توافق هسته اي،افقي روشن در فرداي فرهنگي جامعه

عبدالجبار كاكايي/ شاعر و نويسنده وقتی سخنان ظریف را در مجلس شنیدم که در پی تشریح ویژگی مذاکره و کارکردهای آن بود متاثر شدم از اینکه بدیهيات عرف سیاسی باید از تریبون ملت برای نمایندگان مجلس توضیح داده شود.کار دشوار رجال سیاسی دوره مدرن از فروغی تا ظریف تحسین آمیز است این که اقلیتی نخبه …

عبدالجبار كاكايي/ شاعر و نويسنده
وقتی سخنان ظریف را در مجلس شنیدم که در پی تشریح ویژگی مذاکره و کارکردهای آن بود متاثر شدم از اینکه بدیهيات عرف سیاسی باید از تریبون ملت برای نمایندگان مجلس توضیح داده شود.کار دشوار رجال سیاسی دوره مدرن از فروغی تا ظریف تحسین آمیز است این که اقلیتی نخبه سیاسی داریم و اکثریتی سیاست باز ناراحت کننده است.توافق، خروج مصلحت آميز كشور از بحران بود شنیده ام که طی هفتاد سال گذشته هیچ کشوری نتوانسته است با مذاکره از منشور هفت سازمان ملل متحد خارج شود. به یاد دارم که لیبی همه فرآورده هایش را داد اما نتوانست از نقطه بحران برای امنیت جهانی خارج شود. من در خصوص مسائل فني موضوع هسته اي دانشي ندارم اما اعتماد به دانش ديگران سبب شده تا نگاهي تحسين آميز به اين توافق داشته باشم. همچنان كه پذيرش قطعنامه ٥٩٨ شميم عقلانيت سياسي را در فضاي كشور منتشر كرد و پس از آن هر چه ديديم، شادماني بود. شادي آزادي اسرا، شادي لبخند هايي كه بعد از جنگ از در و ديوار شهر آشكار شد و مهم‌تر این که وزیر اسبق خارجه آمریکا ،  كسی كه ما او را دشمن مي‌انگاريم اقرار كرد كه ايراني ها تصميم نهايي شان را با صلاحديد عقل مي گيرند وتوافق هسته اي از آن دست تصميم ها بود.هميشه عده اي هستند كه دير تر از بقيه به درك شرايط تن مي دهند اما این عده حق ندارند بار جهل شان را روي دوش خلق بگذارند . توافق رونمايي از عنصر كارساز خرد بود و خرد ورزي مي تواند به فرهنگ تسري يابد و گفتمان فرهنگي به عنوان يك اصل در جامعه مطرح شود اين كه مي شود در اغلب امور به پرسش گري پرداخت و پرسش‌هاي خوب به پاسخ هاي خوب بينجامد.فرهنگ در جامعه كنوني ما ميراثي كهن و گرانبهاست و لزوم اعتلاي آن احساس مي شود. هيچ ملتي نمي تواند فرهنگ خود را كمال يافته و غير قابل تغيير بداند اصول اخلاقي در جامعه بشري در حال زايش و پديد آمدن هستند.توجه به محيط‌زيست يك اصل اخلاقي جديد است كه حاصل گفتمان ملت هاست. در ميراث فرهنگي خيلي از ملل شايد توصيه‌هاي موكد براي حفظ آن نشده چون موضوعيت نداشته و به همين شكل ارزش هاي جديد و نوپديد شايسته ارزيابي و قضاوتند.هنر و ادبيات در دامنه فرهنگ پويا، رشد سازنده و مثبتي دارد اما اگر جامعه دستخوش انسداد فرهنگي باشد هنر و ادبيات كه بازتاب رفتار صادقانه هنرمند است چيزي جز يأس و اندوه و ترس توليد نخواهد كرد.
حافظ مي گويد:
كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد
يك نكته ازين معني گفتيم و همين باشد
به نظر من همان‌طور كه افق بعد از قطعنامه 598 به نگاه اصلاح‌گرانه انجاميد و جامعه ايراني به نشاط رسيد اين طليعه  مي تواند سرآغاز افقي روشن در فرداي فرهنگي جامعه ايراني باشد. امروز درك اهميت گفت وگو كردن را بيشتر از هميشه در جامعه احساس مي كنيم .

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا