طنز؛ برج میلاد بهعنوان مهریه!
گاه عصا را مار کردند و برای نیل فرق وسط باز شد، گاه طیر ابابیل هوا کردند، گاه چهارپایان را در کشتی جفت و جور و خودشان را در شکم ماهی پنهان کردند، گاه مردهها را زنده و خود را سیصد سالی به خواب کردند! گاه در گهواره یک کلاغ چهل کلاغ کردند و گاه …
گاه عصا را مار کردند و برای نیل فرق وسط باز شد، گاه طیر ابابیل هوا کردند، گاه چهارپایان را در کشتی جفت و جور و خودشان را در شکم ماهی پنهان کردند، گاه مردهها را زنده و خود را سیصد سالی به خواب کردند! گاه در گهواره یک کلاغ چهل کلاغ کردند و گاه کلاغ چهل تکه ای را سرهم کردند، گاه با جک و جانور پای حرف را باز کردند و پای هر چه بت بود را قلم کردند. فقط شقالقمر مانده بود نکرده باشند که آن را هم کردند. خلاصه هر چه در چنته داشتند، رو کردند. اما با همه این احوال، آدمیزاد، این تحفه رانده شده از بهشت، همچنان در برابر گوسالهها و گاوها سر و کمر خم کرد و باز هم ساز خودش را زد و کار خودش را کرد.
پس وقتی گیرندهها خراب است، زبانمان لال، اشکال از فرستندهها نیست و نباید به آنها دست زد. بهعبارتی، سر و کله زدن با چنین کیس سرتقی کار هر حضرتی نیست به جز حضرت فیل!
اما در عین حال نباید هم ناامید شد، چراکه پرونده هدایت به صراط مستقیم همچنان باز است. کسی چه میداند، شاید روزی از روزها بالاخره معجزهای باعث شد تا آمیزاد سر عقل بیاید و به حساب و کتابهای آخرالزمانش ایمان آورد. چه بسا دست از جنگولکبازیها و موشدوانیها و کرم ریختنها و چوب در آستین کردن هایش بردارد. گوش شیطان هم کر!
البته هدایت بشر عصر دیجیتال کمی پیچیدهتر از عصر تیر و کمان است و بالطبع، به همان میزان هم معجزاتش میبایست پر و پیمان تر باشد. بهعبارتی، بشر کنونی آنقدر چشم و دلش در اینگونه موارد سیر شده که حالا حالاها و به این آسانی ها متحیر و متقاعد نمیشود!
اما خوشبختانه این زمینه و چنین فضایی در کشور عزیزمان مهیاست و در همین راستا بنده به ضرس قاطع اذعان میدارم که در شرایط حساس کنونی اگر قرار بر ایمان آوردن گروهی باشد، ایرانیان جزو اولین گروهی هستند که ایمان خواهند آورد. چطور؟
خودتان بگویید: چه کسی میتواند تبدیل یک کامیون طلا به آهن، غیب شدن یک دکل بزرگ نفتی، فروخته شدن یک فرودگاه و برج مراقبتش و اختلاسهایی که دلارهای میلیاردی را برایمان پول سیاه کردهاند و… را ببیند و باز هم ایمان نیاورد؟
تبدیل تهدید به فرصت نوعی هنر است که با توجه به وجود تهدیدات و تحریمات متنوع، همه ما را در این موردها یک اوستاکار پوستکلفت شدهایم تا مشقات زندگی (مانند حذف یارانهها) قابل تحملتر شوند.
یادمان باشد ما میتوانیم … خیلی بهتر از دیوید کاپرفیلدها!
پس اگر دیدید روزی روزگاری برج میلاد بهعنوان مهریه تعیین شد، بهجای شاخ درآوردن، ایمان بیاورید.
به امید دیدن معجزات بزرگتر و ایمانآورندگان هر چه بیشتر!