مظلومنمایی سازمان هزار میلیاردی!
با به زبان آوردن این جمله گمان میکند مخاطبی که چشم در چشمانش دوخته، در حال خندیدن است یا حداقل لبخندی بر لبانش ظاهر شده است و در همان حال در ذهنش علامت سوالی شکل گرفته است که قصد این آقای مجری از گفتن این جمله که «در عین بی پولی فقط زورمان به پراید …
با به زبان آوردن این جمله گمان میکند مخاطبی که چشم در چشمانش دوخته، در حال خندیدن است یا حداقل لبخندی بر لبانش ظاهر شده است و در همان حال در ذهنش علامت سوالی شکل گرفته است که قصد این آقای مجری از گفتن این جمله که «در عین بی پولی فقط زورمان به پراید رسیده» چیست و پشت این سخن کنایهآمیزش چه چیز میخواهد بگوید؟
فارغ ازینکه این برنامه چه محتوایی دارد، با چههدفی ساخته شده است و یک برنامه کاملا تقلیدی از ورژن برنامههای خبری خارجی است و باز هم فارغ از اینکه مجریان این برنامه همانند اکثر قریب به اتفاق مجریان صدا و سیما، خود را نمکین و خوشمزه میپندارند و با خوشمزگیهای خود در این دوسالی که از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد برای تخریب این دولت همت گمارده اند، این روزها بنا به دستور آقای رئیسِ جدیدشان، ناله کمبود پول سر دادهاند.
دلواپسیهای سرفراز
داستان از این قرار است که محمد سرافراز، رئیس سازمان صدا و سیما روز پنج شنبه در دیدار با مجمع نمایندگان اصفهان از کمبود بودجه این سازمانهزار میلیاردی انتقاد نمود و گفت: « اگر قرار باشد صداوسیما درصد زیادی از بودجهاش را از راه تبلیغات تامین کند، میتواند تبعاتی داشته باشد؛ برخی انتقاد میکنند که چرا تبلیغات زیاد پخش میشود، چرا مصرفگرایی را رواج میدهید یا چرا کالاهای خارجی تبلیغ میکنید؛ در حالی که اگر دولت، بودجه سازمان را تامین کند، حتی نیازی به پخش آگهی بازرگانی نخواهیم داشت.» آقای رئیس جدید همچنین درباره پوشش تلویزیون دیجیتال کل کشور هم خاطر نشان کرد:« 10 سال طول خواهد کشید تا در چنین اوضاع مالی و با تامین کامل بودجه عمرانی صدا و سیما، کشور کاملا بهرهمند از پوشش دیجیتال شود.»حال باید از ایشان پرسید اکنون که پایتخت ایران و چند استان دیگر مجهز به این پوشش دیجیتالی تلویزیونی شده چه دستاوردی برای مردم آن استانها به دست آمده است که سرافراز ناراحت آن است که با این بودجه تا ده سال دیگر هم کل کشور از این پوشش دیجیتالی بهرهمند نخواهند شد؟!
… هفت دست، شام و ناهار هیچی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در میان آحاد مردم سازمانی نام آشنا از جهت «بریز و بپاش» است. سازمانی که از آغاز روی کارآمدن دولت تدبیر و امید همواره ناله و فغان کمبود بودجه را سرداده است اما هرروز فهرستی از درآمدهای میلیاردی مجریان و کارکنانش در رسانهها منتشر میشود که غالبا معتبر است و خود مجریان و کارکنانش این درآمدها را منطقی میدانند و با این توجیه شان مهر تاییدی بر این لیستها میزنند . در این صورت باید گفت که این لیستهای درز کرده، تنها مشتی از خروار دخل وخرجهای این سازمان همیشه طلبکاراست. صدا و سیمایی که دارای بیش از صد شبکه تلویزیونی است و تعداد کارمندانش بیش از 46 هزار نفر تخمین زده شده است و گاه تعداد کارمندان یک برنامه اش از تعداد بینندگانش بیشتر است؛ سالیان سال است که کیفیت از این سازمان، که اصطلاح « … هفت دست، شام و ناهار هیچی» برازنده اش است، رخت بر بسته و کمیت چنان جا خوش کرده که دیگرمردم سرزمین، امیدی به تولید برنامههای با کیفیت ندارند. همیشه دغدغه مسائل مادی را داشته و جامه طلبکاران را به تن کرده است اما اگر تولیدیهای رسانه به اصلاح ملی برای خودش نان نشد برای شبکههای فارسی زبان ماهوارهای آب شد و حداقل خواسته یا ناخواسته در نقش روزی رسان شبکههای فارسی زبان ماهوارهای ظاهر گردید. بدین ترتیب روزبهروز
از کیفیت برنامهها و به دنبال آن مخاطبانش کاست و بر کیفیت و تعداد مخاطبان این شبکهها افزود!
برنامه نود، قیم رسانه ملی
سال 78 عادل فردوسی پور کلنگ «برنامه نود» را زد تا حداقل برای یک شب در هفته هم که شده، آن هم به مدت سه ساعت مخاطب را پای یک برنامه پخش شده از صدا و سیمای کشورش نشاند و به سان « پایه»ای عمل نمود که 16 سال است به درخت بی برگ و بی برکت صدا و سیما تکیه اش داده اند و از فرو افتادن آن جلوگیری کرده اند. فراوان دیده شده است که نودِ عادل فردوسی پور به مذاق صداو سیماییها خوش نیامده است و هر از گاه به کرات شایعاتی مبنی بر قطع این برنامه به گوش میرسد اما مدیران رسانه به اصطلاح ملی خوب میدانند که با قطع نود نه میتوانند به مقابله با مخاطبان میلیونی این برنامه بپردازند و از آن بدتر اینکه دیگر چگونه چندین و چند دقیقه آگهی را پیش از شروع این برنامه و در میان آن به خورد مردم بدهند؟
رئیس بیشتر میخواهد!
در سال 93 آماری منتشر شد مبنی بر اینکه درآمد حاصل از پخش آگهی در صدا و سیما چقدر است و مشخص شد که اگر فرض کنیم این سازمان در طول هر یک ساعت ۱۰دقیقه آگهی پخش کند که معمولا بیشتر هم است، عدد آن در طول ۲۴ ساعت ۱۲۰ دقیقه میشود و صدا و سیما
چیزی حدود ۷۲۰ میلیون تومان درآمد فقط از آگهیهای تلویزیونی به دست میآورد. که این رقم مطمئنا با توجه به تعرفههای جدید صدا و سیما در سال 94 افزایش یافته است. اما آقای رئیس جدید چیزی بیش از این میزان را برای برنامههای پرهزینه ی بی کیفیتِ بی مخاطبش، تقاضا میکند و احتمالا نمی داند که بودجه بسیاری از سازمانهای حیاتی تر همانند بودجه سازمان حفاظت از محیط زیست کشور کم تر از یک چهارم این سازمان است!
سازمان صدا و سیما این روزها بیش ازآنکه ملی باشد مطابق میل و خواسته عدهای عمل میکند که دلواپسند و از هیچ حربهای برای وارد آوردن هجمه به دولت یازدهم دریغ نمی کنند. همین رویکرد آقای رئیس جدید و کارکنانش موجب شده است که داد و فغانش برای اخذ بیشتر پول از دولت، خنده بر لبان مردم بیاورد تا دلشان را به رحم.
من “آقا” ماهواره ندارم – به دلیل فشار های حاصل از مشکلات اقتصادی ، مجبورم صبح تا شب سر کار باشم .
وقت و هزینه برای مسافرت و تفریح هم ندارم ، اما گناه کارم – چرا ؟
به اصصلاح خواهستم همسرم سرگرمی خوب همراه با آموزش در منزل استیجاری داشته باشد ، برای همین یک تلویزون برزگ خرید م ، اما ، افسوس که بلای جانم خودم شد ، و هر روز به خاطر تبلیغات مضخرف و بی حد اندازه ، امان از صدای آگهی های اضافی و چرند آن ، که شب و صیح ندارد و ما دیگر در خانه آرامش نداریم . و تا نیمه شب بی خواب هستم – چون نمی خواهم همسرم احساس کمبود نماید.
سئوال ؟
چرا استفاده مفیدتری از این فضای صدا و سیما نمی شود -مثلا یک گاوداری خوب ؟