«مگه میشه؟ مگه داریم؟!»

معمولا سریال و برنامه های مناسبتی بیش تر از سایر برنامه ها بینندگان را پای تلویزیون می نشانند. مخصوصا برنامه های ماه رمضان که از سال‌ها پیش رکورد بیننده ها را با سریال هایش جا به جا کرده است. امسال هم به رسم هر سال شبکه های تلویزیونی بهترین ساخته های خود را به آنتن …

معمولا سریال و برنامه های مناسبتی بیش تر از سایر برنامه ها بینندگان را پای تلویزیون می نشانند. مخصوصا برنامه های ماه رمضان که از سال‌ها پیش رکورد بیننده ها را با سریال هایش جا به جا کرده است. امسال هم به رسم هر سال شبکه های تلویزیونی بهترین ساخته های خود را به آنتن پیشنهاد دادند تا فرصت تماشای دورهمی تلویزیون در خانواده ها در این ماه را از دست ندهند.

سری چهارم “پایتخت” که پیش از این هم موفقیت زیادی در جلب مخاطب به دست آورده بود یکی از این ویژه برنامه های ماه رمضان است؛ سریالی که از همان ابتدا حامی خودش را به بینندگان معرفی می کند. یعنی قبل از اینکه بخواهد داستان نقی و دردسرهایش آغاز شود، شرکت محصولات بهداشتی “تاژ” بینندگان را به دیدن برنامه دعوت می کند. اما این تمام داستان نیست.

با آنکه تا به امروز تنها 8 قسمت از این سریال پخش شده است اما تبلیغات “تاژ” در این قسمت ها آنچنان زیاد بوده است که به چشم منتقدان هم آمده است. زیرا دیگر بحث آن نیست که هر از چندگاهی بیلبوردهای تبلیغاتی این محصولات در پلان های مختلف دیده شود و یا حتی استفاده از محصولات آن توسط شخصیت ها به نمایش گذارده شود.

در این قسمت ها مدلی جدیدی از تبلیغ دیده می شود. در قسمتی از سریال از زنان علی آباد تقدیر شد و «هما سعادت» به عنوان عضو شورای شهر برای سخنرانی حاضر شد. جدا از آنکه پیش از این مجری آن برنامه خود به صورت مفصل از حمایت های «تاژ» برای اجرای این برنامه تشکر کرده بود، همای پایتخت هم در صحبت های خود از «تاژ» و فعالیت های بشر دوستانه اش صحبت کرد. به این ترتیب یک سکانس کامل آن هم به قلم نویسندگان برای تبلیغ تاژ نوشته شده بود. یعنی دیگر بحث نشان دادن محصولات و اسم بردن از حامی مالی نیست بلکه این بار تبلیغ به دیالوگ ها و شخصیت های اصلی داستان هم رسیده است.

این تبلیغات آنقدر زیاد بوده است و پایتخت آنچنان تلاش کرده است که برند “تاژ” را در لابه بلای سکانس هایش جا بدهد که صدای اعتراض منتقدان را بلند کرده است. اینها شاید از تنگ‌دستی صدا و سیما می‌آید و یا شاید استفاده بهینه از یک سریال پر مخاطب برای کسب درآمد؛ اما هر چه هست این شیوه از تبلیغات و خوراندن اجباری آن به مردم، شیوه جدیدی است برای تجارت و از دست دادن محبوبیت و به قول نقی معمولی: “مگه میشه، مگه داریم!”

این در حالی است که پیش از این هم انتقاد از استفاده از حمایت مالی در سکانس های مختلف به سریال «پایتخت» شده بود. «پایتخت 3» که در نوروز پخش شد هم صدای منتقدان را درآورد زیرا در هر قسمت حداقل یک بار هم که شده برند شرکت سرمایه گذاری و بازرگانی “اطلس مال” دیده می شد. که به گفته مدیرعامل این شرکت این نوع تبلیغ موفق هم بوده است.

با اینحال منتقدان، سریال «پایتخت 3» را یک فیلم تبلیغاتی نامیدند که تبلیغات غلیظی در همه قسمت‌های آن بر بیننده تحمیل می شد.

البته شاید «پایتخت» به علت پرطرفدار بودنش آنقدر مورد توجه قرار گرفته باشد زیرا مدل جدید تبلیغات تنها به این مورد محدود نشده است. دیگر برنامه های تلویزیونی و حتی برنامه های زنده هم در میان صحبت هایشان رنگ و بوی تبلیغاتی گرفته اند.

پیش از این حضور برندهای مختلف را در برنامه های “زنده” مختلفی همچون برنامه های آشپزی «سامان گلریز» که خود به یکی از سوژه های طنز تبدیل شد بودیم و یا حتی ورود تبلیغات به برنامه کودکان مانند عمو پورنگ و یا فتیله که در آن محصولاتی همچون زر ماکارون تبلیغ می شد و یا به برندگان مسابقه ها جایزه داده می شد.

اما جدیدترین آنان، آن هم در اجرای زنده برنامه “ماه عسل” است. این برنامه که خود به اندازه کافی حواشی دارد اما از این نقدها هم دور نمانده است. برنامه ای پرطرفدار ویژه ماه رمضان که در کنار مطرح کردن سوژه هایش جایی برای تبلیغات هم باز کرده است.

احسان علیخانی مجری برنامه که گاهی نمیگذارد مهمانانش تقدیرشان را طولانی کنند مبادا که تبلیغی برای کسی باشد خود در میان صحبت هایش بارها در رابطه با «موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج» و «بیمه نامه سرطان بیمه البرز» سخن گفته و حتی در برنامه ای هم اعتراف کرد که این برندها اسپانسرهای برنامه هستند و بنابر قول ها و وعده هایی که به سازمان صدا و سیما داده باید به هر شکل حرفی از برندها هم به میان بیاید.

شاید در این میان برنامه های ورزشی تنها برنامه هایی بودند که کمتر صحبتی از حامیان مالی در آنان می شد. شاید گاهی نمایی از برندها و یا اسمی از حامیان در طول برنامه به میان می آمد اما شکل جدید تبلغیات به مجریان و یا کارشناس های این نوع برنامه ها هم رسیده است. به طور مثال زمانی که کارشناس های والیبال و مجریان برنامه قبل از یک بازی پر بیننده گفتگو درباره تیم حریف و تکنیک بازی آنان را کنار میگذارند و از “شکلی” حامی سلامت سخن می گویند.

تمام این تغییرات نشان می دهد که صدا و سیما روش جدیدی در کنار روش های پیشین برای تبلیغات در نظر گرفته است. مشخص نیست که این میزان حضور تبلیغات در برنامه های مختلف ناشی از مشکلات مالی صدا و سیماست و یا تلاش برای کسب منافع بیشتر. شاید تبلیغ محصولات در سریال ها و برنامه های پر بیننده تلویزیونی از لحاظ اقتصادی چندان هم بد نباشد و حتی به چرخه اقتصادی کشور هم کمک کند اما آنچه مخاطبان را دلزده می کند گسترش بی حد و مرز آنان در بخش های مختلف برنامه هاست که حال به فیلمنامه سریال ها هم رسوخ کرده است.

سوال اینجاست که آیا واقعا صدا و سیما بودجه لازم برای تامین برنامه های پربیننده خود را ندارد که اینچنین ناچار است تولید آنان را به حامیان مالی بسپارد؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا