اصولگرایانی که دچار هوای نفس شدند!
غلامعلی حداد عادل، از کاندیداهای اصولگرای ریاست جمهوری که پیش از انتخابات از شرکت در آن انصراف داد، اخیرا اعلام کرده است که هوای نفس و اشتباه محاسباتی برخی از کاندیداها باعث شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 شد. سخنی که شاید نیاز باشد برای باز کردن آن کمی به ماجراهای انتخابات ریاست …
غلامعلی حداد عادل، از کاندیداهای اصولگرای ریاست جمهوری که پیش از انتخابات از شرکت در آن انصراف داد، اخیرا اعلام کرده است که هوای نفس و اشتباه محاسباتی برخی از کاندیداها باعث شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 شد. سخنی که شاید نیاز باشد برای باز کردن آن کمی به ماجراهای انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 بازگشت و بررسی کرد که به گفته آقای حداد عادل چه کسانی دچار هوای نفس و اشتباه محاسباتی شدند.
در انتخابات سال 92، اصولگرایان با چهار کاندیدا تبلیغات تلویزیونی خود را آغاز کردند. محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، علی اکبر ولایتی و حداد عادل، چهار اصولگرایی بودند که در انتخابات سال 92 شرکت کردند. در آن سو اصلاح طلبان با محمد رضا عارف، حسن روحانی با حمایت هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی با عنوان کاندیدای مستقل و غرضی هم به صورت منفرد در انتخابات شرکت کرده بودند.
حضور چهار کاندیدای اصولگرا به صورت همزمان در انتخابات ریاست جمهوری، نکته عجیب انتخابات آن سال بود. البته حضور این چهار کاندیدا، خود عقبه ای در مجلس شورای اسلامی داشت. در انتخابات مجلس نهم، اصولگرایان علیرغم تلاش جامعتین نتوانستند به لیست واحدی برسند و جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری فهرست های جداگانه ای برای آن انتخابات ارائه دادند و پس از انتخابات هم رای گیری های داخلی مجلس هم تابعی از رقابت های درون گروهی اصولگرایان یعنی پایداری ها با سایر اصولگرایان بود.
این اختلافات خیلی زود در انتخابات ریاست جمهوری هم خود را نشان داد و جبهه پایداری بر حضور کاندیدای خود در انتخابات ریاست جمهوری اصرار ورزید. آنان ابتدا باقری لنکرانی را معرفی کردند و اما کاندیدای نهایی آنان کسی نبود جز سعید جلیلی؛ دبیر آن زمان شورای امنیت ملی کشور.
طیف مقابل اصولگرایان ائتلاف سه گانه قالیباف، ولایتی و حداد بود که بنا بود از بین این سه تن یکی کاندیداهای نهایی باشد و دو نفر دیگر به نفع او بر اساس سازکار مشخص کناره گیری کنند. اتفاقی که هیچگاه اتفاق نیفتاد و هر سه نفر آنان تا دقایق آخر تبلیغات حضور فعالی داشتند تا اینکه در نهایت حداد عادل بدون اینکه تصریح کند به نفع کسی کناره گیری کرده است، صحنه رقابت ها را ترک کرد. کناره گیری که هیچکس آن را به نفع قالیباف و ولایتی تعبیر نکرد و حتی عده ای این کناره گیری را به نفع رقیب ائتلاف یعنی سعید جلیلی ارزیابی کردند.
فرجام انتخابات هم که مشخص شد و اصولگرایان بازنده بزرگ بازی انتخاباتی بودند که همه کاندیدای اصولگرا تصور می کردند برنده نهایی آن هستند.
حال پس از گذشته حدود دو سال، حداد عادل از هوای نفس و محاسبات اشتباه اصولگرایان در آن انتخابات خبر داده است. هوای نفسی که شاید همه آنان را درگیر خود کرده بود. چه آن ائتلاف سه نفره ای که دور هم نشستند و بریدند و بافتند و خود آن سه نفر، خود را مصادیق اصولگرایی نامیدند و بی اعتنا به بدنه اصولگرایی و بدون سازکار و مشخص، حصاری از غرور دور خود تنیدند و دیگران را وارد بازی نکردند.
هوای نفسی که شاید گریبان تک به تک آن سه نفر را گرفت و هیچکدام راضی نشد که به نفع دیگری حتی بر اساس مکانیسم خود ساخته شان کناره گیری کند و بعد از انتخابات هم که این سه نفر همدیگر را متهم به عهدشکنی کردند و اخیرا هم که نامه آیت الله مهدوی را علیه یکی از آنان منتشر کرده اند.
هوای نفسی که گریبان جبهه پایداری را هم گرفت و آنان سر مست از فرستادن چند نفر به مجلس، خود را تافته جدا بافته ای دانستند که چون انرژی هسته ای، ریاست جمهوری را هم حق مسلم خود می دانستند.
حداد عادل، حرف درستی زده است. هوای نفس و محاسبه اشتباه گریبان اصولگرایان را گرفت. همه اینها بدان معنا نیست که اگر آنان متحد می شدند روحانی، رئیس جمهور نمی شد. بلکه همه حرف این است که قدرت، می تواند اشخاص را اسیر خود کند. می تواند افراد را آنگونه سرمست کند که بی اعتنا به بدنه اجتماعی یک جریان شد. می تواند افراد صاحب نام را به بد عهدی معروف کند و در نهایت می تواند بخشی نگری را بر کلان یک جریان سیاسی حاکم کند .
حداد عادل درست گفته است. هوای نفس، چه بسیار افرادی را که قربانی خود کرده است.