طرح عربستان برای براندازی نظام سوریه
روزنامه الاخبار لبنان به انتشار اسناد دیگری از مطالب افشا شده رسمی عربستان سعودی در سایت ویکیلیکس پرداخت و نوشت: به اعتقاد عربستان سعودی از اوایل سال 2010 میلادی، 30 هزار مبارز می توانستند بدون منتظر بودن برای ترسیم موضع روسیه، به جنگ سوریه پایان دهند. برای حمایت از این گروهها عربستان سعودی و ترکیه …
روزنامه الاخبار لبنان به انتشار اسناد دیگری از مطالب افشا شده رسمی عربستان سعودی در سایت ویکیلیکس پرداخت و نوشت: به اعتقاد عربستان سعودی از اوایل سال 2010 میلادی، 30 هزار مبارز می توانستند بدون منتظر بودن برای ترسیم موضع روسیه، به جنگ سوریه پایان دهند. برای حمایت از این گروهها عربستان سعودی و ترکیه و قطر هیئتی از نظامیان ارشد خود را تشکیل دادند تا حلقه ارتباطی با ارتش آزاد باشند و اقدامات نظامی را که باید در محیط های مرزی با لبنان و عراق و اردن شکل گیرد، کامل نمایند.
در ژولای 2012 سوریه شاهد خشن ترین تحولات میدانی بود. در 16 ژولای ارتش آزاد آغاز عملیات آتشفشان دمشق را اعلام کرد تا درگیری ها در داخل پایتخت ادامه پیدا کند ، این اتفاق دو روز قبل از انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه انجام شد که در آن عماد داود راجحه وزیر دفاع و آصف شوکت معاون وی و حسن ترکمانی رئیس ستاد مدیریت بحران و هشام اختیار رئیس دفتر امنیت ملی این کشور کشته شدند. در روز 24 ژولای مخالفان به شهر حلب حمله کرده و نیمی از آن و بخش گسترده ای از حومه آن را تحت اختیار گرفتند.
این تحولات هم زمان با تصدی پست ریاست سرویس جاسوسی عربستان سعودی و برعهده گرفتن پرونده سوریه از سوی بندر بن سلطان صورت می گرفت ، تا قبل از آن زمان ریاض فعالیت های عملی خود را تنها در روند دیپلماتیک دنبال می کرد و مدعی بود به دنبال توقف حمام خون در سوریه است. رسانههای سعودی روایت انقلاب مسالمت آمیز در برابر رژیم سر تا پا مسلح سوریه را مطرح می کردند.
در همین ماه شورای وزیران عربستان سعودی به ریاست ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان تشکیل جلسه داد و نسبت به تشدید خطرناک خشونت ها از سوی دولت سوریه ابراز تأسف کرد. شاه عربستان در اواخر می 2012 شیوخ مطرح سلفی را احضار کرده و آن ها را از جمع آوری کمک برای شهروندان سوری منع کرد. تمام اسناد ویکی لیکس نشان می دهد که عربستان سعودی مأموریت نظامی مخالفان سوریه را از همان ماه های اولیه آغاز بحران این کشور برعهده داشته است. هماهنگی های بین عربستان و ترکیه برای حمایت از مخالفان مسلح سوریه که اخبار آن در رسانه های جمعی و در سفر محمد بن نایف ولیعهد عربستان سعودی به ترکیه در آوریل سال 2015 مطرح شد، از سه سال پیش آغاز شده بود.
کلمه انقلاب در تلگراف های وزارت خارجه عربستان تنها در مورد سوریه مطرح شده است، این در حالی است که عربستان در پی انقلاب های عربی نسبت به دوستان خود موضع نگرانی دارد. ریاض با ترکیه و قطر تنها در مورد دمشق توافق دارند و خواستار برگزاری نشست هایی در این رابطه هستند.
در 29 آوریل 2012 در تلگرافی که از سوی مقرن بن عبد العزیز رئیس استخبارات و سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی امضا شده، این دو نفر بر اهمیت تحرک جهت کمک به مخالفان سوریه و ارتش آزاد تأکید کردند. در این تلگراف به توافق بین عربستان و ترکیه و قطر برای ایجاد کمیته یا هیئتی از افسران ارشد جهت ایجاد کانال تماس با شورای ملی سوریه و ارتش آزاد اشاره کردند. آنها تأکید کردند که نکته مهم این است که برای مخالفان شرط تعیین شود که باید با یکدیگر متحد شده و تحت فرماندهی شورای ملی به ریاست برهان غلیون انجام وظیفه نمایند.
20 روز پیش از این موضوع سعود الفیصل ابراز امیدواری کرده بود که پادشاه اهمیت بالای هماهنگی با ترکیه را در این زمینه درک کند. با وجود برنامه های ویژه ای که در مورد سوریه و منطقه وجود داشت، اما عربستان می بایست از موضع آنکارا برای افزایش فشار بر سوریه استفاده کند. در تلگرافی که در هشت آوریل 2012 ارسال شد، سعود الفیصل تاکید کرد: تعیین مکانی برای تمرکز تماس ها با مخالفان سوریه و تشویق آنها به وحدت صفوف و هماهنگی آنها مهم است، چرا که این موضوع سرعت فروپاشی دولت سوریه را افزایش می دهد. به همین علت وی پیشنهاد کرد که تماس هایی با مخالفان سوریه انجام شده و آنها به این نکته تشویق شوند که خود را عامل مانع تراشی در اجرای طرح کوفی عنان فرستاده سازمان ملل در سوریه معرفی نکنند. چرا که دولت سوریه سعی خواهد کرد این طرح را اجرا کند. سوریه نیروهای خود را در تاریخ دهم آوریل از شهرها خارج کرد و در روز دوازدهم کشتار را متوقف کرد، بنابراین نباید مخالفان عامل مانع تراشی در این روند معرفی شوند تا سرزنش دیگران را برای خود بخرند.
در سفارت بیروت آقای سفیر پیامدهای خبر کشته شدن اعضای ستاد بحران در نتیجه مسموم شدن در می سال 2012 را پیگیری می کرد. وی در تلگرافی به سفارت اعلام کرد که نسبت به شایعات مطرح شده در مورد کشته شدن اعضای ستاد بحران در فرماندهی سوریه مطمئن نشده است ، به ویژه اینکه برخی اخبار از کشته شدن آصف شوکت داماد بشار اسد حکایت دارد. اما اخباری که شایع شده بود، اهداف دیگری را نیز دنبال می کرد. ممانعت از تشکیل جلسات ستاد بحران با اعضای کامل خود طرح های فرماندهی سوریه در ابعاد میدانی را با مانع مواجه می کرد. همچنین برخی اسناد در مورد ورود مقادیری از سلاح برای ارتش آزاد سوریه از طریق ترکیه شامل 300 قبضه آر پی جی زن به همراه 12000 موشک آن و 400 مسلسل کلاشنیکوف بود.
بر اساس این اسناد، ناظران [سعودی] اعتقاد داشتند که محدود بودن تسلیحات، قدرت ارتش آزاد سوریه در جذب اعضای جدید را محدود کرده است. اگر سلاح های کافی به آنها برسد، آنها می توانند 30 هزار مبارز جذب کرده و بدون منتظر شدن برای ترسیم مواضع روسیه نسبت به این بحران که هیچ کس نمی داند چه می خواهد و منافع مستقیمش چگونه تأمین می شود، به درگیری ها در سوریه پایان دهند.
ناظران از پایان نقش شورای ملی سوریه که هیچ تأثیرگذاری میدانی نداشت، ابراز تأسف نمی کردند. پایان دادن به این نقش می توانست حرف و حدیث ها در مورد دعوت مخالفان سوریه به گفت و گو با بشار اسد رئیس جمهور این کشور را متوقف کند. سفیر عربستان در “پایتخت انقلاب” از تبدیل شدن تمرکز در پایداری ” انقلابیون سوریه ” در بابا عمرو و حمص به تمرکز بر پیروزی های نیروهای بشار اسد ابراز تأسف کرد و گفت که این روند احتمالاً به تقویت اعتماد به نفس دولت سوریه منجر خواهد شد یا این که این احساس را ایجاد می کند که دعوت به تجهیز گروه های مسلح فایده زیادی نداشته است.
وی تأکید کرد که اتفاقاتی که رخ داده نگرانی ها از وجود تفاهم های بین المللی برخلاف رویکردها و اولویت های دولت های عربی حامی مخالفان را ایجاد می کند. این موضوع همچنین می تواند امیدها برای پیشبرد اوضاع به سمت بررسی های جدی برای راه حل سیاسی را افزایش دهد.
سفیر عربستان سعودی در پایان تلگراف خود تأکید کرد که ناظران بر ضرورت ادامه حمایت از مقاومت مسلحانه سوریه از طریق ارائه حقوق بالا به تمامی اعضای جدا شده از ارتش نظامی سوریه و ارائه سلاح هایی در سطح سلاح های ارتش سوریه و حمایت دولت های مجاور سوریه به ویژه اردن از مخالفان تأکید دارند. به اعتقاد این عده باید به گروه های انسانی ساکن در مناطق مرزی سوریه با لبنان و عراق کمک های مالی صورت گیرد تا آنها نیز در تشکیل محیط همراه با ” انقلاب سوریه ” سهیم شوند.
بر اساس این گزارش ، در این خصوص ملاحظه شد که نمایندگان جریان المستقبل در منطقه شمالی عکار واقع در مرزهای سوریه انتقاداتی را در مورد مواضع این جریان اعلام کردند، چرا که می دانستند از ارائه هر کمکی به انقلابیون سوریه ناتوان هستند، چرا که اهالی مناطق آنها فقیر هستند. بنابراین مفید است که دولت های حامی انقلاب سوریه این مناطق و مناطق مشابه در دولت های دیگر را نیز با حمایت های مالی فوری تقویت کنند تا شرایط معیشتی آنها برای تسهیل ارتباط این مناطق با داخل سوریه بهتر شود، به ویژه اینکه بار سنگین پذیرایی از بسیاری از عناصر پناهنده شده از سوریه، بر دوش آن ها قرار دارد.