دلواپسان به کدام دستاورد خود می‌نازند؟

حجم انتقادات به تیم مذاکره‌کننده به گونه‌ای افزایش یافته است که در بازه زمانی منتهی به توافق سعدآباد هم چنین هجمه‌ای علیه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به راه نیفتاده بود. بماند که در دوره تیم هسته‌ای قبلی، اساسا اطلاع‌رسانی در خصوص روند مذاکرات انجام نمی‌شد که کسی بتواند اعتراض خود را هم بروز دهد. در روزهای …

حجم انتقادات به تیم مذاکره‌کننده به گونه‌ای افزایش یافته است که در بازه زمانی منتهی به توافق سعدآباد هم چنین هجمه‌ای علیه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به راه نیفتاده بود. بماند که در دوره تیم هسته‌ای قبلی، اساسا اطلاع‌رسانی در خصوص روند مذاکرات انجام نمی‌شد که کسی بتواند اعتراض خود را هم بروز دهد.

در روزهای اخیر شاهرود، مشهد، قم و چندین شهر دیگر شاهد تظاهراتی دنباله‌دار و احتمالا سازمان‌دهی‌شده علیه روند پی‌گرفته‌شده در مذاکرات هسته‌ای بوده است. ظاهرا اعتراض تظاهرکنندگان به «توافق به هر قیمتی» بوده است. البته این دوستان تعریف خود از توافق خوب را ارائه نمی‌دهند و سوال‌های پرتعداد گروه‌های سیاسی در خصوص تشریح یک توافق مناسب را بی‌پاسخ می‌گذارند.

ابومحمد عسگرخانی بدیلی برای روندی که ظریف در پیش گرفته ارائه نمی‌کند. سعید جلیلی رئیس تیم مذاکراه‌کننده قبلی کشورمان، دائما بر پایداری و مقاومت خود و تیمش در برابر طرف مقابل اصرار می‌ورزد و هنر خود را کوتاه‌نیامدن از اصول و ارزش‌ها می‌داند و فواد ایزدی هم به صورت مداوم از ساز و کار رفع تحریم‌ها می‌گوید و مدعی است تحریم‌های اساسی علیه ایران هرگز برداشته نمی‌شود.

اینها بخشی از اظهارات منتقدان، مخالفان یا دلواپسان است که این روزها با ادبیات مختلفی از آنان یاد می‌شود. بزرگوارانی که دست‌کم داده‌ها و تحلیل‌هایی برای انتقادات خود ارائه می‌دهند، بگذریم از آنها که بی‌اطلاع و بدون آگاهی از مبانی حقوق بین‌الملل و مفهوم مذاکره و دیپلماسی داد اعتراض سر می‌دهند.

تازه‌ترین نوع اعتراضات نسبت به تیم مذاکره‌کننده، چرایی و چگونگی امضای پروتکل الحاقی از سوی ایران است. همانطور که جواد ظریف بارها اعلام کرده، او و تیمش تنها نقش اجرایی را بر عهده دارند و سیاست‌گذاری‌ها و تدوین راهبردها در مراکز عالی نظام صورت می‌گیرد و دیپلمات‌ها بنا به دستورالعمل‌های ابلاغی وارد مذاکرات می‌شوند.

بر همین اساس حتی وقتی توافق ژنو میان ایران و 1+5 به امضا رسید، موضوع پذیرش پروتکل الحاقی ان.پی.تی از سوی ایران مورد توجه قرار گرفته بود؛ وعده‌ای که حتما با هماهنگی مقامات ارشد نظام اعطا شده بود. از آن‌سو این وعده در مذاکرات لوزان به صورت مشخصی مورد توجه قرار گرفت و ایران پذیرفت این پروتکل را به صورت داوطلبانه برای مدتی مشخص اجرا کند. دوستانی که امروز فریاد مخالفت با چرایی امضای پروتکل را سر می‌دهند از آن طرف به آنچه در مقابل این داده ستانده شده، اشاره‌ای نمی‌کنند.

تیم مذاکراه کننده فعلی هنرمندانه توانسته است قدرت‌های بزرگ را بارها حول محور خود در عالی‌ترین سطوح جمع کند و این انگاره خلاف واقع را که در دولت قبل و در زمان فعالیت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای علیه ایران در جهان پدید آمده بود که کشوری خیره‌سر و ناهماهنگ با نرم‌های بین‌المللی است را باطل کند.

تیم مذاکره‌کننده معتقد است با پذیرش پروتکل الحاقی، اصلی‌ترین خواسته نظام که همان به‌رسمیت‌شناخته‌شدن حق غنی‌سازی و نیز برداشته‌شدن تحریم‌های نفتی و بانکی است را محقق کند. در عین حال پذیرش پروتکل الحاقی از سوی ایران، یک بار دیگر این اجازه را به اسرائیل و دیگر رادیکال‌های غربی و عربی نمی‌دهد که دنیا را به ناحق علیه ایران متحد کرده و تحریم‌ها را علیه ایران شدت بخشند.

از نکته دیگری که نباید غافل شد این حقیقت است که دکتر محمدتقی حسینی چند روز پیش مطرح کرد مبنی بر اینکه عمده معیارهای پروتکل الحاقی سال‌هاست که در حال اجراست. از جمله معیارهایی که نشان‌دهنده ساری و جاری بودن پروتکل الحاقی است می‌توان به دسترسی‌هایی که در طول چند سال گذشته به بازرسان آژانس اعطا شده یا ملاقات‌هایی که در سال‌های گذشته با دانشمندان هسته‌ای داشته‌اند یا نمونه‌برداری‌هایی که از محل تاسیسات هسته‌ای به عمل آمده، اشاره کرد. از این‌رو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای عملا امتیازی فراتر از آنچه که آژانس در اختیار دارد اعطا نمی‌کند.

این در حالی است که تیم مذاکره‌کننده پیشین در هیچ یک از ادوار مذاکرات نتوانست دستاوردهایی ملموس از خود ارائه کند و در خلال آن ایام لابی‌های ضد ایرانی با بهانه‌های مختلف توانستند فشارهای بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کنند.

بهترین دور از مذاکرات تیم سابق مذاکره‌کننده کشورمان بنا به ادعای اعضای این تیم، گفت‌وگوهای آلماتی بوده است؛ جایی که ایران در ازای وعده‌های فراوان تنها این امتیازات را دریافت می‌کرد:

1. در صورتی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید کند ایران تمامی تعهدات خود را انجام داده، آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم‌های وضع‌شده علیه طلا و فلزات گرانبها و صادرات محصولات پتروشیمی ایران را لغو خواهند کرد.

2. کشورهای 1+5 هم با ایران در زمینه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای همکاری‌هایی خواهند داشت که از جمله آنها می‌توان به فراهم کردن سوخت برای یکی از رآکتورهای تحقیقاتی تهران – که برای تأمین سوخت به اورانیوم 20 درصد نیاز دارد – و همچنین ارائه کمک‌های فنی از سوی آژانس برای داشتن یک رآکتور تحقیقاتی مدرن اشاره کرد.

3. امتیاز دیگری که در این بسته برای ایران در نظر گرفته شده به هواپیماهای تجاری مربوط می‌شود. آمریکا مجوز بازرسی‌های امنیتی و انجام اقدامات تعمیراتی هواپیماهای مسافربری که ایران سال‌ها پیش از آمریکا خریداری کرده را صادر خواهد کرد.

این در حالی است که تیم مذاکره‌کننده فعلی، امتیازات به مراتب بزرگ‌تری را برای کشور به ارمغان می‌آورد. ایران با پذیرش پروتکل الحاقی که امری غریب هم به شمار نمی‌رود و بیش از ۱۲۰ کشور دنیا آن را امضا کرده‌اند، به امتیازات ذیل دست می‌یابد:

تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یک‌جانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه‌گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودروسازی فورا کنار گذاشته می‌شود. همچنین تحریم‌ها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان‌ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم‌های مرتبط هسته‌ای ایران از جمله بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی و کشتیرانی نفت به‌طور همه‌جانبه فورا برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه 1+5 متعهد هستند از وضع تحریم‌های جدید در موضوع هسته‌ای خودداری کنند.

اینها البته تنها بخش کوچکی از امتیازاتی است که تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در صورت رسیدن به توافق جامع به دست می‌آورد. حال سوال اصلی این است که آیا می توان اسم این امتیازات را «توافق به هر قیمتی» دانست؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا