خود سرها بی سر نیستند

در گذشته نيز هر وقت جلسه اي بر هم مي خورد  يا اشخاصي را مورد ضرب و جرح قرار مي دادند ،مسئولان مي گفتند كه اين كار توسط نيروهاي خودسر انجام شده است.من در اين يادداشت مي خواهم اين مسئله را بشكافم كه معناي نيروي خودسر چيست. اول اينكه، اگر مقصود از نيروي خود سر سازمان يافته نبودن و اتفاقي بودن اين حركات و بدون آنكه افرادي از جايي دستور بگيرند،  و برنامه ريزي و جمع شوند و كاري انجام دهند براي هيچكس قابل قبول نيست. مگر مي شود در يك مجلس بزرگي مانند سالگرد بزرگداشت حضرت امام(س) كه هزاران عاشق و جان بر كف از سراسر كشور در آن حضور دارند، جمعي به صورت تصادفي و آن هم در سخنراني رئيس جمهور و يادگار امام اغتشاش كنند و تصادفي شعارهايي هماهنگ و يكنواخت سر بدهند؟ از سويي ديگر، اگر مقصود  اين است كه اين نيروها از مسئولان نظام و مقامات كشور دستور نگرفتند،اين روشن است كه چنين چيزي ممكن نيست . مسئولان نظام به هيچ عنوان ودر هيچ زمان چنين كاري را انجام نمي دهند حتي اگر نسبت به كسي منتقد و معترض باشند.
معناي خودسر روشن است واين معنا به افرادي اطلاق مي شود كه دستور رسمي از هيچ نهادی و يا وزارتخانه اي ندارند. در دهه هاي اخير شاهد بوديم كه گروهي منسجم و متحد شدند و به صورت سازمان يافته هركجا كه مي خواستند ايجاد اغتشاش  کرده  و با برهم زدن جلسات، به شخصيت هاي نظام توهين مي كردند و تابه حال هم مشاهده نشده است كه برخورد قانوني و قاطع با آن ها صورت بگيرد. البته گاهي براي خالي نبودن عريضه چند نفر احضار شده و بعد از مدتي رها مي شوند. اما برخورد ريشه اي كه مشخص شود اين افراد چه كساني هستند و ريشه اين افراط گري ها و اغتشاشات كجاست مشخص نیست.
مسئله ديگر اين كه ما فكر مي كنيم اگر بگوييم اين افراد نيروهاي خودسر هستند به نفع نظام است در صورتي كه اين‌گونه نيست.من مطمئنم و قبلا هم بارها گفته ام كه اين واژه و استفاده از آن به معناي اظهار ضعف و عدم اقتدار نظام است و نبايدآن را مطرح كرد.نظامي كه قانون اساسي،رهبري،قواي سه گانه و نيرو ی انتظامي دارد و اين افراد نتوانند تعدادي خودسر را شناسايي كنند و جلوي حركات آن ها را بگيرند ضعف دارد. در اين‌جا خواهش من از مسئولان نظام اين است كه اين تعبير را به كار نبرند.اين تعبير در دنيا به شكل ديگري برداشت مي شود و رسانه هاي خارجي روي آن تحليلي بر ضد و ضعف نظام ارائه مي دهند.چرا بايد بگوييم نيروهاي برهم زننده مراسمات خودسر و گاهي اوقات ناشناخته هستند. بايد گفت كه متاسفانه در تهران بزرگ افرادي هستند كه براي اين خودسري ها برنامه ريزي مي كنند كه مشخص هستند.اين افراد،فرماندهي ،مساجد و محافل شان مشخص است و با برنامه‌ريزي و آموزش اين كار ها را انجام مي دهند بعید است که  مقامات كشور اعم از امنيتي و انتظامي  اين مسئله را ندانند.بنابراين برخورد با اين افراد كار دشواري نيست.در استان ها و شهر هاي كوچك تر هم كه به طور طبيعي مشخص است كه شناسايي و برخورد آسان تر است.من اين اخطار و هشدار را 15 سال قبل دادم كه اگر حريم ها شكسته شود،فقط حريم يك مسئول ويا شخص خاص شكسته نمي شود بلكه همه حريم ها و حرمت هارا نشانه مي گيرد.قبل از آن‌كه حريم بزرگاني چون آيت ا… هاشمي شكسته شود اين هشدار داده شد اما گوشي بدهكار صحبت هاي ما نبود تا امروز كه اين ريشه فاسد و درخت متعفن در سرزمين مقدس ايران گسترش پيدا كرده است و تبديل به جرياني ضد اسلامي،ضد ملي و ضد اخلاقي شده است و حالا كار به‌جايي مي رسد كه حرمت شخص دوم نظام يعني رئيس جمهور ،يادگار امام و مسئولان عالي رتبه نظام شكسته مي شود و اين جاي تاسف دارد. در پايان اين متن از رئيس جمهور و مسئولان تقاضا مي كنم كه ريشه اين بي اخلاقي را يك بار براي هميشه بخشكانند وسخني هم با منتقدان به دولت و جريان هاي سياسي دارم وآن اين است كه كشور داراي قانون است.اگر به شخص يا گروه   يا دولت انتقادي داريد از مجراي قانون وارد شويد و در فضايي اخلاقي از طريق رسانه ها به نقد بپردازيد و از اجراي برنامه هاي بي مجوزي كه باعث هرج و مرج شود دوري كنيد.

رسول منتجب نيا/ قائم مقام دبير كل حزب اعتماد ملي