انتخاب مدير اهل سنت، خط قرمز نيست
خاطراتي كه وقتي «اعتماد» ميخواهد شنوندهاش باشد، تمام آنچه كه چشمهاي نخستين رييس كميته امداد در اين پنج ماه و در بازديد از خانه و خانواده مددجويانش به خاطر سپرده، شايد تلختر از تمام روزهاي وزير بودن است و درك آن شرايط براي اين مهندس عمران، آن مختصات، مختصات فقري كه با مستمريهاي كمي بيشتر …
خاطراتي كه وقتي «اعتماد» ميخواهد شنوندهاش باشد، تمام آنچه كه چشمهاي نخستين رييس كميته امداد در اين پنج ماه و در بازديد از خانه و خانواده مددجويانش به خاطر سپرده، شايد تلختر از تمام روزهاي وزير بودن است و درك آن شرايط براي اين مهندس عمران، آن مختصات، مختصات فقري كه با مستمريهاي كمي بيشتر از قيمت يك گرده نان تغيير نميكند، سختتر از تمام فرمولهايي است كه براي حفظ دوام بنا و استحكام سازه بايد به خاطر ميسپرده است. فتاح، پاسخگو بودن به جامعه، مردم و تكتك چهرههايي كه مقابلش قرار ميگيرند را به سبب همين مواجههها، وظيفهاي ميداند كه بيشتر، ديني است كه بايد ادا كند. شايد گونهاي از تكريم؛ تكريم هويت انسانهايي كه بازي زندگي، صندليهايشان را جابهجا كرده است.
نرفته، كربلايي هستند
ظهر روز گذشته، ٤٠٠ زن، ٤٠٠ مددجوي تحت پوشش كميته امداد، ناهارشان را خوردند، از زير قرآن رد شدند، بوي اسپند را نفس كشيدند و راهي زيارت كربلا شدند. اين اولين كاروان مددجويان امداد براي زيارت عتبات عاليات در طول ٣٧ سال حيات اين نهاد امدادي است؛ اقدامي كه فتاح آن را به اقدام فرهنگي و موثر در ترميم زخمهاي اجتماعي خانوادههاي تحت پوشش امداد تعبير كرد. زنان اين كاروان، سادهترين زنهاي كشور بودند. با دلهايي كه با شنيدن مرثيهاي براي امام حسين(ع) به تپش افتاد و با چشمهايي كه رود اشك شد؛ از شادي يا اندوه كه البته اهميتي هم نداشت دليل اين از خود بيخودي. رييس كميته امداد وقتي در جمع اين زنان ايستاد، از خاطرات زيارت كربلاي خود تعريف كرد در دوران وزارت و خطاب به زناني كه به سبب برآورده شدن بزرگترين آرزويشان سپاسگزار او بودند، گفت: «بعضي وقتها آدم نميتواند كلمهاي پيدا كند. لااقل من نميتوانم. ما به دل شما اميد بستيم كه برويد و دعايمان كنيد. دعاي شما بيمه ما است. آنجا دلشكستگي ميخرند. شما نرفته كربلايي هستيد. از ما تشكر نكنيد. ما خادم شما هستيم. منتي هم نيست. فقط آنجا كه دستتان رسيد ما را دعا كنيد. فقط خواستيم التماس دعا داشته باشيم.» معافيت سربازي فرزندان ارشد خانوادههاي زن سرپرست تحت پوشش كميته امداد، همسانسازي خدمات حمايتي و مستمريها براي مددجويان بهزيستي و امداد براي رفع همپوشانيها و موازيكاريها، تاكيد فتاح بر صميميت روابط دو نهاد حمايتي با وجود شبهههايي كه طي ماههاي گذشته به سبب برخي اظهارات رييس سازمان بهزيستي و طرح يكفوريتي مجلس براي واگذاري برخي وظايف بهزيستي به امداد مطرح شده بود، شروط و شيوه قطع حمايت از مددجويان امداد به دليل فوت، ازدواج، بازه سني و خودكفايي مددجو، تسريع اقدام براي خريد ساختمان جديد كميته امداد (كه براساس شنيدههاي حاشيه مراسم، احتمالا در خيابان آزادي و تا پيش از پايان سال ٩٤ خواهد بود)، نارضايتي از شيوه منسوخ و قديمي پرداخت صدقات در صندوقهاي مستقر در معابر عمومي، بخشي از صحبتهاي فتاح در جمع خبرنگاران بود و در گفتوگويي كه با «اعتماد» داشت هم، پاسخي درباره اقدامات و قدمهاي اخير خود گفت.
در اين پنج ماهي كه به بازديد خانه مددجويان رفتيد تلخترين صحنهاي كه ديديد چه بود؟
… راستش را بگويم؟… اسم نميبرم… اخيرا سراغ خانوادهاي رفتيم. يك كارگر ساختماني با همسر و سه فرزند. بچه بزرگشان تومور مغزي داشت. چهار سال قبل بايد عمل ميشد. وقتي بچه را براي عمل جراحي ميآورند تهران، از آنها پول ميخواهند. پول نداشتند و متاسفانه، راهنماييشان ميكنند و پدر، ميرود يك كليهاش را ميفروشد و خرج بچه ميكند. بعد از يك سال، مغز بچه دوباره آب ميآورد. بچه دوم هم معلوليت ذهني داشت. اين بار مادر خانواده كليهاش را ميفروشد تا خرج بچه كند. بعد از اين اهدا، كليههاي مرد و همسرش هم دچار مشكل ميشوند. همان اهدا هم براي درمان بچهها جواب نميدهد. ما با خانوادهاي مواجه شديم كه پدر و مادر كليههايشان را از دست دادهاند. هنوز درمان تومور مغزي آن بچه به سرانجام نرسيده و بچه دوم هم همچنان دچار درد ناشي از معلوليت ذهني است و همه زندگيشان هم رفته است. وقتي كميته امداد به اين خانواده رسيد نوشدارو پس از مرگ سهراب بود. خيلي رسيدگي كرديم ولي ديگر… كار از كار گذشته بود…
در يكي از شهرهاي غرب كشور شما مسوول امداد آن شهرستان را يك فرد سني انتخاب كرديد كه بازتاب بسيار مثبتي داشت. اين تصميم با چه هدفي بود؟
چه اشكالي دارد؟ در كردستان و كرمانشاه و بلوچستان، عزيزان اهل سنت مددكار ما هستند. مدير ما هستند و تحت پوشش ما هستند. اين افتخار ما است. آنها به كميته امداد اعتماد كردهاند. شايد يكي از فعالترين دواير امداد، كردستان است. عزيز بلوچ و كرد و سني فرقي نميكند. امروز تعداد بسياري هموطن ارمني تحت پوشش ما هستند.
خط قرمزي نداريد؟
نداريم. امداد، چتر انقلاب و نظام و امام است. چرا بايد خط قرمز داشته باشيم؟ هيچ فرقي نميكند با افتخار هم رسيدگي ميكنيم. آنها امروز صدقهشان را به ما ميدهند. حتي بگويم كه اهل سنت در كردستان و بلوچستان در دادن زكات پيشي گرفتند و اين زكات در همان استانها براي هموطنان عزيز ما خرج ميشود.
پاسخ شما به وزير كشور درباره واردات خودرو را ما به حساب شوخي گذاشتيم. شما با هم دوست هستيد.
بله. ما با هم دوست هستيم.
داستان واردات خودرو كه وزير كشور به امداد نسبت داد چه بود؟
ايشان براي پاسخ به بحث پولهاي كثيف به مجلس احضار شده بود. سوال به صحن كشيده شد و ايشان در بخشي از توجيهاتش به نحوي مساله را بيان كرد كه اين شائبه ايجاد شد كه امداد در سنوات گذشته خودروي لوكس وارد كرده. تمام اسناد را بررسي كرديم و چنين سابقهاي، حتي يك مورد هم وجود نداشت. اعتراض كردم و به ايشان نامه نوشتم و روابط عمومي وزارت كشور هم به فاصله چند روز، اظهارات نقل شده از سوي وزير را تكذيب كرد. اما اين موضوع همچنان در اذهان عمومي بود. در ماه رمضان كه وزير كشور مراسم افطاري براي ايتام برگزار كرد و من هم حضور داشتم، يك خبرنگار اين سوال را پرسيد و ايشان با زبان خودش با صراحت واردات خودرو توسط كميته امداد را تكذيب كرد. ما از وزير كشور اين گلايه را داشتيم كه حرف نبايد به گونهاي زده ميشد كه شائبههاي اينچنين دامن امداد را آلوده كند كه البته اين شائبهها واقعيت هم نداشت.
دولت يازدهم از كاهش نرخ تورم در دوسال گذشته ميگويد. شما طي پنج ماه اخير، حتما گذشته مددجويان امداد، حداقل در همين دو سال را بررسي كردهايد. نمود كاهش تورم را در زندگي مددجويان امداد چگونه ميبينيد؟
اين خانوادهها آسيبپذيرترين قشر جامعه ما هستند. ممكن است وقتي نان گران ميشود براي من و شما چندان تاثيري نداشته باشد اما براي اين خانوادهها قيمت نان خيلي تعيينكننده است. بايد ببينيم سبد هزينه اين خانوادهها چيست. اينها ماشين ندارند كه افزايش قيمت بنزين تاثير مستقيمي در زندگيشان داشته باشد اما نان كه ميخورند. آنچه كه ما ميفهميم، بايد بگويم اينها ميسوزند و ميسازند. هر چه تورم توسط اين دولت يا ساير دولتها مهار شود براي اين خانوادهها بهتر است ولي خيلي مانده تا به آن مرحله برسند. هر نوع حركتي، افزايش قيمت هر كالايي براي اينها آثار و تبعات دارد. حتي همان تورم ١٤ درصدي كه دولت اظهار ميكند، براي اين خانوادهها خيلي زياد است. بيمار شدن يكي از اعضاي خانواده آسيب زيادي به اينها وارد ميكند. اگر مدرسه يا دانشگاه بخواهد شهريهاي معادل ساير خانوادهها از اينها بگيرد واقعا نميتوانند تحمل كنند. بيشتر ميخواهيم دولتها به اين سمت بروند كه با كمك مشترك دولت و كميته امداد بتوانيم مشكلات هزينههاي درمان و آموزش اين خانوادهها را حل كنيم.
رييس كميته امداد با خبرنگاران چه گفت
با تمام معاونانم نزد رييس بهزيستي رفتيم تا درباره رفع مشكلات مددجويان صحبت كنيم و تصميم مجلس درباره واگذاري و تفكيك وظايف بهزيستي و امداد را قبول ميكنيم و هيچ تعصبي درباره مسووليتهايمان نداريم.
بسياري افراد از بد حادثه مددجوي ما شدهاند و اگر چتر بيمهاي در كشور بود، تحت پوشش تامين اجتماعي قرار ميگرفتند.
سال ٩٣ از محل فعاليتهاي اقتصادي ٨٥ ميليارد تومان درآمد براي حوزه حمايتي داشتيم و امسال ١٨٥ ميليارد ميشود.
به رييسجمهوري و مجلس گفتم اين چه عدالتي است كه هم مددجوي ما و هم آن فرد عضو دهكهاي نهم و دهم جامعه يارانه ٤٥ هزار و ٥٠٠ توماني ميگيرند ؟
من در خانههاي مددجويانم يخچالهاي خالي زياد ديدم. اعتياد، وقتي يكي از اعضاي خانواده معتاد شود يخچال آن خانه هم خالي خواهد شد. به خصوص خانوادههاي امداد كه روي حداقلها ايستادهاند و آسيب پذيرترينها هستند.
من از عملكرد گذشته امداد حتما راضي هستم. من وزير بودم. وقتي رفتم وزارتخانه گفتم من محل آبادي آمدهام و مهر تاييد زدم بر گذشته پيش از خودم. اين روحيه من است. ارزيابيهايمان نبايد صفر و صد باشد. ايراداتي بوده اما من وظيفه دارم آنها را منصفانه شناسايي و رفع كنم. مسوولان قبلي امداد هم افراد محترمي بودند و واقعا به آنها احترام ميگذارم.
مردم از ما انتظار صداقت و آمار شفاف دارند. تمام سعيمان اين است كه امانتدار صادقي براي مردم باشيم.