تکلیفان روشن شد
سه سالی کشور معطل مذاکرات هستهای بود و در این مدت همه وقت و انرژی کشور صرف اینکار شده بود. مذاکرات اما با توافقاتی به اتمام رسید.
موبنا – بعد از آن همه منتظر خروجی و نتیجه مذاکرات بودند. در پاسخ به فشارها و انتظارات گفته شد، درخت گلابی کاشتهایم و یکشبه نباید منتظر میوه بود. نزدیک به ۳ سالی گذشت و نه تنها خبری از گلابی نشد بلکه ترامپ آن درخت تمثیلی را از ریشه درآورد و از برجام خارج شد تا تکلیف ما نیز روشن شود.
شرایط امروز ما، در حکم فردی است که حدود ۶ سال برای توسعه کسبوکارش در حال رفتوآمد به بانک برای دریافت وام بوده. حالا بانک با درخواست وام او موافقت نکرده و آن فرد نیز تکلیفش روشن شده و از امروز باید با داشتهها و نداشتههای خود مشغول باشد و البته دنبال راههای دیگر برود.
این وضعیت البته به مراتب بهتر از بلاتکلیفی و امروز و فردا بود. حالا دنیا به آخر نرسیده و کشور نیز باید روی ظرفیتهای موجود و ممکن سرمایهگذاری کرده و به راه خود برود.
در این سالها اما در همین حوزه ICT به آرشیو اخبار و سایتهای دولتی که سر بزنید، پر شده از اخبار جلسه با این و آن، همایشهای نمایشی و بدون خروجی، بازدید از فلان جا و تصویب بهمان مصوبه و قوانینی که اصلا معلوم نبود چه کسی و با کدام بودجه قصد اجرای آن را دارد و تازه اگر همه چیز مهیا بود، عدم اجرای آن مستوجب هیچ عقوبتی نبود.
حالا اما تکلیفمان روشن شده است و میدانیم چه امکاناتی داریم و چه نداریم. لذا از این پس باید توجهات کاملا معطوف به توانمندیهای داخلی و تسهیل شرایط کسبوکارهای خصوصی و داخلی باشد. در واقع ما به جایی بازگشتیم که حدود ۳۰ سال به زندگی در آن شرایط خو گرفته و خود را تطبیق داده بودیم.
البته با یک تفاوت. حالا دیگر بهانهای برای کارهای نمایشی، جلسه و بررسی میشود و بررسی میکنیم، نداریم. حالا هر کس به هر شکل مانعی برای رونق و اتکای به منابع داخلی ایجاد کند و با امروز و فردا کردن مانع اصلاحات ساختاری و اساسی شود، زمینه تسهیل شرایط برای بکارگیری توانمندیهای داخلی و بخش خصوصی را فراهم نکند و در یک کلام به اتلاف وقت و انرژی کشور بپردازد، باید شناسایی شده و البته برکنار شود.
این یعنی تبدیل تهدید به فرصت. یعنی فرصت طلایی برای اصلاحاتی که سالهاست به اشکال مختلف دچار توقف و کندی شده است. اکنون وقت آن است که فعالان بخش خصوصی به جای نالیدن و انفعال و چشم دوختن به دهان این مسوول و آن مسوول، از فرصت استفاده کرده و خود وارد گود شود و زمینههای رفع سریع موانع و مشکلات اساسی و کهنه را که کاملا نیز شناختهشده هستند، فراهم کنند.
حالا بخش خصوصی باید انگشت خود را از روی تعارفات و مشکلات برداشته و به سمت مشکلسازان نشانه رفته و مطالبات خود را مستقیما و با صدای بلند مطرح کند. اگر چنین نکنیم و ساختار و چالشهای قدیمی را با عافیتطلبی و ترسیدن، اصلاح نکنیم، اوضاع به سمتی خواهد رفت که اصولا جایی برای عافیتطلبان و ترسوها باقی نمیماند.
لذا اکنون زمان ارایه راهکارها، مطالبات و پیشنهادهای پسابرجامی از سوی تمامی صنوف و فعالان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رسیده است و هر کس مانعی در سر این راه محسوب میشود، باید زیر فشار پاسخگویی یا برکناری قرار گیرد تا شاهد تبدیل تهدید به بحران نباشیم.
منبع: عصر ارتباط | علی شمیرانی