کلیدی که قفل پاستور را برای روحانی گشود
این شاه بیت سخنان روحانی در مناظره انتخاباتی سال 92 خطاب به محمدباقر قالیباف بود. درست دو سال و هفت روز پیش، زمانی که شهردار تهران قصد داشت با یک حمله سیاسی اتفاقات سال 82 و برگزاری مراسم سالگرد حمله به کوی دانشگاه را یادآوری و روحانی را در زمینه سیاست داخلی و برخوردهای امنیتی …
این شاه بیت سخنان روحانی در مناظره انتخاباتی سال 92 خطاب به محمدباقر قالیباف بود. درست دو سال و هفت روز پیش، زمانی که شهردار تهران قصد داشت با یک حمله سیاسی اتفاقات سال 82 و برگزاری مراسم سالگرد حمله به کوی دانشگاه را یادآوری و روحانی را در زمینه سیاست داخلی و برخوردهای امنیتی زمینگیر کند اما « ضدحمله گازانبری» روحانی نه تنها تمام رشتههای قالیباف را پنبه کرد بلکه یکی از عوامل اصلی قرار گرفتن کلید پاستور در دستان شیخ دیپلمات شد.
22 فروردین 92 حسن روحانی فعالیتهای خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آغاز کرد. نجات اقتصاد، احیای اخلاق و تعامل با جهان از اصلیترین مباحث مطرح شده توسط روحانی بود. همان زمانی که خیلیها بر سر آمدن یا نیامدن اکبر هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات تردید داشتند. روحانی در دانشگاه شریف جمله ای گفت که خط مشی سیاسی او را مشخص کرد. «من و آقای هاشمی هر دو یک مسیر را طی میکنیم اما روز رایگیری یکی از ما در لیست خواهد بود»
وقتی ثبت نام از کاندیداهای انتخابات آغاز شد روحانی از اولین کسانی بود که در ساعات اولیه روز اول ثبت نام در ستاد انتخابات کشور حاضر شد و خود را کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم کرد. درست برعکس اکبر هاشمی رفسنجانی که در دقایق پایانی ثبتنام با حضور در ستاد انتخابات کشور ولولهای در خیابان فاطمی به پا کرد. هرچند تا پیش از اعلام احراز صلاحیت کاندیداها بسیاری از روحانی توقع داشتند که به نفع هاشمی از کاندیداتوری کنارهگیری کند اما نتیجه احراز صلاحیتها نشان داد که تصمیم روحانی برای ماندن در صحنه انتخابات درست بوده چرا که صلاحیت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام احراز نشد و حرف روحانی که میگفت در روز رایگیری یکی از ما در لیست خواهد بود درست از آب درآمد.
با بالاگرفتن تبلیغات انتخاباتی تقریبا تکلیف دو جناح سیاسی اصلی کشور مشخص شده بود. از طرفی محمدباقر قالیباف، محسن رضایی، علی اکبر ولایتی، سعید جلیلی و غلامعلی حداد عادل در جناح راست قرار میگرفتند، از سویی دیگر محمدرضا عارف کاندیدای اصلاحطلبان بود و محمد غرضی کاندیدای مستقل به حساب میآمد. اما هنوز تکلیف روحانی مشخص نبود که به کدامیک از جناحهای سیاسی تعلق دارد.
روحانی شیکپوش اهل سرخه از همان برنامه گفتوگوی ویژه خبری که ششم خرداد به صورت زنده از تلویزیون پخش شد نشان داد که رقیبی جدی برای سایر کاندیداها به حساب میآید. جمله معروف او در این برنامه که «در دادگاه وجدان مردم خیلیها باید به دادگاه بروند» نام او را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت. او در انتهای همین برنامه از جیب لباده خود کلیدی را بیرون آورد و به عنوان کلید حل مشکلات کشور به مردم معرفی کرد. شاید پس از ابتکار رنگهای انتخاباتی که در سال 88 در انتخابات ایران مطرح شد نماد کلید روحانی ابتکار جذابی بود که بیشتر باعث میشد مردم از دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی سخن بگویند.
