بذرهای مشایی درحال جوانهزدن
هنری که مردمیپسند باشد تاریخ انقضا ندارد و با تغییر مدیران هم از محبوبیت آن کاسته نخواهد شد. اما زمانی که هنرمند با اصحاب قدرت پیوند میخورد کدام طرف را باید مقصر دانست؟ آیا صاحب قدرتی که بیشمار راه فرار از پاسخگویی در جهت جذب هنرمند دارد یا هنرمندی که به اشتباه راز بقای خود …
هنری که مردمیپسند باشد تاریخ انقضا ندارد و با تغییر مدیران هم از محبوبیت آن کاسته نخواهد شد. اما زمانی که هنرمند با اصحاب قدرت پیوند میخورد کدام طرف را باید مقصر دانست؟ آیا صاحب قدرتی که بیشمار راه فرار از پاسخگویی در جهت جذب هنرمند دارد یا هنرمندی که به اشتباه راز بقای خود را در حمایت اصحاب قدرت میداند. این دو گزینه هر دو اشتباه است چرا که هنرمند قدرت خود را از تأیید افکار عمومی به دست میآورد و صاحبان قدرت هم با حمایتهای بیدلیل از هنرمندان مورد تأیید خود آینده آنها را به زیر سوال میبرند.
شکی نیست که دولتها وظیفه حمایت از هنرمندان را دارند و اگر چنین نکنند باید به افکار عمومی پاسخگو باشند اما ارائه امکانات خاص و ویژه به برخی هنرمندان و بازدیدهای سرزده از پروژههای آنها معنای حمایتی را نمیدهد که وظیفه دولتهاست چون یک دولت باید تبعیضی در حمایتهای خود قائل نشود و همه اهالی هنر را به یک چشم ببیند. دولت یازدهم این مشی را در پیش گرفته و از تمام هنرمندان به یک اندازه حمایت میکند اما دولت قبل به هر دلیلی سعی کرد به بخشی از هنرمندان بیش از دیگران بها دهد.
دیدارهای خاص
هنوز در اذهان هست که رئیس دفتر احمدینژاد به نمایشگاه عکس هدیه تهرانی رفت و پس از آن دیدار چه خبرهایی درحمایت از این هنرمند منتشر شد اما امروز هدیه تهرانی کجاست؟ آیا محبوبیتش به اندازه زمانی است که خود را از معرض تمام حمایتهای خاص دولتی دور کرده بود؟ شایعه شده که این بازیگر ملاقاتی هم با مسئولان دولت دهم داشته است اما وی در واکنش به این موضوع گفته است: «من هیچ دیداری با آقای مشایی قبل از سال جدید نداشتهام و واقعا متأسف هستم که برخی از سایتهای خبری در انتشار اخبار کذب و دروغ متبحر شدهاند.» فارغ این زمانی که اسفندیار رحیم مشایی، ریاست جنبش عدمتعهد را بر عهده داشت در اردیبهشت یعنی یک ماه تا زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 تعدادی از هنرمندان را جمع و عنوان کرد که با وجود این فرصت بینالمللی میتوان تهیهکنندگان بخش خصوصی را برای حرکت در این مسیر ترغیب کرد. در این جلسه تعدادی از اعضای اتحادیه تهیهکنندگان همچون سیدضیاء هاشمی، حسین فرحبخش، محسن علیاکبری، احمد نجفی و هنرمندانی همچون افسانه بایگان، فریبا کوثری، مسعود اطیابی، حسین محباهری و… حضور داشتند و جالب تر اینکه این دیدار در دفتر جنبش عدم تعهد برگزار شد.
