دیگر کجا سخن از اعتماد است…؟!
پنج هزار تومان از حساب آنها بهعنوان آبونمان ساپتا خبر میداد. این کسر مبلغ موجب شد که مردم از ناگهانی و بدون اطلاع بودن آن شاکی شوند و آن را خیانت در امانت بدانند و میگویند: «این کسر مبلغ اطلاعرسانی نشده بوده است و بانک این اجازه را نداشته که مبلغ را از حساب بردارد …
پنج هزار تومان از حساب آنها بهعنوان آبونمان ساپتا خبر میداد. این کسر مبلغ موجب شد که مردم از ناگهانی و بدون اطلاع بودن آن شاکی شوند و آن را خیانت در امانت بدانند و میگویند: «این کسر مبلغ اطلاعرسانی نشده بوده است و بانک این اجازه را نداشته که مبلغ را از حساب بردارد اما روابط عمومی بانک ملی از اطلاعرسانی قبلی این بانک برای کسر این مبلغ خبر میدهد و اعتراض وارده را درست نمیداند. یکی از مسئولان روابط عمومی بانک ملی میگوید: چندین بار از ابتدای سال این اطلاعرسانی صورت گرفته بود و اگر به سایت بانک ملی مراجعه کنید، اطلاعیههای آن هنوز موجود است١.»
با توجه به معنی واژه خیانت در فرهنگهای لغت و بار حقوقی آن، حقیر این کار بانک ملی را خیانت در امانت نمیداند، زیرا خیانت مستلزم طرحریزی و نقشهکشی همراه با سوءنیت، تدارک مقدمات و اجرای آن است. بدون داشتن نیت سوء اگر مال امانت نزد امانتدار به کلی سوخت شده و از بین برود، باز هم نمیتوان به آن خیانت در امانت اطلاق کرد. فرض کنید کالایی را نزد شخصی با ایمان، خوشنام و شهره به امانتداری، به نحوی که هر جا سخن از اعتماد است نام وی شروع به تلألو و درخشیدن میکند، به امانت گذاشتهاید و آن مال بر اثر یک حادثه غیرمترقبه و بلای آسمانی، مثل سیل، صاعقه، زلزله، حمله دشمن، آتشسوزی و… از بین برود، آیا در این صورت شما میتوانید، حق دارید یا دلتان میآید امانتدار را به خیانت در امانت متهم کنید؟
باور بفرمایید و بنده با ادله متقن، دلایل محکم و حجتهای مستحکم ثابت خواهم کرد که بودن افرادی در روابطعمومی مهمترین بانک کشور که یحتمل معنی تحتاللفظی، روان و ساده اطلاعرسانی را نمیدانند و نیز تصمیمگیرندگانی که معنی واقعی حتی کسر یک ریال از حساب مشتریان بدون اطلاعرسانی قبلی را پشت گوش میاندازند،…
و از پیامدهای تجاری، حیثیتی و حتی جانی برای مشتریان و گرفتاریهای بانکی و بروکراتیک آن مطلع نیستند، از هر حادثه غیرمترقبه و بلای آسمانی مانند سیل، صاعقه، زلزله و آتشسوزی بدتر است. بنابراین منباب حمایت قاطع و پشتیبانی قوی از مسئولان محترم و معزز بانک ملی که ثابت کردند واقعا شایسته این حمایت و پشتیبانی هستند، عرض میکنم که اصلا قصد سوئی در کار نبوده و خیانتی در کار نیست. فوقش آن است که در کل کتابخانههای آن بانک یک فرهنگ فارسی نبوده که معنی درست «اطلاعرسانی» که یک واژه ترکیبی از دو کلمه «اطلاع» و «رساندن» است در آن نوشته شده باشد و علاوه بر آن تصمیم ناگهانی و همینطور یکهویی کسر مبلغ بدون اطلاع قبلی به عهده تازهواردی گذاشته شده که نهتنها در هیچ دانشکدهای دو واحد بانکداری پاس نکرده، بلکه در عمر عزیزش اصلا دستهچک و کارت بانک اعم از نقدی و اعتباری، نداشته و همه خریدهای خود را نقدی و جیرینگی انجام داده است!
از آن مسئول محترم روابط عمومی بانک ملی که میفرمایند چندین بار از ابتدای سال این اطلاعرسانی صورت گرفته بود و اگر به سایت بانک ملی مراجعه کنید، اطلاعیههای آن هنوز موجود است، باید پرسید در کجای دنیا همه دارندگان حساب در یک بانک، لزوما کاربر رایانه هستند؟ آیا همه دارندگان حساب در بانک ملی، به شرط اینکه کاربر رایانه هم باشند، به شما تعهد سپردهاند که حتما روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه به سایت بانک شما سرکشی کنند؟ اگر اطمینان دارید که همه دارندگان حساب حتما کاربر رایانه هستند و حتما و لزوما روزی چند بار به سایت شما سر میزنند، چه لزومی داشت که به تک تک دارندگان حساب پیامک بزنید و موضوع کسر مبلغ پنجهزار تومان را به آنان اطلاع دهید؟ کافی بود که در سایت بانک در یک اطلاعیه خطاب به کلیه دارندگان حساب بگویید: آهای دارندگان حساب که تراکنشهای بانکی طی پیامک به اطلاعتان میرسد، ما پنجهزار تومان از حسابتان برداشت کردهایم و اگر چک شما به خاطر آن برگشت خورد، بنده مسئول آن نخواهم بود! واقعا در کل روابط عمومی بانک ملی به خاطر خطیر کسی خطور نکرد که اولا این موضوع را با پیامک مستقیما به استفادهکنندگان از سرویس پیامک اطلاعرسانی کنند، ثانیا مهلت تعیین کنند تا اگر کسی کل گردش مالیاش در آن بانک سالی پانزده هزار تومان بود و نخواست چنین هزینهای بپردازد در مهلت مقرر نسبت به غیرفعالسازی سرویس پیامک اقدام کند و با عمل انجامشده مواجه نشود.
نظر به علاقه مفرط به بزرگترین بانک دولتی خاورمیانه و اینکه در هر جا سخن از اعتماد است، نام آن بانک میدرخشد و اینکه «هر جا» مقید به کشور، قاره، جهان، منظومه شمسی و کل کیهان نیست و کل جهان هستی را شامل میشود، به استحضار مسئولان معزز و مکرم آن بانک میرساند: عزیزان! حتی کسر یک ریال از حساب، بدون اطلاع قبلی ممکن است منجر به برگشتخوردن چک، ضربه به حیثیت و اعتبار مشتریان، کدورت و یا نزاع بین طرفین حساب، کار مضاعف برای بانک، گزارش چک برگشتی به بانک مرکزی، به دردسر افتادن دارنده حساب برای گرفتن دستهچک جدید و… همچنین کسر هر مبلغ ناچیزی از حساب دارندگان کارت بانک ممکن است منجر به دریافت پیام: «موجودی حساب کافی نیست»، هدر رفتن وقت، از دست دادن شانس خریدهای مقرون به صرفه و در برخی موارد، سرشکستگی پدر و سرپرست خانواده نزد همسر و فرزندان و فروشندگان شود. مسئولان محترم بزرگترین بانک دولتی جهان اسلام بهتر است بدانند که اگرچه تعدادی از دارندگان حساب و دارندگان ملیکارت، از آنان بیشتر درآمد دارند اما درآمد اکثر آنان از مدیران آن بانک کمتر است و روی ریال به ریال خود حساب میکنند. میتوانید تصور کنید که فردی با اطمینان از موجودی خود دوستانش را به رستوران دعوت میکند و وسط غذا پیامکی دریافت میکند که پنجهزار تومان از حسابش کسر شده، چه حالی پیدا میکند؟ شما چک مشتری بیگناه خود را که فکر میکند موجودیاش کافی است، با کسر پنجهزار تومان، بدون اطلاع قبلی برگشت میزنید، اعتبار او را زیر سوال میبرید و کلی دردسر برایش فراهم میکنید، آبروی مشتری محترم خود را نزد همسر، فرزند، فروشنده، گارسن، صاحب رستوران و… میبرید و در بیمارستان و درمانگاه جان خود یا عزیزانش را به خطر میاندازید و بعد اگر سرویس پیامک را غیرفعال کرد، پولش را پس میدهید! آیا پس دادن پول، جبران آن خسارتهای محتمل را میکند؟
کلام آخر اینکه روشهای جدید بانکداری مبتنی بر حرکت از ثبت و اطلاعرسانی کاغذی و صدور سند مکتوب، به سمت ثبت رایانهای، حذف تدریجی کاغذ، اطلاعرسانی پیامکی و رایانهای و جایگزینی عابربانکها، خودپردازها و پایانههای فروشگاهی با هزاران کارمند، بدون آنکه هزینههای حقوق، اضافهکار، حق مسکن، حق عیال و اولاد، بیمه، بیمه تکمیلی، عیدی، پاداش و… داشته باشند، طبعا هزینههای نگهداری پول برای بانکها را کاهش میدهد و بانکها باید به مشتریانی که از این سرویسها استفاده میکنند، پاداش دهند نه آنکه با کسر وجه بدون اطلاع قبلی برایشان دردسر درست کنند. روابط عمومی بانک میگوید که اطلاعرسانی پیامکی هزینه دارد اما پاسخ این است که به کار بردن روشهای سنتی و فرسوده و از رده خارج شده بیشتر هزینه دارد و انصاف نیست که با جایگزینی روشهای نوین، هزینههای خود را کاهش و در عوض هزینههای مشتریان را افزایش دهید.