فن خطابه روحانی از دیگر نقاط قوت او به حساب میآمد. «بنده فردی هستم که از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن است، هیچ وقت پادگانی فکر نکردهام، هیچ وقت پادگانی عمل نکردهام. جزو افرادی هستم که حقوق خواندهام. من سرهنگ نیستم حقوقدانم» جمله کلیدی دیگری از روحانی بود که در همان مناظره هشت نفره معروف جای او را بیش از پیش در میان رای دهندگان باز کرد.
روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود از تامین امنیت و ایجاد آرامش برای همه مردم، آزادی مسئولانه، عدالت در سراسر کشور، حقوق شهروندی، عقلانیت و اعتدال صحبت میکرد. او که پس از دبیری در شورای عالی امنیت ملی ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را به عهده گرفته بود از مدتها پیش با یک تیم قوی و بی سر و صدا خود را برای چنین روزهایی آماده میکرد. از نعمتزاده که مرد لابیهای سیاسی است به عنوان رییس ستاد انتخاباتش گرفته تا اکبر ترکان، اسحاق جهانگیری، محمود واعظی، مرتضی بانک و محمدباقر نوبخت.
حرکت در مرز میان جناح های سیاسی نقطه قوت دیگر روحانی بود. این عضو جامعه روحانیت مبارز که از تشکلهای قدیمی جناح اصولگرا است مورد حمایت مجمع روحانیون مبارز، از تشکل های اصلاح طلب بود! اصولگرایان تصمیم داشتند پس از آنکه برنامهها و صحبتهایشان در تبلیغات انتخاباتی مطرح شد بر سر یک کاندیدای واحد به توافق برسند اما در عمل این اتفاق نیفتاد و تنها چهار روز پیش از انتخابات، غلامعلی حدادعادل از رقابتهای انتخاباتی کنارهگیری کرد و چهار کاندیدای اصولگرا همچنان در صحنه باقی ماندند. از طرفی امکان رایآوری محمدرضا عارف در مقابل کاندیداهای اصولگرا کمتر به نظر میرسید. شاید به همین دلیل بود که عارف به توصیه لیدر اصلاحات در شامگاه 21 خرداد، نامه انصراف خود را از رقابتهای انتخاباتی منتشر کرد تا تقریبا تکلیف رقیب اصلی اصولگرایان مشخص شود. حالا و با حمایت همه احزاب اصلاحطلب حسن روحانی خواسته یا ناخواسته به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان و به تعبیر جدید که خود روحانی آن را بیشتر میپسندید، «اعتدالگرایان» مطرح شده بود.
روحانی در برخورد با مخالفان تقریبا شیوهای شبیه به محمود احمدینژاد داشت. همان سیاست «بهترین دفاع در حمله است». با این تفاوت که روحانی دیپلماتیک صحبت میکرد و با وجود موضع تهاجمی، ادبیات تخریبی و خصمانهای به کار نمیبرد و این مساله علاوه بر این که بر امکان رای آوری او میافزود احترام بیشتری هم برایش به ارمغان میآورد. از سوی دیگر تشتت آرای اصولگرایان و رقابتی که بین چهار کاندیدای جناح راست شکل گرفت و کوتاه نیامدن هیچ کدام از آنها به نفع دیگری، رد صلاحیت هاشمی و حمایت موج حامیان هاشمی از روحانی، کنارهگیری روزهای پایانی عارف به نفع روحانی و موجی که حرفهای روحانی در مناظره سوم انتخاباتی به وجود آورد از عوامل اصلی پیروزی شیخ دیپلمات در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود.
با آغاز رایگیری در 24 خرداد و پس از پنج هزار و 350 دقیقه حضور نامزدها در تلویزیون، مردم ایران پای صندوقهای رای رفتند و با مشارکت بالای 36 میلیون نفر در انتخابات، حسن روحانی را با بیش از 18 میلیون رای و 50.71 درصد آرا برای چهار سال به ریاست جمهوری ایران انتخاب کردند. دقایقی بعد روحانی در پیامی تاکید کرد که به عهدی که با مردم بسته است وفادار خواهد ماند و حدود یک ساعت بعد محمدباقر قالیباف که در یکی دو روز پایانی تبلیغات انتخاباتی به نوعی رقیب اصلی روحانی به حساب میآمد اولین کسی بود که به او تبریک گفت. یک ماه و نیم بعد حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی پس از مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری توسط رهبر معظم انقلاب کلید پاستور را از محمود احمدینژاد تحویل گرفت و بر صندلی ریاست جمهوری ایران تکیه زد.
اکنون دو سال از انتخاب روحانی میگذرد، او که در 22 فروردین 92 با شعار نجات اقتصاد، احیای اخلاق و تعامل با جهان پا به عرصه انتخابات گذاشته بود امروز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. روحانی در این مدت بارها تاکید کرده که حافظهای قوی دارد و به قولهایی که داده پایبند است. هرچند بررسی کارنامه دوساله روحانی نیاز به تامل بیشتری دارد اما در یک نگاه کلی، در زمینه مباحث اقتصادی با وجود آنکه نفت از بشکهای 100 دلار به 50 و 60 دلار رسید دولت توانست تورم را مهار کند و در بازار ثبات نسبی به وجود بیاورد. نکته ای که شاید از دید خیلی از مخالفین روحانی پنهان بماند همین ثبات بازار است. تورم بالای 40 درصد دو سال پیش اکنون به زیر 20 درصد رسیده و رشد منفی اقتصادی به بالای یک درصد رشد رسیده است.
در حوزه فرهنگ از سوی هر دو جناح به روحانی انتقاداتی مطرح میشود، عدهای او را به سیاستهای بیش از حد باز فرهنگی متهم میکنند و عدهای قولهای عمل نشده دولت را به رییس جمهور گوشزد میکنند. هرچند بازگشایی خانه سینما یک اتفاق مهم فرهنگی در کشور بود اما در کنار آن لغو بسیاری از کنسرتها، انتقادات زیادی را از سوی اهالی فرهنگ به دولت روحانی وارد کرد.
در سیاست داخلی با وجود بسیاری از مشکلات، بازگشایی خانه احزاب و برگزاری کنگرههای احزاب مختلف از هر دو جناح از فعالیتهای مثبت دولت تدبیر و امید بوده، هرچند هنوز در این حوزه انتقادات زیادی نسبت به دولت مطرح میشود و شاید دولت روحانی به خاطر تمرکز بر روی سیاست خارجی نتوانسته به اهدافی که در این حوزه داشته دست پیدا کند. از طرفی روحانی در نشست خبری دیروز خود هم تاکید کرد که بهتر است روند تحولات در نظر گرفته شود.
در سیاست خارجی مذاکرات هستهای در حال به نتیجه رسیدن است. هرچند نباید تمامی مسائل کشور را به بحث مذاکرات و برداشتهشدن تحریمها ارتباط داد اما شاید اگر مذاکرات به نتیجه مطلوبی برسد یک بار روانی عظیم از دوش دولت روحانی برداشته شده و او به همراه اعضای کابینهاش بتوانند با فراغ بال بیشتر به قولهایی که هنوز به آنها عمل نشده بپردازند. هنوز یک ماه تا انجام توافق نهایی هستهای باقی مانده است و جدای از نتیجه مذاکرات تیم دیپلماسی دولت نهایت تلاش خود را میکند تا شعار تعامل با دنیای رییسجمهور به طور کامل محقق شود.
هنوز دو سال دیگر از عمر دولت تدبیر و امید باقیمانده است و باید دید آیا روحانی بالاخره میتواند کلید معروف خود را در قفل مشکلات کشور به طور کامل بچرخاند یا کوه مشکلات به ارث رسیده به دولت یازدهم با نچرخیدن کلید تدبیر و امید به دولت دوازدهم منتقل خواهد شد.