گوشه ای از کثافت کاری های اسرائیلی ها

برای سه روز پیاپی در 15 ژوئیه 2014، نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) هزاران تماس تلفنی با ساکنان شجیوا در غزه شمالی برقرار کرد. ساکنان تشویق شدند که پیش از عبور تانک های IDF از مرزها، خانه های خود را تخلیه کنند. ده ها هزار اعلامیه هم (با هواپیما و بالگرد) بر سر این روستا ریخته …

برای سه روز پیاپی در 15 ژوئیه 2014، نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) هزاران تماس تلفنی با ساکنان شجیوا در غزه شمالی برقرار کرد. ساکنان تشویق شدند که پیش از عبور تانک های IDF از مرزها، خانه های خود را تخلیه کنند. ده ها هزار اعلامیه هم (با هواپیما و بالگرد) بر سر این روستا ریخته شد. این اعلامیه ها مسیرهای تخلیه و همچنین پناهگاه های امن را در شهر غزه نشان می دادند. نیروی دفاعی اسرائیل به طور روزانه پیام های مشابهی را از طریق رادیو و تلویزیون محلی منتشر می کرد. اما این موارد، تمام قضیه نیستند. آن ها تماس های تلفنی بسیاری با ساکنان پرنفوذ شجیوا برقرار کردند و از آن ها خواستند که از حمله قریب الوقوع IDF برای اهالی منطقه پرده بردارند.

هزاران و هزاران هشدار داده شد. مقام های ارتش اسرائیل به طرف مقابل گفتند که چه زمانی و در کجا نیروهای خود را پیاده خواهندکرد. این موضوع سبب شد برای سه روز، مبارزان حماس مزیت کامل به دست آورند و بتوانند ابتکار عمل را در دست گیرند. آن ها (حماس) نیروهای خود را در اعماق بیشتر و مکان های مناسب تری به کار گرفتند. تله های جنگی خود را مخفی کردند. تک تیراندازهای خود را در موقعیت های عالی مستقر کردند. مبارزان بیشتری را به منطقه گسیل کردند. موقعیت سلاح های خود را از پیش تعیین کردند. تونل های زیرزمینی خود را هم آماده کردند.

تا اینجای کار، به وضوح مشخص بود که فرماندهان نیروهای دفاعی اسرائیل، فراتر از دستورات قوانین بین المللی جنگی عمل کرده بودند؛ قوانینی که برای جلوگیری از کشته شدن غیرنظامیان تصویب شده اند. با این حال، یک قدم دیگر هم برداشته شد. فرماندهان IDF تصمیم گرفتند که یک روز دیگر هم صبر کنند تا شهروندان فرصت بیشتری برای خروج از منطقه داشته باشند؛ هرچند این اقدام باعث می شد که نیروهای آن ها حتی در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند. سپس جهنم آغاز شد. شجیوا، مکان جنگ شهری بین حماس و IDF طی جنگ تابستان 2014 بود. 67 سرباز اسرائیلی در آن جنگ کشته شدند و بسیاری از مجروحان هنوز هم در بیمارستان ها هستند.

«بن» یکی از بازماندگان اسرائیل در این جنگ است. او یکی از مشاوران نیروی دفاعی اسرائیل است که در استرالیا و خارج از سیدنی بزرگ شده است. امروز «بن» در کنار تپه ای در نزدیکی روستای اسرائیلی «مفالیسم» ایستاده است و به سرسبزی های نوار غزه نگاه می کند. او به منظره ای آرام و صلح آمیز نگاه می کند؛ منظره ای که شباهت بسیار به شهر شجیوا در غزه دارد. او در مورد سوال 64 هزاردلاری فکر می کند. آیا اقدامات نیروهای دفاعی اسرائیل برای کشتار مردم غیرنظامی، بیش از حد بوده است؟ او به مدت طولانی به غزه خیره می شود؛ مدتی بسیار طولانی. «چه کسی می داند؟ من می توانم بگویم که به کاری که کرده ایم، افتخار می کنم.»

گوشه ای از کثافت کاری های اسرائیلی ها

بن و همکارانش دقیقا چه کاری کردند؟ او در دپارتمان بین المللی قضا کار می کند؛  یک موسسه کوچک حاشیه ای که اسم آن هرگز به گوش شما نخورده است. وکلای این موسسه، تفنگ های جنگی حمل می کنند، اقدام به تیراندازی می کنند و بر لبه برنده «قانون اختلاف های نظامی» حرکت می کنند. این نیروها، با برچسب «دابلا» حرکت می کنند که مخفف نام عبری دپارتمان بین المللی قضا است. درحقیقت، دابلا معادل اسرائیلی «دسته ژانرال های مستشار نظامی ارتش آمریکا» (JAG) است.

به گفته جوئل سینگر، که یک شریک در «سایلی آستین» واشنگتن و مقام ارشد سابق در این واحد است، «دابلا، همچون مدرسه قانون هاروارد است که متشکل است از جامعه قضات بین المللی در اسرائیل. اما دابلی بیش از آن است. فارغ التحصیلان این واحد، تبدیل به نخبه ترین نخبگان می شوند.» مستشاران دابلا، طبقه ای برجسته افسران هستند. بسیار تحصیل کرده هستند و می توانند در زمان واقعی {برنامه ریزی جنگ و عملیات های نظامی} و در طیف وسیعی از مسائل قضایی بین الملی، مشاوره بدهند. دابلا هیچگاه اطلاعات نظامی را فاش نکرده است و به روزنامه نگاران نظامی را فاش نکرده است و به روزنامه نگاران اجازه آگاه شدن از تصمیمات این واحد را نداده است.

اما برای درک دابلا باید انتقادات بی موردی که در مورد نحوه جنگیدن نظامیان اسرائیل می شود، بررسی شود. اجازه دهید که کار را با نگاهی به یک سند غیرمعمول انجام دهیم. نیروی دفاعی اسرائیل زمانی از سند اول، موسوم به «کارت هدف»، استفاده می کند که فرماندهان آن در حال تدارک حمله هایی علیه اهداف دشمن هستند.در خلال جنگ غزه، چنین اهدافی شامل یک مخفیگاه اسلحه در طبقه دوم یک ساختمان مسکونی پرتراکم، یک مرکز فرماندهی و مرکز کنترل مستقر در یک مسجد و یک سکوی دیدبانی مخفی در یک بیمارستان بود. این کارت ها، شامل اطلاعات مفصلی در مورد اهداف بود؛ از نیروهای اطلاعاتی گرفته تا نیروهای عملیاتی آنها ذکر شده بودند. قبل از آنکه هر حلمه بتواند به پیش برود، بن و همکاران مستشار قضایی او باید آن را بررسی می کردند.

در این زمان قاضی ها هم باید این کارت ها را تایید می کردند و با «تیک» زدن آن ها نشان می دادند که اهداف، قانونی هستند. درواقع، قضات مسئول قانونی جلوه دادن اهداف بودند. در زمان نبرد غزه، پس از آن که کارشناسان IMF (متخصصان مهمات، برنامه ریزی های عملیاتی و…) و قاضی های دابلا کار خود را با کارت های هدف به پایان رساندند، حمله تایید می شد. تا اینجا، کار دابلا تمام شده است. بقیه تصمیمات نهایی با فرماندهان است.

در اینجا تنها چند اقدام و هشدارهایی که برای به حداقل رساندن کشتار شهروندان غیرنظامی پیش از شروع بمباران، طراحی شده بودند، را ذکر می کنیم؛ پیش از آن IDF اطلاعات دقیفی در مورد کسانی که در آن ساختمان زندگی می کردند، جمع آوری کرده بود؛ از طریق تماس تلفنی یا پیام نوشتاری به کسانی که در آن ساختمان زندگی می کردند، گفته می شد که حمله ای در حال شروع است؛ اعلامیه هایی به زبان عربی برای هشدار دادن به ساکنان منطقه پخش می شد (توسط هواپیما یا بالگرد)؛ یک بالگرد با دوربین های مداربسته پیشرفته در فراز منطقه پرواز می کرد.

همچنین از مجموعه ای از دیده بان ها استفاده می شد که از تخلیه شدن منطقه اطمینان حاصل شود؛ انداختن بمب های کوچکی بر پشت بام که ساختمان را تکان دهد؛ به عنوان یک هشدار آخر در مورد نزدیک شدن حمله بود. در نهایت هم استفاده از مهمات و سیستم های نظامی بسیار دقیق در دستور کار قرار می گرفت که به IDF اطمینان دهد فقط مخفیگاه مهمات مورد هدف قرار می گرند و نه ساختمان ها و اتاق های مجاور.

چگونه یک ارتش می تواند با این نحوه جنگیدن پیروز شود؟ اهمیتی ندارد این شیوه را اسرائیل برای جنگیدن خود انتخاب کرده است. در تلاش برای پیروزی از قانون جنگ نیروهای مسلح، IDF بیش از 4 هزار از این کارت های هدف را برای حمله های برنامه ریزی شده در مدت جنگ 50 روزه غزه در ژوئیه تا اوت 2014 آماده و استفاده کرد.

بن و همکاران او در دابلا بر روی هرکدام از این کارت ها که با استانداردهایشان همخوانی داشت، یک «تیک» گذاشتند. سرهنگ رابرت نوفیلد که مستشار دابلا در تعیین اهداف است، می گوید: «به این دلیل که هیچ تقارن و هماهنگی در قوانین بین المللی دیده نمی شود ما این حملات را به دلیل الزامات اخلاقی انجام دادیم. ما از حاکمیت قانون اطاعت می کنیم. البته با این کار امیدوار هستیم که از انتقادات جامعه بین المللی در امان بمانیم. چگونه می توانیم دچار خطا شویم و غیرنظامیان را بکشیم؛ در حالی که مطیع قانون هستیم؟ ما کاری با غیرنظامیان نداریم.»

اما گناه فرماندهان اسرائیلی به رغم فراتر رفتن از الزامات قوانین بین المللی، در شیوه ای بود که می توان آن را شگفت آور و تا حدودی دیوانه وار نامید. من به عنوان نویسنده این مقاله، زمان زیادی را خارج از آمریکا و به همراه نیروهای این کشور در عراق و افغانستان گذرانده ام و به عنوان شخصی معروف هستم که در مقابل قوانین پیشنهادی مستشاران و وکلای پنتاگون مخالف است.

اما پس از معاشرت دو هفته ای با مستشاران دابلا و دیدار با فرماندهان خط مقدم و همچنین خلبان های بالگرد، رانندگان تانک، چتربازها و پیاده نظام ها دشوار است که از تظاهر به تعصب IDF در برابر قانون به وجد نیامده باشید. تقریبا هر خانواده ای در غزه یکی از اعضای خود را در جنگ از دست داده است. سربازان اسرائیلی به شدت توسط تک تیراندازها، بمب های کنترلی، آتش خمپاره ها و… نیروهای حماس کشته می شوند و این تاوان عملیاتی است که IDF به نام حمایت از شهروندان این رژیم انجام می دهد.

گوشه ای از کثافت کاری های اسرائیلی ها

سربازان اسرائیلی اما توپ را به زمین طرف مقابل می اندازند و می گویند شهروندان غزه قربانی رفتارهای حماس هستند و ما کاری جز دفاع از خود انجام نمی دهیم. کاپیتان «دوری» داستانی را نقل می کند. او در یک مقر مخفی IDF برای دیده بانی شهر حبرون (در جنوب اورشلیم) قرار گرفته بود. دوری یک راهنمای سابق تانک است و افسر دیگری از نیروهای دفاعی اسرائیل هم با او بوده است. سربازان اسرائیلی دفاع شهروندان غزه از خود را- آن هم فداعی با دستان خالی- در قالب حمایت از تروریسم جلوه می دهند اما وقتی خودشان را تانک های مرکاوا غزه را در می نوردند. قضیه رنگ دیگری به خود می گیرد.

دوری می گوید: «ما در روزهای اول حمله زمینی به غزه، درگیر نبردی سنگین بودیم. من در حال هدایت تانک خود، یک مرکاوا مارک 3، بودم. معبر بسیار تنگ بود و نیروهای بسیاری در حال جلوآمدن بودند. می دانستیم که آتش از کجا می آید و یکس نگر درستکردیم. در آن زمان بود که یک مرد از خانه اش فرار کرد و در مقابل تانک من قرار گرفت.من سرم را از تانک بیرون آورده بودم و به اطراف نگاه می کردم. او یک کلاشینکف داشت و شروع به تیراندازی به سمت من کرد.

