تئاتر خصوصی ایران مملو از خیانت است
حسینی که این روزها سخت مشغول تمرین برای ایفای نقش در نمایش «تارتف»؛ نخسیتن تجربه کارگردانی رویا نونهالی است؛ با گلایه از فضای بیبرنامه در تئاتر ایران گفت: هیچکس خود را مسئول برنامهریزی برای خروج از این بحران نیست و در سادهترین حالت شما اصلا نمیدانید در نهایت بودجه تئاتر این مملکت چقدر است. حالا …
حسینی که این روزها سخت مشغول تمرین برای ایفای نقش در نمایش «تارتف»؛ نخسیتن تجربه کارگردانی رویا نونهالی است؛ با گلایه از فضای بیبرنامه در تئاتر ایران گفت: هیچکس خود را مسئول برنامهریزی برای خروج از این بحران نیست و در سادهترین حالت شما اصلا نمیدانید در نهایت بودجه تئاتر این مملکت چقدر است. حالا داشته باشید که در این شرایط عدهای بحث تئاتر خصوصی را مطرح میکنند که فاصله زیادی از واقعیت دارد.
او افزود: یکی دیگر از دلایلی که موجب بوجود آمدن چنین مشکلی میشود؛ این است که در زمینه برنامهریزی با مشکل جدی مواجه هستیم و این یک واقعیت است که باید بپذیریم. مثلا با توجه به ارتباط و شناختی که دارم؛ میدانم برنامهریزی برای تئاتر کشور آلمان طی شانزده ماه انجام میشود. اما در ایران همه چیز را به بحث تئاتر خصوصی خلاصه میکنیم و تمام. در حالیکه اصلا مشخص نیست تئاتر خصوصی یعنی چه؟
این هنرمند خاطرنشان کرد: اتفاقا تجربه همکاریهای این چند سال اخیر من نشان میدهد هر زمان با افرادی که داعیه تئاتر خصوصی داشتند کار کردم؛ پولم را خوردند و هیچگاه به حق خود نرسیدم. کارگردان یا تهیهکننده خیلی ساده به شما میگوید عذر میخواهم، فروش کم بود و چاره نداریم که از حق شما کم کنیم. اما من شاهد بودم نه تنها سالن کامل پرمیشد، بلکه صندلی اضافه نیز میچیدند.
حسینی به نمایش «دیوان شرقی – غربی» که مدتی است اجرای آن را پیگیری میکند؛ اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال اگر قرار باشد من از پرویز پرستویی یا دیگر هنرمندان شناخته شده تئاتر و سینمای کشور برای حضور در این نمایش دعوت کنم؛ میتوانم در نهایت به آنها بگویم حقوقتان را طلب نکنید ما کم فروختیم؟! آن هم برای نمایشی که بازیگر آن 100 روز از زندگی خود را برای تمرین آن صرف کرده است.
او ادامه داد: ما به هیچوجه نباید افراد را دعوت به کار کنیم و بعد به آنها بگوییم دستمزدی در کار نیست. بعد به گروه خبر برسد جناب کارگردان رستوران و کافه راه انداخته است.
این بازیگر که سابقه همکاری با رابرت ویلسون، کارگردان شناخته شده تئاتر جهان را در کارنامه دارد؛ اظهار کرد: اتفاقا مشکوکترین تئاتر خصوصی در جهان؛ تئاتر خصوصی ایران به نظر میرسد چون مملو از خیانت است. تئاتر خصوصی جدی فقط در ایالات متحده آمریکا اتفاق میافتد که آن هم در دست یهودیان است چون پولدار هستند.
حسینی به گلایه از مسئولان پرداخت و گفت: آنچه مشخص به نظر میرسد این است که مسئولان ما مثل نمایندگان مجلس هرگز از تئاتر خوششان نمیآید چون هیچوقت آنها را در سالنهای تئاتر نمیبینیم. در تمام این سالها هم هنرمندان و مردم بودند که تئاتر را به مسئولان تحمیل کردند. البته در میان خودمان هم کمکاریهایی وجود دارد چون شما ببنید خانه تئاتر هنوز نتوانسته مسئلهای ساده مثل بیمه هنرمندان را حل کند؛ اما یک کارمند درجه چندم بانک امروز در این مملکت بیمه دارد ولی معلوم نیست اگر من هنرمند برای بار دوم سکته کنم؛ تکلیف پرداخت هزینهها چه میشود.
او افزود: مرکز هنرهای نمایشی هم قدرت اجرایی و پول ندارد. اصلا تکلیف برنامهریزی در این حوزه مشخص نیست و فقط ادعا و شعارهایی مانند «تئاتر برای همه» مطرح میشود.
بازیگر نمایش «دایی وانیا» تصریح کرد: من تا وقتی شهردار تهران را در سالنهای نمایشی نبینم؛ نشان از بیاهمیتی این هنر برای مسئول دارد. نکته جالبتر اینکه بعضی نمایندگان مجلس اصلا تئاتر تماشا نمیکنند ولی درباره آن به اظهارنظر میپردازند و بعضا گلایهمند هستند.
این هنرمند تاکید کرد: تنها خبرنگاران، منتقدان، هنرمندان و مدرسان دانشگاه – آن هم یک عده معدود – هستند که اجازه دارند درباره تئاتر اظهارنظر کنند. البته یکی دیگر از مشکلات تئاتر ایران همین گسیختگی مثلث جادویی – مطبوعات، آکادمیها، صحنهها – است که فعال بودن این سه ضلع در اروپا و آمریکا موجب پیشرفت هنر شده است.
حسینی گفت: فرهنگ برای مسئولان در کشور آلمان یک شعار کلان است اما در ایران آخرین درجه توجه است. در این کشور 154 سالن تئاتر، باله و اپرا وجود دارد که همین گونههای مختلف اهمیت بسیاری دارد. متاسفانه در کشور اصلا شاهد وجود گونههای متفاوت تئاتری نیستیم و هیچ خبری از اجرای چشمنواز آثار شکسپیر و تراژدیهای یونان باستان نیست. چرا؟ به این دلیل که رذیلت جای فضیلت را گرفته و لابد نباید تئاتری داشته باشیم که نتیجه این روند را مانند آنچه بارها در تاریخ رخ داده به مردم پند بدهد.
این هنرمند خاطرنشان کرد: صحبتهای یک جامعهشناس را میشنیدم که آمار میداد امروز چهار درصد از مردم جامعه به یکدیگر اعتماد دارند و این یعنی فاجعه و انفجار. شما اگر با مترو و اتوبوس تردد کنید این نفرت و خشونت مردم نسبت به یکدیگر را میبینید اما چقدر از این مسائل در تئاتر امروز مطرح میشود؟ امروز دروغ، جنایت و خیانت در جامعه رواج پیدا کرده و ما باید نتیجه اینها را روی صحنهها به مردم نشان دهیم اما متاسفانه اگر طرح شود با انگِ سیاهنمایی مواجه خواهیم شد.