ناگفته های تلخ نوجوان کارتن خواب! / فقط خواهرم سالم است!
از 2 سال قبل تاکنون با جمع آوری ضایعات و فروش آن ها مخارج اعتیادم را تامین می کردم اما این بار وقتی چشمم به خودروی پژو افتاد، در یک لحظه تصمیم به سرقت گرفتم تا به اموال داخل آن دستبرد بزنم اما …
موبنا-این ها بخشی از اظهارات نوجوان 16 ساله ای است که هنگام سرقت اموال داخل یک دستگاه خودرو، توسط نیروهای گشت نامحسوس کلانتری آبکوه مشهد دستگیر و به مقر انتظامی هدایت شده بود.
این نوجوان در حالی که بیان می کرد برای اولین بار مرتکب سرقت شدم و اکنون بسیار پشیمانم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: یک خواهر و برادر بزرگ تر از خودم دارم و در محله اسماعیل آباد مشهد مستاجر هستیم.
پدرم که قبلا ضایعات جمع آوری می کرد اکنون بیکار و خانه نشین شده است. برادرم نیز که سال ها مانند پدرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد داشت اکنون حدود یک ماه می شود که از مرکز ترک اعتیاد بیرون آمده و قصد دارد ازدواج کند فقط خواهر 20 ساله ام هنوز به مواد مخدر آلوده نشده است و زندگی پاکی دارد من هم که تا کلاس سوم ابتدایی درس خوانده ام از همان دوران کودکی کنار پدرم ضایعات جمع آوری می کردم تا این که دو سال قبل و هنگام دور هم نشینی با دیگر دوستانم که با یکدیگر ضایعات جمع می کردیم به مصرف سیگار و مواد مخدر تشویق شدم و خیلی زود در گرداب مواد افیونی افتادم از آن روز به بعد هرچه درآمد داشتم صرف خرید مواد مخدر می کردم به همین دلیل هم پدرم مرا دعوا می کرد تا این که از حدود یک هفته قبل دیگر به خانه نرفتم و شب ها را در خیابان ها و پارک ها می خوابیدم و به اتفاق دیگر دوستانم ضایعات جمع آوری می کردم.
اگرچه من هم مانند برادرم ابتدا کریستال می کشیدم ولی خیلی زود به مصرف کراک آلوده شدم و دیگر نمی توانستم به خوبی دوستانم راه بروم و ضایعات جمع کنم! این بود که یک روز صبح زود هنگامی که در کوچه و خیابان های بولوار توس سرگردان بودم ناگهان چشمم به یک دستگاه پژو 405 افتاد که در مکان تاریکی پارک شده بود.
در یک لحظه وسوسه سرقت به سراغم آمد و تصمیم گرفتم به اموال داخل خودرو دستبرد بزنم و با فروش آن ها کراک تهیه کنم اما وقتی در خودرو را گشودم و داخل آن را برای یافتن شیء با ارزشی جست وجو می کردم ناگهان فریاد صاحب خودرو را شنیدم که به طرف من می آمد.
با دیدن مالک خودرو خیلی ترسیدم و از آن جا فرار کردم ولی او رهایم نکرد و همچنان به دنبالم می دوید تا این که نیروهای گشت کلانتری از راه رسیدند و مرا دستگیر کردند.
حالا هم به شدت از این که برای اولین بار قصد سرقت داشتم پشیمان هستم و می خواهم برای ترک اعتیادم به مرکز ترک اعتیاد اجباری بروم. با آن که بیشتر از 2 سال است که به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارم اما باز هم نمی خواهم به سرنوشت برادر بزرگ ترم دچار شوم و همه مرا طرد کنند…
اگرچه تحقیقات تخصصی پلیس با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) برای پیگیری سرقت های احتمالی دیگر این نوجوان 16 ساله آغاز شد اما بررسی های روان شناختی و اقدامات مشاوره ای نیز برای رهایی این نوجوان از گرداب مخوف اعتیاد در دستور کار مشاوران دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت.
رکنا