کشف وسایل یک «جادوگر» در خانۀ دو هزارساله

موبنا-پمپئی یک شهر رومی است که دو هزار سال قبل در اثر فوران آتشفشان به طور کاملا ناگهانی در زیر خاکستر مدفون شد. به همین خاطر اکتشافات باستان‌شناسی در این شهر تصویری کاملا روشن و شگفت‌انگیز از زندگی روزمرۀ رومیان باستان را به ما ارائه می‌دهند؛ هر روز و هر سال گوشه‌های تازه‌ای از جزئیات فرهنگ و شیوۀ زندگی مردم پمپئی در نتیجۀ کاوش‌های باستان‌شناسی آشکار می‌شود.

در سال 2019 باستان‌شناسانی که در این شهر باستانی به کاوش مشغول بودند، در یکی از ویلاهای دفن شده در زیر خاکستر، قطعاتی باقی مانده از یک جعبۀ چوبی پوسیده را پیدا کردند که گرچه خودش تقریبا به طور کامل از بین رفته بود اما محتویات درونش هنوز به خوبی حفظ شده بودند.

این گنجینه شامل حدود 100 شیء کوچک بود؛ در بین این اشیاء دکمه‌هایی از جنس استخوان، مجسمه‌های کوچکی از سوسک‌ها و حیوانات مختلف، مهره‌های شیشه‌ای، جمجمه‌هایی کوچک که از جنس استخوان تراشیده شده بودند و اشیائی فلزی مثل زنگوله‌های کوچک دیده می‌شدند.

کنار هم قرار گرفتن این مجموعۀ عجیب و غریب از اشیاء فقط یک معنا می‌توانست داشته باشد: این وسایل متعلق به یک جادوگر بودند که از آن‌ها برای پیشگویی و فالگیری استفاده می‌کرد.

ماسیمو اوسانا مدیر پارک باستان‌شناسی پمپئی می‌گوید: «این‌ها اشیاء روزمره در یک دنیای زنانه هستند و منحصر به فرد بودن آن‌ها از این جهت است که هرکدامشان مثل یک داستان کوچک دربارۀ آرزوها و خواسته‌های ساکنان این شهر است».

از آنجایی که هیچ شیء طلایی یا قیمتی در این جعبه وجود نداشت، حدس باستان‌شناسان این است که مالک آن احتمالا از طبقات پایین‌دست جامعه مثل خدمتکاران و بردگان بوده است.

این اشیاء احتمالا علاوه بر فالگیری و طالع‌بینی در مناسکی که مربوط به باروری و جادوی افزایش محبت بوده‌اند نیز کاربرد داشته‌اند.

باستان‌شناسان می‌گویند ممکن است کاوش‌های بیشتر در این ویلای رومی، بقایای اسکلت صاحب این جعبه را نیز آشکار کند. در یکی از اتاق‌های این خانه بقایای اجساد ده نفر پیدا شده که زنان و کودکان نیز در میان آن‌ها هستند و آزمایش دی‌ان‌ای ممکن است ارتباطی را بین این اشیاء و یکی از این افراد آشکار کند.

این جعبه تنها شیء ارزشمندی نیست که در این خانه پیدا شده. یک سال قبل از کشف جعبه، بقایای یک اسب در اصطبل این ویلا کشف شد که زین و یراقش روی آن قرار گرفته بود و ظاهرا برای این آماده شده بود که صاحبش را از شهر فراری بدهد؛ هدفی که البته به خاطر سرعت فوران آتشفشان محقق نشده بود.

فرادید