گرانی‌ های زیرپوستی صدای مردم را درآورد

بازار این روزها حتی دیگر مردمی را هم به خود نمی‌بیند که برای تفریح به خرید آمده باشند. هوا آنقدر گرم شده که دیگر جذابیت یک تفریح را برای قدم زدن در بازارهای تهران، به حداقل رسانده است. آنهایی هم که می‌آیند، این روزها آنقدر چرتکه می‌اندازند و رقم‌ها را بالا و پایین می‌کنند که …

بازار این روزها حتی دیگر مردمی را هم به خود نمی‌بیند که برای تفریح به خرید آمده باشند. هوا آنقدر گرم شده که دیگر جذابیت یک تفریح را برای قدم زدن در بازارهای تهران، به حداقل رسانده است. آنهایی هم که می‌آیند، این روزها آنقدر چرتکه می‌اندازند و رقم‌ها را بالا و پایین می‌کنند که مبادا، خرجشان، بیش از حد از دخلشان بالا رود و ناخواسته هزینه‌های گزافی را بر زندگی خود تحمیل کنند.

در عین حال، گرانی‌های زیرپوستی نیز این روزها بیش از هر زمان دیگری خود را در بازار نشان می‌دهد. دولت می‌گوید که باید گرانی‌ها با او هماهنگ شود و از سوی دیگر، حاضر هم نیست که به پرونده‌های درخواستی رسیدگی کند. به همین دلیل، برخی‌ها هم رو به کم‌فروشی آورده‌اند. وزن کالا را کم می‌کنند و قیمت را ثابت نگاه می‌دارند. بسته‌بندی را عوض می‌کنند و ماده موثر درون آن را به شدت کاهش می‌دهند. نظارتی هم بر بازار نیست.

مردم هم که به ناچار به بازارها برای خرید مایحتاجشان مراجعه می‌کنند، بیشتر تمرکز خود را بر قیمت می‌گذارند و اینکه دخل و خرجشان با هم بخواند، بنابراین کمتر توجهی به وزن کالاها دارند و به آن، به عنوان یک عامل مهم در خریدهای خود، توجه می‌کنند.

نظارت‌ها بر بازار هم گویا یا انجام نمی‌شود یا کارساز نیست. چند ماهی هست که سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان دیگر جدیت لازم را در برخورد با متخلفان و کم‌فروشان در بازار ندارد، حاضر به پاسخگویی هم نیست. بالاخره باید آماری از برخوردها را ارایه دهد و یا اینکه حداقل مردم حضور بازرسان را در بازار احساس کنند.

نوشته های مشابه

كم‌فروشی البته اتفاق تازه‌ای در بازار نیست و مصرف کنندگان ایرانی همواره بدون تعارف این واژه را شنیده‌اند، به خصوص در دو سال اخیری که رکود بیش از هر زمان دیگری بر بازار حاکم شده، قدرت خرید مردم کاهش یافته و به اصطلاح، دولت هم زیاد به مردم سخت نمی گیرد. حتی گزارش‌های بانک مرکزی از قیمتها در بازار هم به این نکته کمتر توجهی می‌کند که با توجه به وزن کالاها، قیمت‌ها را بسنجد و بگوید که آیا کالایی گران شده است یا خیر؟

ممکن است که قیمت کالایی در ظاهر گران نشده باشد، اما وزن موثر آن وقتی کاهش می‌یابد، عملا یک گرانی زیرپوستی را نشان می‌دهد، ظاهرا تولیدکنندگان دریافته اند که علاج دوری از قیمت‌های دستوری و منتظر نماندن در صف تقاضا برای بررسی پرونده هایشان در دولت، این است که خود دست به کار شده و قیمت را بالا برند اما ظاهر این است که قیمت افزایشی نداشته اما در عمل حتما قیمت‌ها حداقل ۲۰ درصد افزایش یافته است.

تولیدکنندگان سناریوی کم‌فروشی را طبیعی ترین واکنش به سیاست‌های اقتصادی دولت می‌دانند و بر این باورند که وقتی هزینه های تولید از جمله حقوق و دستمزد و سایر هزینه های جانبی از جمله مالیات بالا رفته است، هیچگاه نمی‌توانند انتظار این را داشته باشند که به ندای دولت برای جلوگیری از افزایش قیمت پاسخ مثبت دهند بلکه در ظاهر این کار را کرده و در عمل، هزینه‌های سربار خود را از مصرف کنندگان می‌گیرند.

اما اینکه کم فروشی تا چه حد می‌تواند گره های تولید را باز کند هم موضوعی است که تولیدکنندگان خود چندان بر آن باوری ندارند و معتقدند که تا حد خاصی می‌توانند از ابزار کم فروشی برای پوشش دادن دخل و خرجشان استفاده کنند. آنها معتقدند که مردم دیگر کمتر خرید می‌کنند و مثل سابق کالاها را انبار نمی کنند. برخی حتی تنها برای مصرف یک روز خود خرید می کنند و اگر روز دیگری، چرتکه دخل و خرجشان با هم تناسب نداشت، برخی کالاها را نمی خرند، این مشکل اصلی تولیدکنندگان شده است.

گزارش‌های میدانی خبرنگار مهر حکایت از آن دارد که کم فروشی در شکل‌های مختلف در بازار رواج یافته است. تولیدکنندگان چیپس و پفک، باد بسته های خود را بیشتر و محتویات آن را کمتر کرده اند و تولیدکنندگان دوغ و شیر و ماست هم از پوشش‌هایی برای محصولات خود استفاده می کنند که جنس‌هایی مات دارد و محتویات درون آن را به خوبی نشان نمی‌دهد، این طور می‌توانند که کالای خود را گران بفروشند. تغییر رنگ شیشه‌ها و بطری محصولات هم راه دیگری برای کم فروشی است.

کم فروشی حتی به جعبه‌های دستمال کاغذی هم رسیده است. اندازه جعبه دستمال کاغذی براساس استانداردها باید ۲۰ در ۲۰.۵ باشد اما تولیدکنندگان داخل این جعبه ها را با دستمال‌های ۱۷در ۱۷ یا ۱۹ در ۱۹ پر می‌کنند و مصرف کننده هم خبری از آن ندارد؛ اين به معنای کم فروشی آشکار است و متاسفانه نظارتی بر بازار هم نیست.

اینها تنها نمونه‌هایی از کم‌فروشی‌هایی است که در بازار رواج پیدا کرده و متاسفانه سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان هم در این گرمای تابستانی، هنوز از خواب زمستانی بیدار نشده است.

به هرحال به نظر می رسد که دولت باید فکر جدی برای تولید داشته باشد، نه اینکه مدام آمار افزایش تولید را به رخ بکشد و از آن به عنوان پیشران رشد اقتصادی یاد کند یا بگوید که قدرت خرید مردم افزایش یافته و گرانی‌ها در بازار نیست. واقعیت تولید و بازار این روزها چیز دیگری است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا