خوب و بدِ «شرورگردانی» در شهر
یک روز باز میگردند، به همان صحنه جرم. این بار اما با دست و پایی بسته. فارغ از همه آن قدرتنماییها و عربدهکشیها. دور از وحشت و اوباشگری. مردم محله که یک روز از سایه آنها هم فرار میکردند حالا با شجاعت مقابلشان ایستادهاند و همزمان صدای کشدار زنجیر پای مجرمان بر آرامش کوچه خط …
یک روز باز میگردند، به همان صحنه جرم. این بار اما با دست و پایی بسته. فارغ از همه آن قدرتنماییها و عربدهکشیها. دور از وحشت و اوباشگری. مردم محله که یک روز از سایه آنها هم فرار میکردند حالا با شجاعت مقابلشان ایستادهاند و همزمان صدای کشدار زنجیر پای مجرمان بر آرامش کوچه خط میاندازد. قدرت و غرورشان میشکند و این روایت گرداندن اراذل و اوباش در خیابانهاست.
هر ماجرایی ٢ رو دارد، گرداندن اشرار در کوچه و خیابان هم از آن دست ماجراهاست. حکمی که میتواند بازدارنده راه و پیشهشان باشد آیا میتواند تاثیرات این پدیده را در سطح جامعه کمرنگ کند؟ یا بالعکس میتواند از جنبه منفی آنهایی را که پتانسیل جرم دارند، جریتر کند؟!
٣ شرور خطرناک، دیروز با هم چرخیدند. همراه با هیاهوی نگاه هممحلیهایشان، سرشان را پایین انداخته بودند، غرورشان لهشدهبود. همه آمده بودند، همه بچهمحلها، همه آنهایی که روزی از شنیدن نام قربانعلی، امیر و طالب وحشت به جانشان میافتاد. دیروز، روز آنها نبود.
منطقه سیدی و شهرک طرق مشهد دیروز صحنه دورگردانی ٣اوباش بود. آنها که پیشتر امنیت، آرامش و آسایش محله شان را بر هم زده بودند. متهمان سابقهدار دیروز تیشرت و شلوار ٦جیب نپوشیده بودند و صورتهایشان شرمسار بود. نگاهشان در برابر سکانسهای دوربینهایی که تصویرشان را ثبت میکرد حالا تنها چیزی که نداشت تکبر بود و غرور. به دستور دادستان عمومی و انقلاب مشهد حکم دورگردانی این اشرار در مناطق جرم صادر شده و حکم به مرحله اجرا درآمده بود.
سرهنگ حجت نیکمرام فرمانده نیروی انتظامی مشهد در حاشیه دورگردانی اراذل و اوباش در منطقه سیدی و شهرک طرق، گفت: «پلیس در راستای تأمین امنیت، آرامش و آسایش شهروندان طرحهای برخورد با اراذل و اوباش را در دستور کار خود قرار داده است. متهمان سوابق متعددی از قبیل برهم زدن نظم عمومی، درگیری خیابانی، قتل، عربدهکشی، ایجاد رعب و وحشت و حمل سلاح گرم را در پرونده کیفری خود به یدک میکشند که در عملیاتهای مجزا با همکاری پلیس امنیت عمومی استان دستگیر شدهاند. ما قطعا با کسانی که بخواهند با اقدامات خود امنیت مردم را برهم بزنند برخورد خواهیم کرد. پلیس و دستگاه قضایی مصمم هستند در دور جدید برخوردها با شدت هرچه بیشتر با مخلان امنیت عمومی برخورد کنند. مردم و خانواده مقتول از عملکرد مقتدرانه پلیس در برخورد با هنجارشکنان، رضایت دارند. »
سرهنگهادی شیرمحمدی، رئیس پلیس امنیت عمومی خراسانرضوی نیز درباره سوابق متهمان گفت: «یکی از متهمان که از عاملان اصلی این اقدامات شرورانه بوده و سابقه شرارت، نزاع و درگیری مسلحانه، ضرب و شتم، زورگیری و حمل و نگهداری سلاح گرم را دارد پس از ماهها تلاش شبانهروزی در مهر ماه ١٣٩٢ دستگیر شد. یکی دیگر از اراذل و اوباش در منطقه سیدی دارای چند سابقه شرارت، ایراد ضرب و جرح عمدی، آدمربایی، درگیری مسلحانه و اخلال در نظم و امنیت عمومی است و متهم دیگر نیز چندین سابقه نزاع و درگیریهای متعدد، قتل، اخلال در نظم و امنیت عمومی و ایجاد رعب و وحشت دارد که پس از یکسری تحقیقات گسترده میدانی دستگیر شده است. پلیس در هر شرایطی اجازه عرض اندام و قدرتنمایی به اراذل و اوباش و مخلان آسایش مردم را نداده و با اقتدار در برابر آنان ایستادگی خواهد کرد. »
از گردش اراذل و اوباش تا آفتابهاندازی
گرداندن افراد بدكاره يا مجرم در شهر يا روستا، پیشینه تاریخی مختلفي دارد؛ بهطوری که در گذشته مجرمان را وارونه سوار الاغ میکردند و در شهر میگرداندند تا برای مردم عبرت شود. حالا اما سال ١٣٩٤ است، با این حال دیر زمانی است که رسم چرخاندن اراذل و اوباش در شهر شيوه جديدي به خود گرفت، بهطوری که گاهی متهمان با انداختن آفتابه به گردنشان در محلهها چرخانده میشوند.
سال ٩٢ بود که گرداندن ٢ نفر از اراذل و اوباش مريوان با لباس زنانه توسط نيروي انتظامي اين شهر واكنش تند نمايندگان مجلس و فعالان حوزه زنان را در پي داشت تا جایی که احمدیمقدم فرمانده ناجا نيز اعلام كرد، با اين حركات مخالف است و اين رفتار را تایيد نميكند. احمديمقدم معتقد بود كه نيروي انتظامي مجري حكم دادگاه بوده است اما چنين رفتارهايي را نيز تایيد نميكند و از قضات ميخواهد كه در صدور احكام اينچنيني دقت بيشتري داشته باشند.
احمدرضا رادان، رئيس پليس وقت تهران بزرگ نیز، اين اقدامات را در راستاي شكستن «هيمنه پوشالي» اراذل و اوباش ميدانست اما در همان زمان بسياري از كارشناسان مخالف چنين اقداماتي از سوي پليس بودند.
با این حال در قانون مجازات اسلامي، مجازاتي تحت عنوان گرداندن متهم در شهر وجود ندارد. اما ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامي به قاضي اجازه داده است تا اقدامات بازدارنده درخصوص متهمان را انجام دهد.
مجازاتهاي عمومي بازدارنده نيست
سعيد خراطها يك آسيبشناس اجتماعي در رابطه با گرداندن اشرار در سطح خیابان به خبرنگار شهروند ميگويد: نیروی انتظامی برای ریشهکن کردن برخی از جرایم و ارتقای سطح امنیت و همچنین کاهش جرایم در جامعه تلاشهاي زيادي كرده است اما شیوه اجرای طرحهای ضربتی بازتابهای متفاوتی را در جامعه داشته است. معمولا در جامعه آسيبديده هنجارها و حتي ارزشها دستخوش تغيير شده و آسيبهاي اجتماعي بيشترين تاثير را بر زندگي افراد ميگذارد. در يك جامعه آسيبديده معمولا مردم الگوهاي زيادي از زندگي تبهكاران ميبينند و درواقع جرم را ميآموزند. جامعه آسيبديده بيشترين تاثير را از مجرمان و تبهكاران و حتي راه آنها را در پيش ميگيرد.»
اين آسيبشناس اجتماعي ادامه ميدهد: «گرداندن اراذل و اوباش در سطح شهر از جنبه عمومی و خصوصی تاثيرات زيادي برجامعه ميگذارد. اين تاثيرات هم ميتواند منفي باشد و هم مثبت. درواقع این مجازاتها براي اینکه به مجرم اعلام کند در صورت ارتکاب جرم آبرویش در خطر است، اثر خصوصی و شخصی دارد و از جنبه عمومی نیز موجب بازگشت امنیت به جامعه میشود. ضمن اینکه در جرایم خشن نظیر سرقت مسلحانه، تجاوز به عنف و شرارت، حکم را در ملأ عام و در محل ارتکاب جرم اجرا میکنند و مردم میتوانند امیدوار به برگشتن آرامش به جامعه و برخورد مقامات قضایی با مجرم باشند.
گرداندن اراذل و اوباش در سطح شهر بهعنوان مجازاتهای بازدارنده تعزیری است و در شرع عنوان مشخصی برای آن پیشبینی نشده و قطعا در کاهش جرایم بیتأثیر نخواهد بود اما کافی هم نیست و باید با کارشناسی و علتیابی و یافتن انگیزههای مجرمانه و موقعیت ارتکاب جرم از بروز و افزایش آن پیشگیری کرد. ولي درحال حاضر بايد گفت كه آیا در شرایط فعلی میتوان از اين نوع مجازات بهعنوان یکمجازات بازدارنده استفاده کرد یا خير كه به نظر من این مجازات درحال حاضر راهکار مناسبی نیست. وقتي شروري در خيابان گردانده ميشود، مردمي كه به ديدن آنها ميآيند از روي كردار و رفتار اين تبهكاران الگوبرداري ميكنند و حتي اين مجرمان را يك قهرمان ميبينند.
قهرماني كه بهعنوان لات محل معرفي شده و در سطح شهر گردانده ميشود. اینکه از گرداندن مجرمان در سطح شهر و محلهها بهعنوان یک مجازات تکمیلی در کنار دیگر مجازاتها استفاده شود، روش مناسبی نیست و این یکمکانیسم خیلی ساده و ابتدایی است. برای مبارزه با جرم بزهکاری و جرایم ناشی از خشونت باید به نحو علمیتر و اصولیتری رفتار شود.»
او در ادامه صحبتهايش ميگويد: «باید تحقیقات و بررسیهای دقیقی درباره میزان اثرگذاری این مجازاتها در سالهای اخیر و میزان کاهش جرایم انجام شود و جنبه جرمزدایی این روشها اثبات شود که به نظرم امر بسیار بعیدی است. باید ریشه بسیاری از بزهکاریها را در مسائلی دیگر نظیر مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناسی جستوجو کرد و صرفا تکیه کردن بر اینکه اینگونه مجازاتها با این دید که موجب عبرتآموزی مجرم شود، نگاه سادهاي است و موجب غفلت از عوامل و زمینههای ارتکاب جرم میشود.»
این آسيبشناس معتقد است: «فردی که برای تماشای اين نوع مجازاتها میآید هویت متزلزل خود را در آن فردی میبیند که گردانده ميشود. اثرات دیدن صحنه اينگونه مجازاتها در روان افراد باقی میماند، حتی برخی ممکن است هر کجا چنين مجازاتي باشد، برای دیدن آن جمع شوند، اما نکتهای که مسئولان باید به آن توجه کنند این است که چه تعداد از کسانی که برای دیدن این صحنهها جمع میشوند از کسانی هستند که باید ببینند و عبرت بگیرند.
برای اینها که دعوتنامه فرستاده نشده است، اینها زنان، کودکان، نوجوانان و مردان عادی هستند که زخمهای کهنه خود را در این صحنهها باز میگشایند. به اعتقاد من اینگونه مجازاتها، آن تاثیری که مسئولان به دنبالش هستند را ندارد، نمونه آن را به راحتی میتوان در ماجرای سوداگران مرگ دید. نمیتوان خشونت را فقط از این طریق از میان برد. باید شرایط ارتکاب جرم بررسی سپس برای آن مجازات صادر شود.»
مجرم از جامعه رانده میشود
علي جمشيدي بازپرس سابق دادسراي جنايي تهران نیز معتقد است مجازاتهای مشابه اثربخشي قوي ندارد و در اینباره میگوید: «اگر بخواهيم موضوع را به صورت كلي بررسي كنيم، مجازات در كشور ما آن اثربخشي لازم را ندارد و بازدارنده نيست. به نظر من بايد در ابتدا عوامل وقوع جرم بررسي شود و بعد از آن و بر طبق اين بررسي مجازاتهاي قاطع و محكمي صورت گيرد تا بتوان كمي از وقوع جرم جلوگيري كرد. ولي درحال حاضر ديگر مجازاتها اثربخشي قوي را ندارد. درواقع هدف مجازات همين است كه آنقدر قوي بايد تا مجرم ديگر سراغ جرم نرود.»
او ميگويد: «در رابطه با گرداندن مجرمان در خيابان نيز همين موضوع صدق ميكند. درست است كه اين حركت براي ايجاد امنيت در ميان مردم منطقه صورت ميگيرد و مردم با ديدن دستان دستبند به دست مجرم خطرناك منطقه احساس امنيت ميكنند ولي نميتواند بازدارنده باشد. وقتي مجرمي در خيابان گردانده ميشود و در ميان مردم جامعهاش آبرويش ميرود، درواقع خود را از جامعه طرد شده ميبيند و همين موضوع زمينهساز ارتكاب جرایم بيشتر در وي ميشود. درواقع با اين حركت مجرم از جامعه رانده ميشود و مرتكب جرم بيشتر ميشود. او با ارتكاب جرم به مردم معرفي ميشود و ديگر چيزي براي از دست دادن نميبيند. براي همين جرم را تكرار ميكند و انگيزهاش بيشتر ميشود. به نظر من اجراي مجازات بايد قاطعتر و بازدارندهتر باشد تا مجرم پس از مجازات، ديگر به خودش اجازه ندهد جرم را تكرار كند.»