بازگشت « سردار» رضايي
مجتبي حسيني/ از ماشين پياده شد. دستي به روي لباسش كشيد و راه افتاد. هر چقدر شق و رق راه ميرفت، قدمهايش كند و كوتاه بود و بوي ٦٠ سالگي ميداد. از خيابان استاد نجاتاللهي وارد خيابان انقلاب ميشود تا شانه به شانه راهپيمايان روز قدس قرار بگيرد. لبخند بر لبانش جاري است. با بالا …
مجتبي حسيني/ از ماشين پياده شد. دستي به روي لباسش كشيد و راه افتاد. هر چقدر شق و رق راه ميرفت، قدمهايش كند و كوتاه بود و بوي ٦٠ سالگي ميداد. از خيابان استاد نجاتاللهي وارد خيابان انقلاب ميشود تا شانه به شانه راهپيمايان روز قدس قرار بگيرد. لبخند بر لبانش جاري است. با بالا بردن دست، به سلامها پاسخ ميدهد. اما لباسي كه پوشيده آنقدر جذاب است كه نميگذارد عدهاي موبايلها را از جيب بيرون نياورند و از او عكس و فيلم يادگاري نگيرند. نه آنكه لباسش عيب و ايرادي داشته باشد فقط هجده سالي ميشد كه اين لباس را با كت و شلوار عوض كرده بود. يونيفرم پاسداري و سبزرنگ محسن رضايي و چفيه دور گردنش آن روز در راهپيمايي روز قدس آنقدر جذابيت داشت كه خبرش نه تنها دهان به دهان در خيابان انقلاب بپيچد كه بلافاصله فضاي رسانههاي مجازي را تسخير كند. همين عوض كردن لباس به يك باره باعث شد تا حرف و حديثها از بازگشت محسن رضايي به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بالا بگيرد. هر كسي از ظن خود چيزي گفت و تحليلي ارايه كرد تا آنكه او با دلنوشتهاي پرده از راز تنپوشي لباس سبزرنگ پاسدارياش برداشت: «از حقير پرسيده شد چرا لباس پاسداري بدون درجه سالهاي اول انقلاب را در راهپيمايي روز قدس پوشيدي؟ يك كلام خواستم بگويم: برگرديم به ارزشهاي انقلاب، برگرديم به صفا و صداقتِ روزهاي آزادي خرمشهر، برگرديم به برادريها، برگرديم به فضاي رفع محروميت، برگرديم به سلامت اقتصادي روزهاي اول انقلاب، برگرديم به وحدتِ روزهاي پس از شهادت شهيد بهشتي. آري، لباس سپاه پوشيدم كه هم از رزمندگان و مظلومين سوريه، فلسطين و عراق حمايت كنم و هم بگويم تنها راه نجات منطقه، اين است كه ما در كشور، عميقا به ارزشهاي انقلاب اسلامي برگرديم.» اين دلنوشته محسن رضايي اما براي كساني كه پرسشگرانه در جستوجوي چرايي بر تن كردن لباس پاسداري او بودند، كافي نبود. عدهاي مدعي شدند رضايي جانشين سرلشگر فيروزآبادي در مجمع تشخيص مصلحت نظام خواهد شد و جمعي ديگر ميگفتند شايد دوباره فرمانده سپاه شود. براي خيليها اين سوال پيش آمده بود كه درخواست محسن رضايي از رهبري نظام براي بازگشت به سپاه و تدريس در دانشگاه امام حسين و پذيرش سريع اين درخواست و فعال شدن پروندهاش در زمره پاسداران انقلاب اسلامي چه مفهوم و پيامي دارد و چرا او بايد پس از ١٨ سال كه از سپاه خارج شده دوباره بخواهد بازگردد؟ مگر نه آنكه شاگردان سابق او، امروز سپاه را مديريت ميكنند پس حكمت آن رفتن و حكايت اين آمدن چيست؟ در ميان انبوه اين پرسشها، خيليها هم بودند كه ميدانستند محسن رضايي در ايام رمضان ميزبان همرزمان خود است و همه فرماندهان دفاع مقدس او را در اين مراسم به آغوش ميكشند تا محسن رضايي هرگز با پاسداري هيچ وقت فاصلهاي نداشته باشد. براي اينان اين سوال باقي مانده بود كه سردارشان به چه تكليفي رسيده و چه ماموريتي گرفته است؟ موج حرف و حديثها كه بالا گرفت بازهم خودش دست به كار شد. پس از پايان نخستين جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام خبرنگاران را فراخواند و سربسته و دربسته تلاش كرد تا بگويد كه علت پوشيدن دوباره لباس سبزرنگ نظامي بدون درجه و درخواست بازگشت به سپاه چيست. همين بود كه گفت: «فعلا مقرر شده تجاربم را به نسلهاي آينده سپاه منتقل كنم و چيزي بيشتر از اين هم فعلا مطرح نيست.» هر چند «انتقال تجربه» شاهبيت حرفهاي فرمانده سپاه در جنگ هشتساله است اما مشخص است كه محسن رضايي دستفرمان خود را هماهنگشده عوض كرده است. «اقتصاد» كشور تا ديروز براي او اولويت اول بود؛ اولويتي كه چه در مقام كانديداي انتخابات رياستجمهوري يا دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با طرحهاي دولت فئودالي و انقلاب اقتصادي دنبال كرد؛ اولويتي كه باعث شد ١٨ سال پيش برايش دكتراي اقتصاد بگيرد و همين لباس پاسداري را از تن درآورد. حالا گويا اولويت دكتر محسن رضايي «اقتدار» است. از «اقتصاد» تا «اقتدار» راهي است به اندازه تفاوت تعويض كت و شلوار با يونيفرم پاسداري، از دكترا تا سرلشگري. شايد همين تغيير اولويت براي كسي كه خود را سرباز انقلاب و رهبري ميداند باعث شده او همچون سال گذشته لباس پاسداري بر تن كند. هر چند اينبار دومي لباس پاسداري به تن كردن تفاوتي اساسي با بار اول داشت. «آقا محسن» درجه نظامي خود را بر دوش گذاشت تا وقتي ديگر سرداران و سرلشگران او را ديدند بلافاصله برايش احترام نظامي بگذارند و پا بكوبند. احترام نظامياي كه از آخرين بارش، ١٨ سال ميگذشت. محسن رضايي ديروز با لباس پاسداري و درجه سرلشگري و در كنار رهبري نظام پا به دانشگاه امام حسين گذاشت؛ دانشگاهي كه خود موسس آن است. او اگر در راهپيمايي روز قدس سال گذشته گفته بود كه: «امروز حضور مردم در راهپيمايي همانند يك بمب عمل خواهد كرد و بر سر رژيم صهيونيستي فرود خواهد آمد» ديروز هم وقتي رهبري نظام به دشمنان ايران هشدار دادند كه «اگر شيطنتي صورت بگيرد واكنش ايران بسيار سخت خواهد بود» تكبير گفت تا سردار و سرباز در دانشگاه امام حسين به تبعيت از او تكبير سر دهند و مشخص شود كه دكتر محسن رضايي دوباره پاسدار شده تا نه تنها زكات تجربياتش در مسائل نظامي را كه در هشت سال جنگ بهدستآمده به نسل جديد پاسداران بدهد كه از آمادگياش براي دفاع از اقتدار ملي كشور به تبعيت از فرماندهي كل قوا خبر داده باشد. هرچه هست روز و روزگار محسن رضايي را بهگونهاي آزموده و آبديده كرده كه بايد گفت او كسي نيست جز يك «سردار ملي». و يك سردار ايفاي اين نقش با هر لباسي را ميپذيرد؛ يك روز در سپاه، يك روز در انتخابات و سياست، يك روز در مجمع تشخيص مصلحت نظام و حالا دوباره در سپاه. محسن رضايي هرچقدر با كت و شلوار سياست تلاش كرد نقش جريان سوم و بينابيني را ميان اصولگرايان و اصلاحطلبان بازي كند ، الان در بين پاسداران و سپاهيان، ارزش و اعتبار او بيشتر درك ميشود. همين است كه شايد وقتي ديروز سرداران عزيز جعفري و رحيم صفوي او را ديدند پس از احترام نظامي به او گفتند: «سلام فرمانده.»
منبع: قانون