مک دونالد، بنز، بی ام او، اپل، پورشه و…به این دلایل برای حضور در ایران صف نمی کشند
طی روزهای گذشته خبرهای زیادی در مورد حضور سرمایه گذاران خارجی به ایران منتشر شده است. از هیات آلمانی گرفته تا بنز و… این اطلاعات تا چه اندازه می تواند واقعی باشد. یعنی اثر ملموس ایجاد کند؟ به طور حتم توافق هسته ای موجی از امید را در میان سرمایه گذاران داخلی و خارجی ایجاد …
طی روزهای گذشته خبرهای زیادی در مورد حضور سرمایه گذاران خارجی به ایران منتشر شده است. از هیات آلمانی گرفته تا بنز و… این اطلاعات تا چه اندازه می تواند واقعی باشد. یعنی اثر ملموس ایجاد کند؟
به طور حتم توافق هسته ای موجی از امید را در میان سرمایه گذاران داخلی و خارجی ایجاد کرده است. اما هنوز فضا به سمتی نرفته که مثلا از صبح فردا کمپانی های خارجی در ایران صف بکشند. آنچه اعلام می شود در اندازه سفر هیات های تجاری به ایران و دیدارهای مشترک است. واقعیتی که می تواند برای مردم و صاحبان صنایع جذابیت ایجاد کند، سرمایه گذاری مشترک و همکاری های دوجانبه است. اما به طور حتم تا آن مرحله فاصله قابل توجهی مانده است. با این حال همین میزان تغییرات در روابط اقتصادی و سیاسی ایران بسیار مهم و امید بخش است. حضور هیات های تجاری در بلند مدت یا میان مدت می تواند منجر به بهبود فضای حاکم براقتصاد کشور شود ولی به هرحال همه این اتفاقات با سرعت رخ نمی دهد.
خبرها نشان می دهد که به هرحال تمایل به حضور در ایران افزایش پیدا کرده است؟
بله. حتما اینطور است. حضور هر سرمایه گذاری در ایران یک گام رو به جلو است. مثلا ما که سرمایه گذاری خارجی را به دلیل تحریم ها به کمترین اندازه رسانده بودیم، امروز در آستانه ورود برخی شرکت ها و همکاری های مشترک قرار داریم. بنابراین اگر شش ماه دیگر آمارها را نگاه کنید، مثلا ممکن است از رشد 100 درصدی سرمایه گذاری خارجی خبر بدهد ولی واقعیت این است که این رشد از صفر به آن نقطه رسیده است. واضح تر بگویم، مثلا در موقعیت کنونی روی زمین خالی هزار هکتاری قرار داریم. اگر در این زمین خالی یک منطقه 10 متر مربعی هم فضای سبز ایجاد کنید، از کیلومترها دورتر دیده می شود. معنای این دیده شدن، سبز شدن تمام زمین نیست. به طور حتم شرکت های بزرگ خارجی به چند نکته توجه می کنند که می تواند مانع از حضور ناگهانی آنها در ایران شود. اولا آنها فضای کلان حاکم برکشور را در نظر می گیرند. یعنی اگر احساس کنند، امکان بازگشت به دوران گذشته وجود دارد، سرمایه های کلانی به ایران منتقل نمی کنند. دوما تا برداشته شدن فنی تمامی تحریم ها منتظر می مانند. به این معنا که دیگر تحریم های بانکی و بیمه ای هم از نظر اجرایی باید برطرف شود. این موضوع خاص هم زمان براست. سوما هم اینکه شرکت های خارجی با قدمت مثلا 100 ساله به همین سادگی ها مجاب به حضور در کشوری نمی شوند. از همه مهمتر اینکه حتی اگر آنها به ایران بیایند، در فضای کسب و کار نمی توانند کاری بکنند. ما در اتاق بازرگانی بارها به این موضوع اشاره کرده ایم که فضای کسب و کار کشور نیاز به پایش اساسی دارد. فرقی هم ندارد که سرمایه گذار خارجی یا داخلی بخواهد کار کند. در هر دو حالت عملا موانع کسب و کار اجازه توسعه نمی دهد. بنابراین شرط اصلی ورود سرمایه گذار خارجی، بهبود محیط کسب و کار است.
اما به هرحال خبرهایی نشان می دهد که شرکت های خارجی مثلا در حوزه کشتیرانی و… آماده حضور در ایران هستند. این درست نیست؟
بله. بیشتر شرکت هایی که به ایران می آیند، قطعا به سمت حوزه های بالادستی یا همکاری با دولت می روند. مثلا حوزه های نفت و گاز می تواند سرمایه گذار خارجی داشته باشد. از طرف دیگر سرمایه گذار خارجی به صورت مستقیم وارد «سرزمین اصلی» برای سرمایه گذاری نمی شود. آنها قطعا به مناطق آزاد می روند یا اینکه در میادین نفتی و گازی همکاری می کنند.
یعنی احتمال تاسیس کارخانه در نقاط مختلف کشور نیست؟
حداقل در کوتاه مدت چنین اتفاقی شاید با سرعت بالا رخ ندهد. البته شاید بهتر باشد که حضور سرمایه گذاران خارجی در فاز اولیه به صورت همکاری مشترک با طرف ایرانی تعریف شود. تجربه ما نشان داده که سرمایه گذار خارجی هم همین کار را می کند. موضوع خیلی ساده است. اولا آنها سرمایه هایشان را به خطر نمی اندازند. بنابراین بهترین گزینه شراکت با طرف ایرانی است که اگر فضا بازهم بهم ریخت، خیلی زیان نبینند. اگر هم فضا به سمت مطلوبی رفت، سود منطقی می کنند. دوما اینکه آنها می دانند در فضای کسب و کار ایران بدون شریک داخلی نمی توانند کار کنند چراکه قوانین پایه ای ما مانند قانون کار، مالیات و… با فضای ذهنی آنها سازگار نیست و یک شریک ایرانی می تواند نقش موثری در تفهیم و تسهیل کار در این فضا بازی کند. به هرحال در کوتاه مدت نباید منتظر اتفاق های بزرگی بود. از طرف دیگر در نظر داشته باشید که اصلا زیرساخت های اقتصاد ایران برای پذیرش سرمایه گذاران خارجی مهیا نیست.
مثلا اینکه می گویند، فلان کمپانی بزرگ در ایران نمایندگی تاسیس می کند هم واقعیت ندارد؟
نمایندگی تاسیس کردن با احداث کارخانه متفاوت است. این اقدام هیچ زیان مالی به سرمایه گذار اصلی وارد نمی کند. بنابراین ممکن است که یک کمپانی بزرگ خارجی در ایران اقدام به تاسیس نمایندگی کند. اما نمایندگی با سرمایه و مدیریت ایرانی اداره می شود. آنها فقط برندشان را عرضه می کنند و مدیریت و سرمایه به داخل کشور نمی آورند. هیچ سرمایه گذار بزرگی به سادگی حاضر نیست دارایی اش را به خطر بیندازد. بازار ایران بسیار بزرگ و اغواگر است ولی واقعیت این است که در همین بازار بزرگ با بحران کاهش قدرت خرید مواجه ایم. یعنی این بازار بزرگ نمی تواند خریدهای بزرگ داشته باشد. تجربه گذشته نشان می دهد که سرمایه گذاران بزرگ از امنیت داخلی ایران برای درسترسی به بازارهای منطقه استفاده می کنند. یعنی اگر آنها کارخانه هم تاسیس کنند، هدفشان صادرات به ترکیه، عراق و…کشورهای منطقه است. این اتفاق هم زمانی رخ می دهد که هزینه تولید در ایران پایین باشد ولی فعلا که هزینه تولید در ایران خیلی هم پایین نیست. یک مثال ساده می زنم. بین کره شمالی و کره جنوبی منطقه آزادی قرار دارد که خیلی از کمپانی های بزرگ جهان در آنجا کارخانه تاسیس کرده اند. این منطقه از نظر سیاسی ملتهب است ولی به دلیل هزینه بسیار پایین نیروی کار و تولید، بازهم ارزش ریسک دارد. در مورد ایران فضا برعکس است. یعنی امنیت داخلی بالایی داریم ولی هزینه تولید پایینی نداریم.
پیش بینی شما برای میان مدت چیست؟
در کوتاه مدت، حضور هیات های تجاری در ایران زیاد می شود. همه این رفت و آمدها برای سنجش فضای داخلی ایران است. حداقل طی یکسال آینده همه منتظر سنجش وضعیت پایداری این توافق می مانند. بعد از آن همکاری های مشترک در فضاهای بالادستی آغاز می شود و شاید طی زمان نسبتا طولانی مدت سرمایه گذاری های خارجی به مناطق آزاد هم برسد. اما قطعا در کوتاه مدت سرمایه گذاری در سرزمین اصلی انجام نمی شود.