کارگری رحمان و رحیم با شاسیبلند
سریال تلویزیونی «پایتخت۴» مانند فصلهای قبلی این سریال توانست نظر مخاطب را جلب کند و یکی از سریالهای پربیننده تلویزیون در ماه مبارک رمضان به شمار میآید و علیرغم نزدیک شدن به روزهای پایانی این ماه مبارک، گروه سازنده این سریال سخت در تلاش هستند که سریال را برای پخش آماده کنند و اغراق نیست …
سریال تلویزیونی «پایتخت۴» مانند فصلهای قبلی این سریال توانست نظر مخاطب را جلب کند و یکی از سریالهای پربیننده تلویزیون در ماه مبارک رمضان به شمار میآید و علیرغم نزدیک شدن به روزهای پایانی این ماه مبارک، گروه سازنده این سریال سخت در تلاش هستند که سریال را برای پخش آماده کنند و اغراق نیست بگوییم که شبانه روز برای آمادهسازی سریال تلاش میکنند. گروه در خطه مازندران مشغول تصویربرداری و آماده سازی سریال هستند و روزهای پایانی ماه مبارک رمضان فرصتی دست داد تا بتوانیم پشت صحنه سریال حاضر شویم. گروه در منطقه زیرآب مستقر بودند و برای رسیدن به این منطقه باید جاده فیروزکوه را در پیش میگرفتیم، جاده خلوت بود و هوای گرم باعث شد تا پای راننده هم بر روی پدال گاز بیشتر فشار آورد که پلیس راهنمایی رانندگی سرعت غیرمجاز را با گرفتن مدارک و ارایه برگ جریمه گوشزد کرد.
اولین آدرسی که به ما اعلام شد منطقه زیرآب که درمازندران به خوش آب و هوا بودن و مناطق سرسبز معروف است اما بعدازظهر گرم تیرماه هیچ مجالی برای استفاده از آب و هوای منطقه را نمی داد تنها کولر ماشین هوای مطبوعی را ایجاد میکرد و جرات نداشتیم حتی برای پرسیدن آدرس هم برای لحظاتی شیشه ماشین را پایین بیاوریم. به ما گفته شده بود به میدان زیرآب که رسیدید از هرکسی که بپرسید گروه پایتخت کجا هستند آدرس را به شما نشان خواهند داد، حسب الامر گروه تولید ما هم این رویه را پیش گرفتیم. اهالی محل بهترین راهنما برای ما به شمار می آمدند از کوچههای با شیب تند عبور کردیم که ما را به یاد مناطق کوهستانی و سردسیر می انداخت. هرچه بالاتر می رفتیم اثری از فیلمبرداری و گروه نبود دوباره مجبور شدیم شیشه ماشین را پایین بیاوریم و از اهالی محل جویا شویم . آنها به خوبی راهنمایی کردند و گفتند گروه در منزل آقای زاهدی کار داشتند که چندی پیش از اینجا رفتند. به نظر می رسید اهالی منطقه زیرآب تمام حرکات و رفت و آمدهای عوامل سریال «پایتخت» را زیر نظر دارند. ما که به آدرسی که از سوی گروه ارایه شده بود مطمئن بودیم از اهالی خواستیم ما را به سمت در خانه آقای زاهدی هدایت کنند . کاملاً درست بود گروه از آنجا نقل مکان کرده بودند و ما با تماسی که داشتیم مطلع شدیم به دلیل سرعت بخشیدن به کار بخشهای مربوط به خانه تصویربرداری شده و گروه عازم خانه نوساز بهبود در منطقه بابل کنار در روستای درازکلا شدند.
پرس و جوی ما ادامه داشت تا به روستا رسیدیم در ابتدای روستا مرکز فرماندهی نیروی انتظامی ما را به مقر گروه که در یک شیب تند قرار داشت هدایت کرد. از حضور پرتعداد مردم در کنار یک ساختمان نیمه کاره مطمئن شدیم گروه سازنده «پایتخت» در محل مستقر هستند. خانهای دو طبقه و نیمه کاره بهبود در منطقه ای بسیار زیبا قرار گرفته بود. ساختمان نیمه کاره در انتهای کوچه واقع شده بود و قطعه کنار آن یک باغ سرسبز بود که گروه تولید، صحنه و گریم برای آماده سازی صحنه در آن باغ مستقر بودند.
از شیب تند کوچه که به سمت بالا می آمدم تنها چهره احمد مهرانفر که با دستمالی سرش را بسته بود و در هیبت یک کارگر ظاهر شده بود جلب توجه کرد او تنها بازیگری بود که در طبقه اول ساختمان قرار داشت. ساعت ۱۹ عصر است اما گرما هنوز طاقت فرساست و شرجی هوا هم مزید بر این گرما شده است مردم روزهدار هم در کنار ماشینهای تدارکات ایستادهاند تا هنرنمایی بازیگران سریال را هنگام ضبط ببینند و دست آخر یک عکس یادگاری با بازیگران این سریال به یادگار در گوشیهای موبایل خود داشته باشند. این گرما همه ما را کلافه کرده است اما مردم با سعه صدر ایستادهاند و سراغ بازیگران را و هنگام حضورشان در صحنه را از گروه تولید و دستیاران میگیرند. الهام غفوری در طبقه دوم ساختمان جلسه ای کوتاه با برخی از عوامل دارد. سیروس مقدم هم در این جلسه حاضر است. محمود اتحادی (مدیرتولید) و فهیمه کمالی (مدیر برنامه ریزی) اولین افرادی هستند که ما را به سمت باغ کنار ساختمان هدایت میکنند.
ساخت پرشتاب خانه بهبود
فهیمه کمالی درباره جابجایی لوکیشنها و روزهای پرکار تصویربرداری گفت: روزهای آخر کار است و گروه همراه هستند تا بتوانیم صحنههای باقیمانده را با دقت و وسواسی که آقای مقدم دارند تصویربرداری کنیم و کار را به موقع به شبکه برسانیم.
وی درباره سخت کار این روزها گفت: کار بالاخره در شرایط هوای گرم و تعدد لوکیشن و… سخت است اما این سختی لذتی شیرین را در پی دارد و رضایت مخاطب به گروه دلگرمی می دهد.
او برایم توضیح می دهد که سکانسی که قرار است تا قبل از غروب آفتاب تصویربرداری شود مربوط به ساخت و ساز با عجله و پرشتاب خانه بهبود است که ارسطو طبقه دوم آن را برای خود می سازد. همه فامیل به کمک ارسطو و فهیمه آمدهاند که بتوانند هرچه سریعتر کار را به سرانجام برسانند.
تعدادی از بازیگران به دلیل گرمای شدید هوا و جلوگیری از به هم ریختن گریم صورت در خودرو مستقر شدند و کولر روشن ماشین مانع از تعریق و به هم ریختگی گریم می شود. فهیمه نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، هدایت هاشمی و محمدرضا علیمردانی در ماشین مستقر هستند و منتظرند تا سکانسهای مربوط به ارسطو به اتمام برسد تا آنها سر صحنه حاضر شوند.
نصرتی: پایتخت بدون تشریفات و به دور از شعارزدگی
در فرصت پیش آمده نسرین نصرتی درباره ایفای نقشی دلچسب و شیرین فهمیه در سریال پایتخت گفت: وظیفه من بازیگر است که نقش فهیمه معمولی را تا جایی که ممکن است قابل باور به مخاطب ارایه بدهم که بیننده نتواند تشخیص دهد که در حال دیدن یک اثرنمایشی است. هدف اصلی سریال پایتخت که کاری است از بطن جامعه همین است که همه چیز این قدر واقعی است که همین واقعیت کمک می کند به ارایه هرچه بهتر نقش.
وی درباره ارتباط خوب مخاطب با سریال توضیح داد: به عقیده من مردمی بودن این سریال فقط به خاطر سادگی جاری در سریال است. آقای مقدم ، تیم نویسندگان که نگاه این عزیزان در اجرای ما خلاصه می شود مهمترین هدف این است پایتخت ساده برگزار شود بدون هرگونه تشریفات و شعارزدگی.
وی ادامه داد: البته علاوه بر سادگی جاری در سریال، «پایتخت» دارای پیام است به طور مثال ما دو زن در سریال هستیم که نسبت فامیلی خواهر شوهر و زن برادر داریم، در شرایط جامعه باید اختلافاتی با هم داشته باشیم (حتی به صورت نمایشی) اما سعی شده به انسانی ترین وجه ممکن اختلاف نظرات نوشته و ارایه شود. در لایه های سریال پیام های این چنینی زیادی وجود دارد که به زعم من بسیار ارزشمند است.
پیامهای اخلاقی نهفته در کار/ روابطی ساده و عاشقانه
بازیگر نقش «فهیمه» ادامه داد: مهربانی، شوخی، طنزگونه بودن برخی رفتارها و شیرینی ها را اگر کنار بگذاریم خواهیم دید بسیاری از پیامهای اخلاقی در کار نهفته است از سوی دیگر روابطی در سریال به تصویر کشیده می شود که سرتا پا عشق است. عشق همیشه و همه جا زیبا است و به گمان من به همین دلیل است که که مردم این قدر ما را می شناسند و ما را باور می کنند و جالب است بدانید که بومی های این منطقه (خطه مازندران ) احساس می کنند من عمه سارا و نیکا هستم . این خیلی نقطه مثبت است.
نصرتی درباره امکان و ظرفیت برای تولید فصلهای دیگر سریال گفت: این که می شنوم ظرفیت و امکان ادامه سریال وجود دارد خدا را شکر می کنم نمی دانید در دلم چه غوغای خوشحالی برپا می شود. از نظر من کیفیت به مراتب مهمتر از کمیت است وقتی پایتخت ۲به اتمام رسید زحمات گروه را برای ساخت این فصل دیدم فکر نمی کردم قسمت های بعدی این سریال تولید بشود اما امروز که در خدمت شما هستم آرزویم این است که فصل ۴ سریال مورد توجه و لطف مردم عزیزمان قرار بگیرد و وقتی می شنوم که ظرفیت ساخت فصل های بعدی هم ممکن است ایجاد شود بسیار خوشحال می شوم.
صحنه برای ادامه تصویربرداری آماده می شود دستیار کارگردان دوستان درون ماشین را فرامیخواند هدایت هاشمی با تی شرت قرمز، شلواری پاره و پایی که لنگ لنگان با آن قدم برمی دارد و با کش مخصوص بسته شده است مسیر را طی می کند او خود را برای حضور در صحنه آماده کرده است. کارگران در حین تصویربرداری و قبل و بعد آن در حال ساخت و ساز خانه نیمه کاره هستند و بلوک های سیمانی را روی هم می گذارند. مهرانفر لحظهای صحنه را ترک نمیکند زیرا در تمام این صحنهها بازی دارد و مجبور است در گرمای عصرگاه روستای درازکلا سر ساختمان بایستد گاهی آجر روی آجر بگذارد و گاهی برکار کارگران در حال ساخت نظارت کند. نصرتی، علمیردانی، حاجی عبداللهی هم به هاشمی می پیوندند.
در همین زمان خشایار الوند و محسن تنابنده هم به گروه اضافه می شوند، تنابنده در سکانسهای مربوط به آماده سازی خانه بهبود بازی ندارد اما همراه دیگر نویسنده سریال سرصحنه حاضر می شود. خیل مشتاقان به بازیگر نقش «نقی معمولی» دور او جمع می شوند، علاقمندان به هنرمندان این مجموعه ساعتهای طولانی در کنار گروه حاضر می شوند و فعالیتهای آنها را دنبال می کنند. بازار سلفی بگیران با حضور تنابنده داغ میشود. تنابنده خود را به ساختمان نیمه کاره می رساند و در کنار سیروس مقدم قرار می گیرد. سیروس مقدم با وسواس خاص کار را دنبال میکند و معقولی هم پا به پای او همراهی می کند. دوربینی در یک بلوک سیمانی جاسازی شده است و توسط یکی از دستیاران معقولی جایش تغییر می کند. در صحنه ای که جلوی دوربین می رود قرار است نقشه ساختمان توسط بائو توضیح داده شود و همه گرد او جمع شده اند. بازیگران جمع شدهاند نقشه ساختمان هنوز نرسیده است. تک تک بازیگران تذکر می دهند که نقشه را بیاورند، نقشه حاضر است چندین بار این صحنه مربوط به توضیح نقشه تصویربرداری می شود و مقدم تاکید می کند که با دقت کار دنبال شود زیرا غروب آفتاب برایش اهمیت خاصی دارد. بعد از حصول نظر کارگردان پلان بعدی که باید فهیمه نصرتی و شخصیت سوسن (دختر خواهر اوس موسی) از پلهها بالا بروند تصویربرداری می شود و در این هنگام است که خورشید مجالی برای ادامه کار نمیدهد و نزدیک اذان مغرب است.
در صحنه مربوط به آماده سازی خانه بهبود هیچ آکسسوار خاصی دیده نمی شود تنها لباسهای خاکی و دستمالهای یزدی که مردها به سر بستهاند و جابجایی مصالح توسط رحمان و رحیم و حضور اوس موسی و لهجه شیرین مشهدی او خودنمایی می کند. گروه بعد از گذران یک روز پرکار آماده رفتن به استراحتگاه نزدیک به شیرگاه می شوند و روستای درازکلا را ترک می کنند تا کمی استراحت کرده و افطار کنند. در این فرصت هومن حاجی عبداللهی با دستمال روی سر فرصتی کوتاه در اختیار ما قرار می دهد. او در سکانسهای مربوط به آماده سازی خانه بهبود با ماشین شاسی بلندش مصالح هم جابهجا می کند و همه به نوعی در تلاش هستند تا خانه بهبود و فهیمه را بدون توجه به توصیههای هما آماده کنند.
حاجی عبدالهی : بازیگران برای هر فصل کار خود را روتوش می کنند
حاجی عبداللهی بازیگر نقش رحمت از ویژگیهای سریال «پایتخت» به طراحی شخصیتها اشاره کرد و گفت: نوع ارایه قصه های فرعی کمک کننده به خط اصلی داستان است. تیم بازیگران این کار، دوستان و رفقای قدیمی هستند که از زمان تئاتر یکدیگر را می شناسند، شناخت این بچه ها از یکدیگر به ۲۰ سال گذشته باز میگردد همه این ها دور هم جمع شدند و در کار همراه هستند هم به اخلاق و جنس کار یکدیگر آشنا هستند و به توانمندی های یکدیگر شناخت دارند. براساس این توانایی ها شخصیت پردازی لازم توسط نویسنده صورت می گیرد و برای هر نقش دیالوگ نوشته می شود از بچه ها هم نظر می گیرند
وی در پاسخ به این سوال که چقدر پیشنهادات شما مورد توجه قرار می گیرد گفت: هر قدر پایتخت جلو می رود علاوه بر این که توقع مردم هم بالاتر میرود باید کار جدید و بهتر ارایه شود ما بازیگران هم هر بار که قرار است کار کنیم، کار خودمان را روتوش می کنیم و با یک بازتوانی و بازیابی درست تر به سراغ کار می رویم.
بازیگر نقش «رحمت» ادامه داد: متن کامل سر صحنه می آید و دیالوگ ها نوشته شده است اما به فراخور حال شخصیتی که در داستان هست یک سری نظراتی درباره تکه کلام ها یا دیالوگ ها به آقای تنابنده ارایه می کنیم اگر در جهت کار باشد و خوب باشد و توان خنداندن مردم را داشته باشد مورد تایید قرار می گیرد و فیکس می شود اما اگر پذیرفته نشود هم این قدر به محسن تنابنده اعتماد داریم و پایتخت را به خوبی می شناسد که وقتی نظر ما را رد میکند ما مخالفتی نکنیم.
اذان مغرب تمام شد و همه دور سفره افطار در استراحتگاه گروه واقع در شیرگاه حاضر شدند. الهام غفوری (تهیه کننده) اجازه نمی دهند که ما محل را ترک کنیم و می خواهد تا با گروه همراه شده و افطار کنیم . افطار با خاطرات سرصحنه فیلمبرداری و نشان دادن دوربینها و خواندن لطیفهها همراه است. خستگی یک روز کار در چهره تک تک افراد دیده می شود بعد از استراحتی چند ساعته گروه آماده می شود تا بخشهای دیگری از سکانس های باقی مانده را تصویربرداری کند و ما آماده می شویم که به تهران بازگردیم. سیروس مقدم با مهربانی خاصی که جزء خصلت های پسندیده او است ما را بدرقه کرده و سفارش می کند که با دقت رانندگی کنیم. گروه تولید سریال «پایتخت»۴ در هفته جاری مشغول تصویربرداری با شرایط سخت و فعالیت شبانه روزی خواهد بود تا بتواند سریال را با کیفیت مطلوب روی آنتن ارایه دهد.