کلاغ… پَر، اسراییل… پَر!
اگر موشکی از اسراییل به سمت ایران بیاید، قبل از اینکه به ایران برسد، اسراییل نابود شده است. ********* حالت اول: فرضیه بالا زمانی درست از آب در میآید که وقتی آنها دکمه را میزنند، ما متوجه بشویم که دکمه را زدهاند و ما هم دکمه را بزنیم. اگر ما نفهمیم که منفجر میشویم و …
اگر موشکی از اسراییل به سمت ایران بیاید، قبل از اینکه به ایران برسد، اسراییل نابود شده است.
*********
حالت اول:
فرضیه بالا زمانی درست از آب در میآید که وقتی آنها دکمه را میزنند، ما متوجه بشویم که دکمه را زدهاند و ما هم دکمه را بزنیم. اگر ما نفهمیم که منفجر میشویم و آنها سالهای سال به خوبی و خوشی به زندگی خود ادامه میدهند. پس ما باید یک جاسوس کنار دکمه آنها داشته باشیم تا به محض اینکه آنها دکمه خود را زدند او به ما خبر بدهد و ما هم دکمه خودمان را بزنیم. البته این در صورتی است که موشک آنها دکمه باشد، شاید هم موشک آنها زیپی باشد!
حالت دوم:
حالا به فرض ما متوجه شویم آنها موشک اتمی خود را شلیک کردهاند و ما دکمه خود را میزنیم و آنها 10 بعد منفجر میشوند. اما قصه هنوز تمام نشده چراکه موشک آنها در حال نزدیک شدن به ماست و ما شش دقیقه و 50 ثانیه بیشتر وقت نداریم و این پیروزی شش دقیقه و 50 ثانیه بیشتر طول نمیکشد!
فرصت فرار هم نیست. مثلا اگر همین الان که من در میدان آرژانتین نشستهام آنها شلیک کنند طی شش دقیقه نهایتا میتوانم تا پارک وی فرار کنم، پس فرار کردن کار به صرفهای نیست!
بهترین کار این است که خیلی ریلکس در همان محلی که هستید بمانید، یک چای کیسهای را در آب جوش قرار دهید (چون فرصت چایی دم کردن وجود ندارد)، بهترین لباستان را بپوشید به خودتان عطر بزنید، روی یک صندلی بنشینید، اگر سیگاری هم نیستید یک سیگار روشن کنید، دیوان حافظ را بردارید، غزل بخوانید و از دقایق آخر زندگی خود لذت ببرید…
سعی کنید به آسمان نگاه نکنید چون ممکن است دیدن صحنه نزدیک شدن موشک آرامشتان را به هم بریزد!