كواچ پنجاه تا گاف داده، من فقط دو تا را گفتم!
او درباره اتفاق جالبي كه بازيكنان تيم ملي آمريكا در ورزشگاه آزادي رقم زدند و پيش از اذان آب ننوشيدند هم بيشتر گفته است. گفتوگوي اختصاصي جواد محتشميان با «قانون» را ميخوانيد. ايران چهار بازي اول خود را باخت و پس از بازي با روسيه روند بردها آغاز شد. به نظر من در بازي هاي …
او درباره اتفاق جالبي كه بازيكنان تيم ملي آمريكا در ورزشگاه آزادي رقم زدند و پيش از اذان آب ننوشيدند هم بيشتر گفته است. گفتوگوي اختصاصي جواد محتشميان با «قانون» را ميخوانيد.
ايران چهار بازي اول خود را باخت و پس از بازي با روسيه روند بردها آغاز شد.
به نظر من در بازي هاي اول هم ما مشكل خاصي نداشتيم و بازي بدي را به نمايش نگذاشتيم. بچههاي ما در كوران مسابقات باشگاهها بودند و طبيعي بود كه نتوانند روند طبيعي خود را داشته باشند. اما چيزي كه بيشتر باعث به وجود آمدن مشكلات شد، مسائل حاشيهاي بود كه نميتوان به آنها پرداخت.
جدا از مسائل حاشيهاي در مسائل فني هم مشكل داشتيم.
طبيعتا در بازيهاي اول ما هماهنگي لازم را نداشتيم.
اين مسئلهاي است كه براي آمريكاييها هم وجود داشت.
تفاوت ما و آمريكا در اين بود كه ما در خانه آنها بازي ميكرديم. در بازي جمعه و يكشنبه شب، تماشاگران عرصه را براي حريف تنگ كرده بودند. آنها به شدت تحت فشار عجيبي بودند و در تمام عمرشان اين همه تماشاگر كه بيايد از اول تا آخر بازي تيم را تشويق كند، نديده بودند. به اين ترتيب درست است كه آمريكاييها بازيكنان حرفهاي هستند ولي تفاوت در اين بود كه يك گروه 15-10 هزارنفري در يك زمان مشخص تيم را تشويق كنند و خسته هم نشوند. از همه مهمتر اينكه به هرحال نفراتي كه در ورزشگاه هستند فاميلها و دوستهاي بچهها هستند و بچهها در مقابل آنها احساس مسئوليت ميكنند، لذا انگيزه و توان آنها چندين برابر ميشود. بنابراين اگر همه چيز بين ما، آمريكا، لهستان و روسيه برابر باشد، طبيعي است كه تيمي برنده مي شود كه در خانه باشد.
يعني ما ضرر كرديم كه شش بازي اولمان را خارج از خانه برگزار كرديم؟
درست است كه ما بيرون از خانه بازي كرديم و از اين طرف مشكل داشتيم ولي يك مقدار هماهنگيها بيرون از خانه به دست آمد و عملكرد تيمها را آناليز كرديم كه مثلا در آمريكا از كدام بازيكنان استفاده ميكنند و قدرت خط حملهشان روي كدام بازيكن و در كدام منطقه است. زمانيكه آنها به ايران آمدند ما 6بازي كرده بوديم و خوشبختانه دو بازيمان را هم برده بوديم كه اين دو بازي از نظر رواني خيلي كمكمان كرد. ضمن اينكه ما زمان و انرژي زيادي را در مسافرتها از دست داديم. اما خوشبختانه در ايران اين مسائل حل شد و كمكمان كرد. در نتيجه ضمن آنكه بچهها بهترين بازيهايشان را كردند، هيچگونه كم و كسري در انجام بازي نداشتند. من فكر ميكنم اين عاليترين شرايطي بود كه ميتوانست براي ما رقم بخورد.
بازي با لهستان را در تهران چگونه ميبينيد.
به هرحال لهستان و روسيه خيلي كار كردهاند و اصطلاحا ميدان ديده هستند. ما بايد اين توان را بگذاريم كه براي آنها هم با وضعيت موجود حاضر شويم. يعني نقاط ضعفمان كم باشد و كم خطا باشيم. در بازي دوم مقابل آمريكا واقعا ميشد ايرادي از اين تيم گرفت؟ وقتي آنها آبشار ميزدند مدافع ما به قول واليباليستها توپ را زخمي ميكردند (روي توپ اثر ميگذاشتند تا با سرعت بالا وارد زمين نشود)، اين زخمي كردن به دفاع وسط ما زمان ميداد و عقب زمينيها با دقت دنبال توپ بودند و آنرا به جريان ميانداختند. اين عاليترين كاري بود كه ميشد انجام داد. اما آيا همين برنامه در زمين آمريكا هم انجام شد؟ مطمئنا خير. اميدوارم با بازيهاي خوبي كه بچهها انجام دادند واعتماد به نفسشان را بالا بردند، امكان رسيدن به تيمهايي مثل آمريكا، لهستان و روسيه را داشته باشيم.
به نظرتان مقابل روسيه كار سختي داريم؟
ما بايد همه را آمريكايي بدانيم كه سال گذشته قهرمان جهان بوده است. اگر به اين نتيجه برسيم كه دقت را بايد چاشني كار كنيم، قطعا موفق ميشويم.
امسال گفته مي شد كه تعداد برد مهم است نه امتياز.
امتياز كه قطعا مهم است. وقتي شما 9 امتياز گرفتيد و من 8 تا! قطعا شما به مرحله بعد صعود ميكنيد. اما زمانيكه دو تيم در امتيازات برابر شدند، آنجا مهم تعداد برد است.
ولي در گروه A، برزيل با امتيازات كمتر، بالاتر از ايتاليا قرار دارد.
آن گروه را ول كنيد. آنجا مثل وضعيت سال گذشته ماست. چون از آن گروه، سه تيم بالا ميروند. اگر يادتان باشد سال گذشته چون ايتاليا ميزبان بود از آن گروه صعود كرد و جنگ بين ما، لهستان و برزيل بود. در گروه آ، ايتاليا را هرجوري حساب كنيد، صعود ميكند چون ظرفيت آنها از استراليا بالاتر است. آنجا برزيل ميزبان است و قطعا صعود كرده است. صربستان و ايتاليا هم ظرفيت واليبالشان بالاتر از استرالياست و بنابراين قطعا صعود ميكند.
نظرتان درباره مرندي، ليبروي جوان تيم ملي چيست؟
مرندي ليبروي خوبي است كه جديدا به تيم ملي اضافه شده و اميدوارم بتوانيم با او به مراحل بالاتر صعود كنيم. ولي حق او بود كه از همان بازي اول مقابل آمريكا بازي كند. ما بايد پيش از اين به دنبال جايگزين ظريف مي رفتيم چون از سال قبل متوجه شده بوديم نياز به جايگزين، براي او داريم.
ظريف در گفتوگو با «قانون» از برخوردها گلايه داشت.
به هرحال يك وقتي است كه شما ماشين زير پايتان است و لاستيكش مي تركد، شما اين لاستيك را عوض و لاستيك نو جايگزين ميكنيد. الان برخوردها اين گونه شده و از همه استفاده ابزاري ميكنند. اين بازيكن سال گذشته خيلي به تيم ملي كمك كرد. الحق اگر او نبود ما جايگاه سال گذشتهمان را كسب نميكرديم. من اين را روي آنتن بارها و بارها گفتم، ولي اينها ميگويند اگر محتشميان خوب ما را نميگويد بدمان را هم نگويد. شما بازي مقابل آمريكا را از تلويزيون تماشا كرديد؟
بله.
پس شنيديد كه درباره اعتراضها چه گفتم. شما وقتي اعتراضي داريد طبق قانون ميتوانيد ويديو چك را درخواست كنيد. خب وقتي 6 بازيكن به سمت داور ميروند اين چه معني دارد؟ خب اگر كارت قرمز نشان شما بدهد، چه اتفاقي رخ ميدهد؟ همه ايران از برد مقابل آمريكا خوشحال بودند ولي آيا ما اخلاق را برديم؟ قطعا خير. حيف است با اين عملكرد خوبي كه قهرمان سال گذشته را بردهايم كاري كنيم كه آن شيريني برد را از ما بگيرد. من مخالف اين قضايا هستم. بيشترين مخالفان من هم ميگويند محتشميان چرا اين قضايا را ميگويد. هر تيمي باشد ميگويم. آمريكا هم اين كار را كند ميگويم. مگر راجع به اسپريدونوف نگفتم؟ گفتم كاراكتر او به همين شكل است. همين يك بازي هم كه نه، بازيهاي مختلفي را از او ديدهام و نظرم را گفتم. بايد بگويم كه اين آدم الگوي بچههاي ما نشود. من خواستم يك لحظه روي آنتن بگويم در تاريخ ورزش ايران ما يك پهلوان داشتيم ولي تا بخواهيد قهرمان داشتيم. چطور شده با اين همه قهرمان اسمي از آنها نيست؟ جالب است ما الگويي به نام غلامرضا تختي داشتيم و نيازي نيست دنبالش بگرديم. اما متاسفم. يكسري مسائل است كه نميشود همه را باز كرد.
به آب نخوردن بازيكنان آمريكا قبل از اذان برسيم. ماجرايي كه خيليها از آن استقبال كردند. اين درحالي بود كه ما سرود ملي اين كشور را هم پخش نميكنيم و پيش از بازي هم حسيني با لفظي مثل «ننه مرده» از آنها ياد ميكند.
ببينيد اين سياست تلويزيون است و من نميتوانم در اين باره نظر بدهم. درباره لفظي هم كه استفاده شده بايد بگويم كه اين آقايان ميكروفون به دست دارند و اين دليل نميشود كه توان مجريگري دارند. اتفاقا وزن تلويزيون را هم پايين ميآورند.
گفتيد كه بازيكنان آمريكا پيش از اذان، آب ننوشيدند.
اتفاقا من خيلي حواسم به اين بازيكنان بود. پيش از اذان گفتم اي خدا، مگر ميشود اينها ندانند ما اعتقاداتي داريم و روزه هستيم. ضمن آنكه چندين هزار تماشاگر آنجا بودند و اينها اگر بروند و آب بخورند و تماشاگر چيزي را پرتاب كند يا عكس العملي رخ بدهد خيلي بد ميشود. خدا را شاهد ميگيرم مانده بودم چه كار كنم؟ بازيكنان كه وارد شدند، تداركات ظرفهاي آب را در گوشهاي گذاشتند و من هم حواسم بود كه كسي سراغ نيمكت ميرود؟ چون نميشد به اينها هم چيزي گفت. من چه كاره هستم كه به اينها چيزي بگويم؟ جالب اين بود كه اذان را كه گفتند و تمام شد همه باهم سراغ آب رفتند كه نشان ميداد همه شان تشنه بودند. يك تيمي هر مذهب و مرامي دارد براي خودش، ولي جالب است كه به ما احترام گذاشته است. اين خيلي قشنگ بود و بايد بپذيريم ما هم بايد با اعتقادات و باورهاي آنها بازي نكنيم. من آن صحنه را ديدم و اين خيلي براي من حس خوبي داشت. اين يعني جايگاه ما را پذيرفتهاند و من هم روي آنتن گفتم.
نقش كواچ را در تيم ملي چگونه ديديد؟
ببينيد به نظر من فاصله كواچ و ولاسكو خيلي زياد است. من احساس ميكنم كواچ در جاهايي كه بايد مديريت داشته باشد، تيم خودش در چرخه است و كار خودش را انجام ميدهد. كواچ بايد افتخار كند كه اينجا آمده و ايران براي آينده او، سكويي خواهد بود. كواچ 50 تا گاف داده و من فقط دوتايش را روي آنتن گفتهام.
گفته ميشد گزارشگرها يك مشكلاتي با مربيان تيم ملي دارند و اصل مشكل هم از آنجايي آغاز شد كه گفتند شما انتقاد ميكنيد چون همراه تيم به آمريكا نرفتهايد؟
خب اين افرادي كه درخواست دادند چه كساني هستند؟ من از زمان حاج آقا يزداني بگويم كه بارها به من گفتند فلان سفر را برو. ولي گفتم نميروم. گفتم سازمان صدا و سيما اگر بتواند مرا به مسابقات اعزام ميكند. من با تيم جايي نميروم تا سخنگوي آنها باشم. سعي كردم به عنوان يك آدم مستقل، اعتبار تلويزيون را حفظ كنم. جايي كه چيزي خوب بوده را گفتهام و به تيم مليام تعصب دارم پس هرچه لازم باشد را ميگويم. اما در مسابقات باشگاهها برايم فرقي نميكند و طرفدار تيمي نيستم. به باور خودم براي تيم ملي سنگ تمام گذاشتم.
محمد آقايي فرد