چیکار کردی که یارانه ات قطع شد؟
از آنجایی که دولت گفته بود برای اعتراض به حذف یارانهمان به وزارت کار مراجعه کنیم من در روزهای گذشته به وزارت کار مراجعه کردم و علت حذف خودم را جویا شدم: من: سلام وزارت کار. وزارت کار: سلام بر تو عنصر محذوف! من: ای وزارت کار! چرا یارانه من را قطع کردی؟ وزارت کار: …
از آنجایی که دولت گفته بود برای اعتراض به حذف یارانهمان به وزارت کار مراجعه کنیم من در روزهای گذشته به وزارت کار مراجعه کردم و علت حذف خودم را جویا شدم:
من: سلام وزارت کار.
وزارت کار: سلام بر تو عنصر محذوف!
من: ای وزارت کار! چرا یارانه من را قطع کردی؟
وزارت کار: حتما جزو آن پنج گروه پردرآمد بودی.
من: ای وزارت کار! من نه دارای خودروی لوکس هستم نه پزشک هستم، نه صاحب صرافی و اعضای هیات مدیره بانک و شرکت خصوصی و فرد مقیم خارج از کشور.
وزارت کار: شاید زیاد به خارج از کشور میرفتی.
من: من در زندگیام فقط شمال رفتهام.
وزارت کار: خب معلوم شد چرا حذف شدین. ویلا دارین دیگه.
من: ما معمولا لب ساحل تو چادر میخوابیم. البته دروغ چرا، چند بار توفان شد جریان آب ما رو با چادر برد روسیه. این سفر خارجی محسوب میشه؟
وزارت کار: وقتی جریان آب شما را به روسیه برد لذت هم بردید؟
من: خیر.
وزارت کار: پس سفر خارجی حساب نمیشه.
من: پس چرا یارانه من حذف شد؟
وزارت کار: زمینی، ملکی چیزی جایی به نام خودت داری؟
من: نه. من یک متر قبر هم به نام خودم ندارم. دور از جون شما دو هفته پیش در اثر سانحهای از دنیا رفتم دیدم نه پول قبر دارم نه چیزی برای برگزاری مراسم. این شد که بلند شدم و به زندگی ادامه دادم.
وزارت کار: ماشین داری؟
من: خودم نه. ولی پدر خدا بیامرزم کمباین داشت.
وزارت کار: مدل موبایلت چیه؟
من: نوکیا 1100 .
(کارمند وزارت کار کمی فکر میکند)
من: باهاش گاهی گردو هم میشکنم. این نمیتونه دلیلی برای حذف یارانه باشه؟
وزارت کار: چی؟ گردو میشکونی؟
من: با اجازه شما.
وزارت کار: میدونی گردو کیلویی چنده؟
من: خودم نمیخرم. همکارها گاهی میارن سر کار با صبحانه میخورن. زیاد هم به من نمیدن.
وزارت کار: ای بابا … دیگه ازدواج که کردی؟
من: عقد بودیم، گفتم نمیتونم عروسی بگیرم. جدا شد ازم.
وزارت کار: عجب آدم بدقلقی هستی! هیچ نقطه روشنی در زندگیت دیده نمیشه. حالا شغلت چی هست؟
من: طنزنویس هستم.
وزارت کار: کدوم روزنامه؟
من: روزنامههای زنجیرهای و بلندگوی استکبار.
وزارت کار: پس جیره خوار غربی.
من: با اجازهتون.
وزارت کار: احتمالا همین موجب قطع یارانه شما شده.
من: فکر نمیکنم. الان مدتهاست به دلیل تحریمها غرب قادر به انتقال وجه نیست. کارت به کارت هم که هیچی. ارسال چمدان پر از پول هم که دیگه نخ نما شده.
وزارت کار: به این ترتیب هیچ دلیل قانع کنندهای برای حذف یارانه شما وجود نداره. شما برو تو خلوت خودت فکر کن ببین چه کار اشتباهی در زندگیات انجام دادی که الان داری به این شکل نتیجهاش رو میبینی.
من: درست میگی. حالا که فکر میکنم میبینم یک ماه پیش واسه خنده به یکی از دوستامون که عاشق یه دختره شده بود گفتیم دختره ام اس داره، آخرش رفیقمون سکته کرد دختره هم ازدواج کرد رفت.
وزارت کار: واقعا کار زشتی کردین. با این کار شنیع انتظار داشتین یارانهتون هم قطع نشه؟
من: حق با شماست. من از دولت ممنونم که اینقدر پاسخگو است. از قول من از همه ارکان دولت تشکر کنید.
وزارت کار: خواهش میکنم. وظیفه ماست.
من: اوکی. بای.
وزارت کار: بای.