گلوله ها به بیرون تانک اصابت می کرد. شاید 15 متر از من فاصله داشت. خوشبختی به من رو کرد و فشنگ های او تمام شد. سپس به داخل خانه فرار کرد و چند ثانیه بعد با یک پسر 8 یا 9 ساله به خیابان بازگشت. او از آن بچه به عنوان یک سپر انسانی استفاده کرد اما هنوز هم برای من شوکه کننده بود.

ما آتش خود را متوقف کردیم. هنوز می توانم صورت آن کودک را به یاد بیاورم. ما به شدت تلاش می کنیم که به شهروندان غزه اجازه زندگی کردن بدهیم.» اسرائیل برای رسیدن به اهداف خود مرز نمی شناسد. «امیره هس»، روزنامه نگار چپ گرا و منتقد اسرائیلی، می گوید: «نظامیان اسرائیلی هرکاری را به نام دفاع از قانون امنیت و رعایت اصول اخلاقی انجام می دهند. آنها در اقدامات خود به هیچ مرزی پایبند نیستند. آنها حتی خودروهای امدادی و خودروهای مربوط به رسانه ها را به ظن همکاری با حماس هدف قرار می دهند.»

به عنوان مثال، روز 9 ژوئیه خودرویی در شهر غزه مشاهده شد که روی آن کلمه «press» نوشته شده بود. اسرائیل معتقد است این خودروها متعلق به حماس بوده و برای جابجایی مهمات مورد استفاده قرار می گیرد. ژنرال بازنشسته، قادی شامنی می گوید: «ما بالاخره برای حفاظت از شهروندان بسیار فراتر از وظایف خود عمل کردیم و دلیل آن هم ارزش های اسرائیل، وجدان و اخلاقیات ما بود.»

اسرائیل در فهرست ننگ سازمان ملل

اسرائیل در تابستان سال گذشته، جنگی را علیه فلسطینیان بی دفاع آغاز کرد که در آن فجایع اسانی بسیاری اتفاق افتاد. در این جنگ که به بهانه مبارزه با تروریسم انجام شد، بیش از 2100 فلسطینی کشته شدند که براساس گزارش دیده بان حقوق بشر سازمان ملل بیشتر آن ها را غیرنظامیان تشکیل می دند. از این تعداد حدود 540 کودک بودند که سن 371 نفر از آن ها 12 سال یا کمتر است. در این بین اسرائیل به یک مدرسه تحت حمایت سازمان ملل هم حمله کرد که تعداد بسیاری از کودکان و زنان پناه گرفته در آن کشته شدند.

سازمان ملل و دبیر کل آن به شدت این حمله را محکوم کردند و از این موضوع پرده برداشتند که پیش از آن 17 بار محل دقیق این مدرسه به اسرائیل هشدار داده شده بود. این گونه اقدامات و فجایع جنگی سبب شد که اخیرا دیده بان سازمان ملل متحد در گزارشی مفصل خشونت اسرائیل را در جنگ مذکور فاش کند. در این خصوص همچنین از سازمان ملل خواسته شده بود که نام این رژیم را در «فهرست ننگ» خود بیاورد؛ لیستی که نام متجاوزان جنگی به حقوق کودکان در آن درج می شود. در پی این رسوایی، بسیاری از صهیونیست ها و حامیان آن ها به تقلا افتادند که اقدامات خود را توجیه کنند و در این راه از هیچگونه اغراق و خیال پردازی فروگذار نکردند.

این فشارها سبب شد که دبیر کل سازمان ملل که پیش از این بارها اسرائیل را محکوم به جنایت جنگی کرده است، از اضافه کردن نام آن به فهرست ننگ ممانعت کند. مدیر مقابله با بحران ها در دیده بان حقوق بشر با انتقاد به این اقدام عنوان کرد: دبیر کل سازمان ملل در صورتی که در این فهرست به حقایق توجه کند و در مقابل فشارهای سیاسی مقاوت کند، می تواند در زمان جنگ از کودکان حمایت کند. وی افزود: ما خواهان آن هستیم که نام اسرائیل به دلیل اقدامات نظامی علیه کودکان در «فهرست ننگ» قرار بگیرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا