جاي روز ملي كوروش در تقويم خالي است
عيسي كشوري هرچه باشد، در جامعۀ ما گرایش قابلتوجهی به احیای عزت و غرور باستان وجود دارد. نگارنده قصد دارد صرفاً به یک مشخصۀ مهم جامعۀ ایران زمان کوروش کبیر بپردازد _موضوعی که کمتر به آن توجه میشود_ و آن حاکمیت اخلاق در آن زمان است. پیداست که بدون حاکمیت اصول ساده و همهفهم اخلاقی، …
عيسي كشوري
هرچه باشد، در جامعۀ ما گرایش قابلتوجهی به احیای عزت و غرور باستان وجود دارد. نگارنده قصد دارد صرفاً به یک مشخصۀ مهم جامعۀ ایران زمان کوروش کبیر بپردازد _موضوعی که کمتر به آن توجه میشود_ و آن حاکمیت اخلاق در آن زمان است. پیداست که بدون حاکمیت اصول ساده و همهفهم اخلاقی، حکومت بر بیش از نصف جهان شناختهشده و قابلسکونت آن روز غیرممکن بوده است. تصور بفرمایید: در جهانی که هیچکدام از وسایل ارتباطات جمعی امروز و وسایل حملونقل وجود نداشت، نگه داشتن دهها کشور و ملیت گوناگون در زیر یک پرچم پادشاهی کار سهل و آسانی نبود. آنچه ضامن بقای این اتحاد، یکدلی و یکپارچگی بود همانا حاکمیت اصول اخلاقی و پایبندی شاه شاهان، کوروش کبیر، به اخلاق عالیه بود؛ برای مثال، در آن زمان ایرانیان به اصول اخلاقی ریگودا که کتاب دینی آنان بود به شدت پایبند بودند.
دستورات اخلاقی موجود در کتاب ریگ ودا و شرح آن آدمی را متعجب میکند که چگونه انسانهای پیشین و اجداد ما توانستهاند به چنین اصول عالی اخلاقی دسترسی پیدا کنند؛ ارزشهایی که حفظ آنها و عملی شدنشان آرزوی جوامع انسانی است. اما این اصول اخلاقی جهان کهن که به نظر میرسد داروی دردهای امروز ما نیز باشد بهاین شرح است:
1. تو از «او»یی. پس ارزش خودت را بدان و خود را پست و حقیر نکن!
2. یک کار خوب بهتر از هزار فکر خوب است و آنهایی که کار خوب میکنند خیلی بهتر از آنهاییاند که خوب فکر میکنند یا خوب حرف میزنند.
3. بهترین کار تو همواره آن است که به یاد «او» باشی تا به «او» ملحق شوی.
4. بدیهایی که به دیگران میکنی مانند سایه همراه توست و تو را ترک نمیکند. پس هیچگاه به دیگران بدی نکن!
5. انسان با عمل نیک پاک میشود. هوش، ذکاوت و دانش با دلی پاک حاصل میگردد.
6. آب، خاک، جنگل و هرچه را اطراف توست تمیز نگه دار!
7. انسانی که کار خوب را برای پاداش انجام میدهد، انسان خوبی است. ولی کسی که بدون امید پاداش کار نیک انجام میدهد با «او» یگانه میشود.
8. بالاترین حکمت آن است که در این دنیا خود را آلوده نکنید و هیچ چیز را هم آلوده نکنید، انسانهای دیگر را دوست بدارید و در جهت پاکیزگی آنان کوشش کنید.
9. خویشتنداری را در خود پرورش بده!
10. برای آنکه آزاری به هیچ موجود زندهای نرسد، زمانی که راه میروید زمین را نگاه کنید!
11. «او» به شما همه چیز عطا کرده است. پس شما باید شکرگزار باشید، و شکرگزاری در گشادهدستی است.
12. حیوانی را که به شما خدمت کرده در سالخوردگی رها نکنید!
13. هرگز درختان جنگل یا گیاهان را قطع نکنید!
14. دلسوز و مهربان باشید!
15. اینکه موهای سر و ریش را به حال خود بگذارید تا بلند شود فایدهای ندارد. باید کاری کرد که روح پاک شود.
16. گمان بد و فکر بد نکنید که تبدیل به کار بد میشود و روحتان را آلوده میکند.
17. برای تربیت فرزندان لازم نیست کار زیادی انجام دهید. همین که قلب پاک دورۀ کودکی آنها را نگه دارید کافی است.
18. هیچ گاه آب جاری را آلوده، گلآلود و یا متوقف نکن! اگر این کار را کردی، کفارۀ گناه تو آن است که یک ماه به جنگل بروی و در سرسبزی آن بکوشی و از میوۀ درختان تناول نمایی.
