شوهرم حاضر نیست خانه را به نام من بزند

چندی پیش زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه كرد و درخواست طلاق داد. وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی روزی كه با شوهرم ازدواج كردم هیچ مبلغی را به عنوان مهریه تعیین نكردم. در كل هیچ مهریه ای نخواستم در عوض به او گفتم اگر خانه ای خریدیم باید به نام …

چندی پیش زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه كرد و درخواست طلاق داد.
وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی روزی كه با شوهرم ازدواج كردم هیچ مبلغی را به عنوان مهریه تعیین نكردم. در كل هیچ مهریه ای نخواستم در عوض به او گفتم اگر خانه ای خریدیم باید به نام من بخرد.

زن جوان ادامه داد:اما وقتی ازدواج كردیم و بعد از چند سال یك خانه خریدیم شوهرم سه دانگ آن را بیشتر به اسم من نزد و سه دانگ دیگرش را به نام خودش زد. از اینكار او به شدت متعجب شدم و اصلا تصورش را نمی كردم كه او خانه را به اسم من نزد. وقتی من مهریه ای ندارم چرا باید هیچ خانه ای به نام من نباشد. تازه آنجا بود كه فهمیدم شوهرم اصلا به من اهمیتی نمی دهد و درواقع نمی توان در كنار او زندگی كرد. من دیگر به شوهرم اعتمادی ندارم و می خواهم با گرفتن پول سه دانگ خانه ام از او جدا شوم.

بعد از صحبت های این زن قاضی دستور احضار شوهر او را به دادگاه صادر كرد تا صحبت های او را هم بشنود.‎

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا