اولین قبری که پس از ظهور شکافته میشود متعلق به کیست؟
اولین قبری که پس از ظهور شکافته میشود متعلق به کیست؟ در این مطلب به چند سئوال و شبهه در خصوص وقایع پس از ظهور امام زمان (عج) پاسخ می دهیم. سؤال: هنگامی که امام زمان به شهادت می رسند چه کسی او را غسل و تدفین می کند و محل دفن امام کجاست؟و آیا …
اولین قبری که پس از ظهور شکافته میشود متعلق به کیست؟
در این مطلب به چند سئوال و شبهه در خصوص وقایع پس از ظهور امام زمان (عج) پاسخ می دهیم.
سؤال: هنگامی که امام زمان به شهادت می رسند چه کسی او را غسل و تدفین می کند و محل دفن امام کجاست؟و آیا دنیای کنونی نیز وجود دارد یا قیامت برپا می شود؟ اگر قیامت برپا نمی شود، چه کسی بعد از امام زمان زمام امور را در دست می گیرند؟
لازم است درابتدا به چندنکته اشاره نماییم:
الف – از عمیق ترین تحولات و دگرگونی هایی که جهان ما در زمان و مکان و اشیائش با آن روبروست، حرکت و سیر جهان ماده به سوی عالم غیب است که قرآن و معارف اسلامی از آن پرده بر می دارد و بر اهمیت و حسّاسیت آن تأکید می ورزد و این حرکت و تحوّل را بازگشت انسان به سوی خدا و رویاروئی انسان با قدرت او و یا رفتن به سوی ملاء اعلی و آخرت می نامند، و نسبت به ما آن را فرا رسیدن قیامت و رستاخیز می خوانند؛ نقطه اوج این حرکت و تحوّل، نسبت به انسان مرگ است که از دیدگاه اسلام ورود به زندگی گسترده تر است و نقطه عطف آن نسبت به جهان هستی، قیامت است و اتحاد دو جهان ماده و غیب.
در قرآن کریم و سنت آمده است که رستاخیز و قیامت دارای مقدمات و نشانه هایی پی در پی است که در زمین و آسمان و جامعه بشری پدید می آید و حکومت مهدی ـ علیه السلام ـ آخرین و بزرگترین مرحله حرکت جهان مادی پیش از برپائی رستاخیز و قیامت است.
به نظر می رسد که دست یابی به جهان بالایی که روایات از آن سخن می گویند و در زمان حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ تحقق خواهد یافت،[۱] مقدمه ای بر راهیابی به سوی جهان آخرت و البته قبل از برپایی قیامت است. بنابراین روایاتی که درباره رجعت و بازگشت عده ای از پیامبران و امامان ـ علیهم السلام ـ به زمین و حکمرانی آنها بعد از مهدی ـ علیه السلام ـ سخن گفته و نیز در آیات متعدد، تفسیر به «رجعت» شده، مراد، همین مرحله است، و اعتقاد به رجعت هر چند از ضروریات اسلام نیست اما روایات مربوط به آن به حدی زیاد و مورد وثوق است که اعتقاد به آن را یک امر روشن و غیر قابل انکار، می سازد.
طبق برخی روایات، رجعت، پس از حکومت حضرت مهدی و پس از حکومت یازده مهدی دیگر، آغاز می گردد، از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که فرمود: «همانا بعد از قائم، یازده مهدی از فرزندان حسین ـ علیه السلام ـ از ما اهل بیت اند».[۲]
با توجه به اجمال و برخی ابهاماتی که در کیفیت رجعت و حکومت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ و یا برخی دیگر از ولات و اولیاء آنان پس از ظهور و حاکمیت مهدوی، وجود دارد، نمی توان درباره حوادث و پیش آمدهای آن به تفصیل و به طور قطع، اظهار نظر کرد. حکومت یازده مهدی از اولاد امام حسین ـ علیه السلام ـ پس از امام زمان ـ علیه السلام ـ ، نیز از امور و حوادث پس از حکومت ولیعصر ـ علیه السلام ـ و در آستانه و بلکه همزمان با رجعت می باشد که در برخی روایات به آن اشاره شده است و هیچ گونه توضیح و تفصیلی درباره آن بزرگواران و بیان ویژگی های آنان در روایات و منابع روائی وجود ندارد. تنها چیزی که می توان گفت این است که آنان افراد وارسته و شایسته ای هستند که دارای چنین لیاقتی می باشند، اما اینکه آنان دارای مقام عصمت هم هستند یا نه، دلیلی بر نفی و یا اثبات آن در منابع روائی وجود ندارد.
ب – روایات مربوط به مسأله شهادت امام زمان (علیه السلام) دو دسته می باشد: بعضی دلالت بر وفات حضرت و برخی دیگر دلالت بر شهادت حضرت ـ علیه السّلام ـ دارد که ذیلاً به برخی از این دو نوع روایات، اشاره می نمائیم:
روایات دسته اول:
از جمله روایاتی که دلالت بر مرگ طبیعی حضرت ـ علیه السّلام ـ دارد، تفسیری است که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد آیه شریفه «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ»[۳] نقل شده است. حضرت می فرماید: مراد، زنده شدن امام حسین ـ علیه السّلام ـ با اصحاب خود در عصر امام زمان است در حالیکه کلاه خودهای طلائی بر سر دارند و به مردم رجعت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش را اطلاع می دهد تا مؤمنان به شک و تردید نیفتند. این در حالی است که حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در میان مردم حضور دارد. هنگامی که مردم امام حسین ـ علیه السّلام ـ را به خوبی شناختند و به او ایمان پیدا کردند، مرگ حضرت حجّت ـ علیه السّلام ـ فرا می رسد و امام حسین، غسل و حنوط و کفن و خاک سپاری حضرت را برعهده می گیرد زیرا که امام را جز امام، غسل نمی دهد»[۴].
۲. در روایتی دیگر نیز امام صادق ـ علیه السّلام ـ در پاسخ به این سؤال که: اولین کسی که به دنیا رجعت خواهد کرد چه کسی است؟ می فرماید: اولین رجعت کننده به دنیا، امام حسین است که پس از رجعت او و یارانش در حالیکه هفتاد پیامبر نیز او را همراهی می کنند، حضرت قائم (عج) انگشترش را به امام حسین واگذار می کند و چشم از جهان فرو می بندد امام حسین ـ علیه السّلام ـ نیز تجهیز، غسل و کفن و دفن حضرت را برعهده می گیرد»[۵].
دسته دوم:
روایاتی است که بطور عام دلالت بر شهادت همه ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ دارد:
امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: و الله لقد عهد الینا رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ان هذا الامر علیکم اثنا عشر اماماً من ولد علی و فاطمه، ما منا الامسموم او مقتول»[۶] به خدا سوگند رسول خدا این عهد و وعده را به ما داده است که امر امامت را دوازده تن از فرزندان علی ـ علیه السّلام ـ و فاطمه ـ علیها السّلام ـ به دست خواهند گرفت و هیچ کدام از ما نیست مگر اینکه یا به وسیله سم و یا با کشتن، شربت شهادت خواهند نوشید.
۲-۳٫ از امام صادق ـ علیه السّلام ـ و امام رضا ـ علیه السّلام ـ نیز روایت شده است که «ما منا الامسموم او مقتول»[۷] هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مسموم و یا مقتول می باشد.
براساس حدیثی که امام مجتبی ـ علیه السّلام ـ فرمود و تأکیدی که امام صادق ـ علیه السّلام ـ و امام رضا ـ علیه السّلام ـ نموده است، امام زمان ـ علیه السّلام ـ نیز به شهادت خواهند رسید. علمای شیعه نیز نوعاً روایات دال بر شهادت را ترجیح داده اند و قائل به شهادت ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ می باشند.[۸]
حتی مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار با این عنوان بابی را گشوده است که «انهم ـ علیهم السّلام ـ لا یموتون الا بالشهاده»[۹]؛ این بزرگواران نمی میرند مگر با شهادت.
نحوه شهادت حضرت ـ علیه السّلام ـ :
در مورد چگونگی شهادت حضرت، فقط یک روایت در بعضی منابع شیعی نقل شده است که در آن از زنی به نام سعیده که از طایفه بنی تمیم و دارای محاسن و ریش شبیه مردان است، به عنوان قاتل حضرت نام برده شده است که در هنگام عبور حضرت، از بالای بام سنگی را به سوی حضرت پرتاب می کند و حضرت را به شهادت می رساند[۱۰] ولی این روایت در منابع معتبر شیعی نقل نشده و دلیل قطعی در مورد چگونگی شهادت حضرت، در دست نمی باشد. بنابراین می توان گفت: که حتی بنابر صحیح بودن روایات دال بر شهادت، کیفیت و نحوه شهادت آن عزیز چندان روشن نمی باشد.
ج – غسل و دفن امام علیه السلام
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «اولین کسی که قبر او شکافته میشود و به سوی دنیا باز میگردد، حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ است.»[۱۱] و در جای دیگر میفرماید: «نخستین فردی که به دنیا باز میگردد، حسین بن علی است پس حکومت میکند تا وقتی که در اثر پیری ابروان او بر چشمانش میافتد.»[۱۲] که اشاره به طولانی بودن حکومت امام حسین در عصر رجعت است.
جابر نیز از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل میکند که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز عاشورا، پیش از شهادتش، به تفصیل درمورد رجعت خود و یاران خود سخن گفت: «بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز میگردیم و تا مدتی که خدا بخواهد توقف خواهیم کرد، آن گاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته میشود و ناگهان از قبر خارج میشوم، در حالی که امیر المؤمنین نیز از قبرش خارج شده و مهدی ما نیز قیام نموده است.»[۱۳] در این روایت، رجعت امام حسین و امیر المؤمنین ـ علیهما السّلام ـ همزمان با قیام حضرت مهدی (عج) بیان شده است. در روایت دیگر امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «امام حسین ـ علیه السّلام ـ همراه با شهدای کربلا و هفتاد پیامبر، بازگشت مینماید. رو میآورد به سوی دنیا امام حسین همراه با کسانی که با وی به قتل رسیده بودند و همراهی میکنند او را هفتاد پیامبری که با موسی بن عمران مبعوث شدند. آن وقت حضرت قائم انگشترش را به او میسپارد.»[۱۴]
در ادامه این حدیث اشاره به غسل و دفن امام زمان ـ علیه السّلام ـ به وسیله امام حسین ـ علیه السّلام ـ نیز شده است.
پی نوشت ها:
۱- کورانی، علی، عصر ظهور، ترجمه مهدی حقّی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، ص۳۵۵٫
۲- شیخ طوسی، غیبت، قم، موسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۹٫
۳- سوره مبارکه اسراء، آیه ۶٫
۴- بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷، موسسه الوفاء ـ بیروت.
۵- همان ، ج ۲۷، ص ۲۱۷٫
۶- همان و اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص ۳۴۹، دارالمعرفه ـ بیروت.
۷- همان و اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص ۳۴۹، دارالمعرفه ـ بیروت.
۸- چشم اندازی به حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، ص ۲۱۴، چاپ اول، ۱۳۸۰، بوستان کتاب ـ قم.
۹- بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۳٫
۱۰- تاریخ ما بعد الظهور، سید محمد صدر، ص ۸۸۱، مکتبه الامام امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ، اصفهان.
۱۱- میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۸، ش ۶۹۳۲، محمدی ری شهری، چاپ مکتب الاعلام، ۱۳۶۲ هـ .ش.
۱۲- معجم احادیث المهدی، ج ۵، ص ۳۲۸، ش ۱۷۶۶٫
۱۳- بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۱، حدیث ۵۲٫
۱۴- معجم احادیث المهدی، ج ۳، ص ۸۹، ش ۱۱۵۸٫