل از انقلاب اسلامی بود. تهیه غذا از این رستوران روابط دوستانهای بین این خواننده و کامران ایجاد کرده و رابطه آنها آنقدر نزدیک شده بود که خواننده مشهور مراسم عروسی فرزندش را در خانه مقتول برگزار کرد.
مأموران در ادامه متوجه شدند کامران میهمانیهای زیادی برگزار میکرد و با یکی از اقوام این خواننده هم در یکی از میهمانیها آشنا شده و آنها تصمیم گرفته بودند کار مشترکی با هم راهاندازی کنند. تحقیقات فاش کرد زنی که شریک کامران شده با او در تماس بود و بعد از ماهها شراکت آنها دچار اختلافاتی شده بود. این تحقیقات مأموران را به مرد جوانی به نام رامین رساند که مدتی با زن میانسال ارتباط داشت و قرار بود اختلافات مالی این زن با مقتول را حل کند.
رامین بعد از ماهها تحقیق بازداشت شد. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من با مقتول اختلاف داشتم و روز حادثه هم او را دیدم اما قتل کار من نبود و درگیری خاصی با او نداشتم. فقط سند ماشینی را که مورد اختلاف ما بود از او گرفتم و بیرون آمدم. پلیس در ادامه تحقیقات متوجه شد رامین همه واقعیت را نگفته و یکبار پیش از قتل با کامران درگیری داشته است.
هرچند افشای این راز باعث نشد رامین به قتل اعتراف کند اما پذیرفت آن درگیری بهدلایل ناموسی بود. او گفت: من از طریق دختر موردعلاقهام با کامران آشنا شدم؛ او از اقوام خواننده معروف بود یک روز به من گفت به پارتی دعوت شده و من را بهعنوان پسر موردعلاقهاش همراه خودش برد. در آن میهمانی نوشیدنیهای الکلی هم بود و کامران هم مقداری مشروب خورده و مست بود او مرتب به دختر موردعلاقه من نزدیک میشد؛ چندبار در اینباره تذکر دادم اما او دستبردار نبود من عصبانی شدم و کارد میوهخوری را که روی میز بود برداشتم و یک ضربه به او زدم اما ضربه سطحی بود و چندروز بعد هم خوب شد.
بعد از آن کامران را ندیدم تا اینکه با زنی میانسال که او هم از اقوام خواننده مشهور بود ارتباط برقرار کردم. بعد متوجه شدم او با کامران بهصورت شراکتی تجارت میکند و قرار بود من به نمایندگی از این زن با کامران صحبت کنم. این زن به من گفت کامران پولهای او را گرفته تا ماشین وارد کنند و بفروشند ولی مطابق قرارشان عمل نکرده و حالا هم به او بدهکار است. من سر این موضوع با کامران قرار گذاشتم به خانهاش رفتم؛ تنها بود و قرار بود کیفی را که حاوی اسناد است از او بگیرم که سر این موضوع با هم جروبحث کردیم اما بدون اینکه مشکلی به وجود بیاید برگشتم و نمیدانم چه کسی او را کشته است.
حتی بعد از آن به مکانیکی رفتم. هرچند متهم قتل را انکار میکرد اما اولیای دم همچنان از او شکایت داشتند و باتوجه به اینکه متهم نتوانست ثابت کند قاتل نیست کیفرخواست علیه متهم صادر شد و پرونده به دادگاه کیفری استان تهران رفت. با شکایت اولیای دم قضات با رأی اکثریت اعلام کردند رامین را قاتل میدانند و حکم بر قصاص او صادر کردند اما دیوانعالی کشور رأی صادره را نقض کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
دیوانعالی کشور بر این نظر بود که متهم یا خانواده مقتول باید مراسم قسامه برگزار کنند براساس این نظر روز گذشته یکبار دیگر دادگاه تشکیل جلسه داد و از آنجایی که اولیای دم عنوان کردند ٥٠ نفر اقوام نسبتی ندارند که حاضر باشند به قاتلبودن رامین قسم بخورند رامین قبول کرد ٥٠ بار قسم بخورد که قتل کار او نبوده است. بهاینترتیب، رأی بر برائت این مرد از سوی قضات صادر شد و در صورت درخواست اولیای دم درخصوص پرداخت دیه از بیتالمال، هیأت قضات باید تصمیمگیری کنند.