منظور از “او” در این کتاب همان خالق و پروردگار جهان هستی است. هر چند که پیامبر گرامی اسلام فرمودند “بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق”، واقعیت این است که جامعۀ ما جامعهای صرفاً فقهی است و گرایش به فقه و قانون در آن گرایش غالب است. مسلم است پدر واقعی علم حقوق اخلاق است و حضور قواعد فقهی و مواد قانونی بدون توجه به ریشه و پدر خود نتیجهای میدهد که امروزه به عينه شاهد آن هستیم. رواج دروغ، تزویر، ریاکاری، فساد اخلاقی و مالی، و جو بیاعتمادی و نامهربانی همه از آثار حاکمیت قانون صرف در فقدان اصول اخلاقی است که هدف بعثت انبیا بوده است.
کورش کبیر خود مظهر اخلاق انسانی بود و رفتارهای او در برخورد با اقوام لیدی، اقوام وحشی ساکن در شمال ایران، یهودیان و سایر ملل و ادیان حاکی از پایبندی او به اصول و مکارم اخلاق بود. بیهوده نیست در کتاب آسمانی از او به عنوان ذوالقرنین یاد شده است، و به نظر میرسد جامعۀ ما بیش از هر زمانی نیاز دارد تا با رجوع به این شخصیت ایرانی-جهانی در جهت نیل به جامعۀ اخلاقی بکوشد. زیرا قواعد صرفاً فقهی و حقوقی نمیتواند به نیازهای روحی و عاطفی در روابط اجتماعی پاسخ دهد. فقه با ظاهر اعمال و افعال كار دارد و اخلاق با مغز و جان. به همين سبب جايي كه الزام قانوني هست شخص عامل به حكم فقه و قانون ميشود، ولي در اخلاق اجبار نيست بلكه شوق دروني فرد است كه او را به انجام كاري برمىانگيزد.
اين موضوع را من بارها گفته ام و باز ميگويم كه جوهره و حقيقت دين اخلاق است، علم كلام، فقه و اصول و…. پوسته و فروعات دين هستند اكنون ما به پوسته چسبيده و هسته را رها كردهايم به گمان من اگر كسى داراى سلامت و پاكيزگى روان بود و خود خواه نبود بلكه دگر خواه بود و بهجاى آزار و زحمت، شفقت بر خلق داشت او يك ديندار واقعى است، به اين معنا كورش كبير مظهر انسان اخلاقى و تجلى مكارم الأخلاق بود اگر آدمى به هزار و يك دليل خدا و نبوت و امامت را اثبات كند ولى وجود خود او شيطانى باشد و اثرش آزار كسان باشد چنين آدمى ديندار نيست هر چند هر روز روزه باشد و دايم در حال خواندن نماز و تلاوت قرآن باشد. مومن واقعى وجودش همانند كورش كبير است كه همانند باران شفقت و رحمت بر خلق آورد و همه مردم چه يهود چه زرتشت چه بودايى و از همه ملت ها و رنگها از آثار بركت وجود او برخوردار و بهره مند شوند .اگر كسى قدرت داشت و اثر قدرت او صعوبت كار و مشقت زندگى خلق شد او در واقع بلايى است كه به جان مردم افتاده است :
اى زبردست زیر دست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آيدت جهان دارى
مردنت به كه مردم ازارى
باران هنگام نزول توجه ندارد كه باغ مسلمان يا يهود يا نصرانى و سائرين را سرسبز ميكند، كورش كبير پادشاهى بود كه وجود او در سرزمين پارس همانند بارش باران بهارى بود و پس از گذشت قرنها تاريخ همه فرق و ملل از او به نيكى ياد ميكنند
آب باران باغ صد رنگ آورد
ناودان همسايه در جنگ آورد
بنابراين جوهره دين اخلاق است و مهم ترين ويژگى انسان اخلاقى بخشندگى كريمانه به خلق و و شفقت و مهربانى به آنهاست و كورش بحق نمونه و الگوى انسان اخلاقى و منادى حقوق بشر و تنها انساني است كه در سه كتاب آسمانى تورات، إنجيل و قرآن به نيكى از او ياد شده است بنا بر آنچه گفته شد و بهجهت ضرورت يك تحول و جنبش اخلاقى در جامعه ايران پیشنهاد میشود در کشور ما که برای ولادت و شهادت بسیاری از پیشوایان بزرگ مذهبی روزی تعطیل شده است تا در آن روز یاد آن اشخاص گرامی داشته شود، روز جهانى کورشکبیر، هفتم آبان ماه برابر با 29 اكتبر 539 پيش از ميلاد مسيح كه پس از پيروزی بر شاه بابل، نخستين منشور آزادی ملتهای جهان توسط كورش بزرگ نوشته شد و اين روز از سوی سازمان ملل، روز جهاني كورش ناميده شد در ايران اين روز به عنوان روز غرور ملی و روز اخلاق انسانی گرامي داشته شود تا تعادلی بین اعیاد مذهبی و ملی برقرار گردد و جامعه به این مناسبت عمل به مکارم اخلاقی را سرلوحۀ زندگی خود
قرار دهد.