سلحشور و احمدینژاد
وابستگی هنرمندان با اصحاب قدرت همانطور که در بالا اشاره شد سبب لطمه به محبوبیت هنرمندان در بین اقشاری از جامعه میشود و مهمتر از آن اصحاب قدرت این هنرمندان را تحت تاثیر دیدگاههای خود قرار میدهند مثلا روز گذشته جهانگیر الماسی، بازیگر سینما گفته است: «سلحشور نگاه آنجلینا جولی را تغییر داد.» برای درک ریشه این جمله باید به عقب بازگشت یعنی بررسی کرد که ریشه سیاسی سلحشور چیست. او اوایل سال88 درباره احمدینژاد گفته بود: «احمدي نژاد درد دين دارد، ولايتمدار است و طرفدار مظلومان بوده و خودش را از مردم ميداند و اگر خداي نکرده اين دولت عوض شود قاعده و فرم مملکتداري مکتبي عوض خواهد شد.» چندی بعد هم اظهار کرد: «به همه دنیا اعلام کنید من به عنوان سازنده سریالهای اصحاب کهف، ایوب پیامبر و حضرت یوسف(ع) به احمدینژاد، حامی مستضعفان رای میدهم و به این کار افتخار میکنم.» نام او بارها در لیست حامیان احمدینژاد آمد اما ظاهرا تاریخ انقضای این لیستها پایان دولت دهم بود چنانکه آنطور که سایت 598 نوشته است سلحشور در فروردین92 «غرور و خودبزرگبینی» را عمده و ریشه مشکلات احمدینژاد دانسته و به نظر او رئیس دولت دهم، خیلی باورش شده و این آفتی است که خیلی از بزرگان تاریخ را گرفتار کرده است. ایراد دیگر سلحسور به احمدینژاد «قانونگریزی» دولت او بود و به نظر سلحشور، احمدینژاد قانون را هم متغیری از نیازهای دولت تصور میکند و در موارد تعارض قانون با خواست دولت، باید قانون به نفع دولت تغییر کند.
جهاگیر الماسی در مسیر سلحشور؟
جهانگیر الماسی کارگردان و بازیگر تلویزیون و سینما هم ظاهرا در مسیری گام بر میدارد که سلحشور برداشت و سپس تغییر جهت داد. او به تازگی گفته است: «سلحشور نگاه آنجلینا جولی را تغییر داد» و اینچنین توضیح داده که «مدتی پیش در سفری که به خارج از کشور داشتم، فردی از من پرسید شما آقای سلحشور را میشناسی؟ ایشان چطور آدمی است؟ و من هم در پاسخ گفتم؛ او فردی است که به حرفهایی که میزند کاملاً اعتقاد دارد. به نظر من معرفتی که در کلام سلحشور در پاسخ به آنجلینا جولی بود، وی را تحتتأثیر قرار داد و باعث شد که او حتی در بازی کردن در فیلمهایش تغییر نگاهی داشته باشد و من از این جهت به سلحشور تبریک میگویم.» آنچه الماسی گفته ریشه در مکتبی دارد که نمیتوان این تاثیرگذاری را نادیده گرفت. سلحشور آنچه از مشایی و احمدینژاد دانسته به الماسی منتقل کرد و البته پیشزمینههای ذهنی در الماسی وجود داشت چنانکه او 15اردیبهشت 89 گفته بود: «حضور دکتر احمدینژاد در سازمان ملل نشان از هوشمندی ایشان برای بیان دیدگاههای حقطلبانه جمهوری اسلامی ایران بوده است. هنگامی که خبرگزاریهای معتبر دنیا سخنرانی آقای احمدینژاد در سازمان ملل را به صورت زنده پخش میکنند آیا اعلام باورها، اعتقادها و خطمشی سیاسی-فرهنگی ایران آن هم از زبان عالیترین مقام اجرایی کشور یک فرصت تلقی نمیشود؟» 27مرداد 91 هم به همراه حبیبا… کاسهساز، جهانگیر الماسی، نسرین مقانلو، پروانه معصومی، احمد نجفی، افسر اسدی، امین حیایی و محباهری به مراسم افطاری احمدینژاد رفت که اسفندیار رحیم مشائی، رئیس دفتر رئیسجمهور نیز در این ضیافت حضور داشت. 8 فروردین 92 هم محمود احمدينژاد به طور سرزده در محل فيلمبرداري پروژه سينمايي «رنج و سرمستي» حضور يافته و با عوامل اين فیلم از نزديك ديدار و گفتوگو كرد که شاید پاسخی به همراهیهای جمال شورجه باشد.