مرد در سایه ام.تی.ان چه نقشهای در سر دارد؟
رسانهها همانند شمشیر دو لبه اند، هم میتوانند باعث پیشرفت و ارتقای یک کشور شوند و هم بهسادگی، پایههای مستحکم یک نظام را میتوانند لرزان کنند.
موبنا – با وجود اینکه سخن گفتن از کارکرد و قدرت رسانههای جمعی، بحثی کاملا تخصصی است، اما همه، کموبیش از قدرت رسانهها با خبر هستیم. اگر نخواهیم درباره سوابق تاریخی قدرت رسانههای جمعی در جهتدهی افکار عمومی در جنگهای جهانی اول و دوم صحبت کنیم، یا نقشی که رسانهها در فروپاشی شوروی سابق داشتند، سادهترین مثال بحث شبکههای اجتماعی و تأثیر شگفتانگیز امروز آنها در جوامع مختلف است. امروزه تلفیق رسانه، فناوری و ثروت، سلاحی بسیار خطرناک میسازد که میتواند قربانیان زیادی هم بگیرد. یکی از افرادی که سه ابزار فناوری، رسانه و ثروت را بهخدمت گرفته تا اهداف مشخصی را پیش ببرد، شخصی به نام «کوز بِکر» Koos Bekker است؛ سفیدپوسی با تابعیت آفریقای جنوبی، حتما میدانید که کشور آفریقای جنوبی که “بکر” از تابعیت آنجا برای بسیاری از فعالیتهایش استفاده میکند، نزدیک به پنج قرن مستعمره بریتانیا بوده و به همین خاطر بیشترین میزان سفیدپوست و انگلیسی در قاره سیاه را در خود جای داده است. شرکتهایی که این آفریقایی سفیدپوست در سراسر دنیا تأسیس کرده، در عرصه استارتآپهای دیجیتال، صنایع مخابراتی و رسانههای جمعی فعالیتهای گستردهای انجام میدهند. جالب است بدانید بکر در سال ۱۹۹۴ میلادی کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان که همهجور تخلف حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی در کارنامه فعالیتش در ایران دارد را راهاندازی کرده و گفته میشود از برنامهای موسوم به «تغییر» در کشورهای هدف حمایت کرده است. آنطور که بررسیها نشان میدهد دستپخت این ابر میلیونر مرموز، بوسیله پوستههای مختلف از جمله فناوریهای نوین مخابراتی با تبلیغات پیچیده، بهخورد کاربران و مخاطبان میلیونی ایرانی داده میشود!
موسس ام.تی.ان کیست؟
پیش از هر چیز بد نیست کمی درباره این ابر ثروتمند مرموز بدانید. کوز بکر ۶۵ساله همانگونه که پیشتر نیز گفته شد، یکی از دورگههای انگلیسی-آفریقایی است که بیشتر سالهای تحصیلاش در دوران جوانی را در آمریکا و انگلستان سپری کرده است. موسسه معتبر فوربز درباره او گزارش میکند، بکر یازدهمین ثروتمند آفریقایی است که رد پا و نفوذ او در شرکتهای مخابراتی، فناوری و رسانهای زیادی در سراسر جهان دیده میشود. همانطور که اشاره شد بررسیها نشان میدهد بکر در سال ۱۹۹۴میلادی کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان را راهاندازی کرده و در مدت زمان کوتاهی توانست نفوذش را به کشورهایی نظیر ایران، سوریه، یمن، افغانستان و دهها کشور دیگر آفریقایی افزایش دهد. آنطور که بررسیها نشان میدهد ام.تی.ان در مدت زمان کوتاهی توانسته در ۲۴کشور منطقه خاورمیانه و آفریقا دامنه نفوذش را بگستراند. نکتهای که نباید درباره این کمپانی از قلم بیفتد، این است که اغلب ناظران نحوه سرمایهگذاری این شرکت را تاملبرانگیز و حتی عجیب میدانند. یک نمونه از سرمایهگذاریهای تاملبرانگیز این کمپانی زمانی اتفاق افتاد که پایش در کشور سوریه باز شد؛ کشوری که در یک دهه اخیر درگیر اختلافات و جنگهای گستردهای بوده و عملا هیچ شرکت معتبری حاضر به سرمایهگذاری در سوریه نبوده، اما کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان برخلاف اصول اولیه تجارت، سرمایهگذاری هنگفتی در خاک سوریه انجام داد، سرمایهگذاریای که در نهایت باعث تعجب و سوال بسیاری از کارشناسان حوزه ICT و تجارت هم شد. همانطور که اشاره کردیم، علاقه ام.تی.ان به کشورهای استراتژیک منطقه از جمله ایران، غیرقابل کتمان است. همین علاقه باعث شد تا این کمپانی در سالهای ۸۳ و ۸۴ با ترفندهایی پایش به کشورمان باز شود و در پوشش فعالیتهای مخابراتی دامنه نفوذش را در ایران هم بگستراند. برای اینکه بدانید چرا نسبت به فعالیتهای این شرکت تا این حد حساسیت وجود دارد، باید به این نکته اشاره کنیم که کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان جزو معدود شرکتهایی – بخوانید تنها شرکت بینالمللی – است که در تمام سالهای حضورش در ایران بهسادگی آب خوردن توانسته از تیغ تیز تحریمهای آمریکاییها بدون دردسر عبور کند! موضوعی که در ظاهر باید برای ما خوشایند باشد که یک شرکت بینالمللی میتواند در ایران بیدغدغه از قوانین سختگیرانه تحریمها عبور کند، اما در باطن باید نسبت به چرایی این اتفاقات به دیده تامل نگریست! آنهم در شرایطی که همان زمان حتی ورود داروی بیماران خاص به کشورمان تحریم شده بود، این شرکت با چراغ سبز آمریکاییها دستگاههای جدید و پیشرفته مخابراتی وارد ایران میکرد!
تغییر دیجیتالی حکومتها
بکر که سابقه راهاندازی تلویزیون خصوصی M-Net/MultiChoice را در سال ۱۹۸۵ دارد، سرانجام پس از راهاندازی اپراتور مخابراتی ام.تی.ان، بهعنوان رئیس هیات عامل کمپانی رسانهای – اینترنتی نسپرز (Naspers) انتخاب شد. کمپانیای که بیش از یک قرن سابقه فعالیت رسانهای در جهان دارد. کوز بکر ۱۵سال رئیس این شرکت عظیم چند ملیتی بود. در زمان مدیریت بکر بر این کمپانی، بازار فروش این شرکت از ۶۰۰میلیون دلار به ۴۵میلیارد دلار آمریکا ارتقاء یافت و همزمان بکر نیز از سود حاصله در این سرمایهگذاریها منافع هنگفتی را تصاحب کرد. آنطور که گفته میشود کوز بکر در دوران فعالیت مدیریتیاش در کمپانی نسپرز مورد انتقاد تعدادی از مقامات سیاسی قرار میگیرد. در واقع بسیاری از سیاستمداران از او به دلیل حمایت از تغییر دیجیتالی حکومتها انتقاد میکردند. تغییر دیجیتالی به روشی گفته میشود که در آن با استفاده از ابزارهای پیچیده رسانهای و اینترنت، اهداف پشت پرده سیاسی دنبال میشود. شاید سادهترین مثال برای اصطلاح نوظهور «تغییر دیجیتالی حکومت» کارکرد پنهان شبکههای اجتماعی باشد. این روزها شاهد فعالیت رایگان هزاران شبکه اجتماعی بر بستر اینترنت هستیم. اطلاعاتی بر بستر این شبکهها ارائه میشوند که الزاما از منابع موثق مخابره نمیشوند؛ اما همین منابع خاکستری اطلاعات – که غالبا با هدفهای خاصی تهیه و منتشر میشوند- میتوانند تودههای مردم را در سراسر جهان دچار هیجانهای فوری کنند که تبعات آن برای امنیت کشورها و حکومتها بسیار ویرانگر و زیانبار است. شاید بد نباشد یادآوری کنیم که کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان که همین آقای بکر تاسیس کرده، در سال ۸۸ بیشترین سیمکارت بیاعتبار را بصورت فلهای در اختیار قشرهای خاصی از جمعیت کشور قرارداد تا سربازان زنجیره اطلاعاتی او شده و برای شبکههای تازه تاسیس منوتو و بیبیسیفارسی مزدوری کنند و امروز هم کشور و ملت هنوز هزینه آن اقدامات را میپردازند.
بکر در سال ۱۹۹۴میلادی کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان را راهاندازی کرده و در مدت زمان کوتاهی توانست نفوذش را به کشورهایی نظیر ایران، سوریه، یمن، افغانستان و دهها کشور دیگر توسعه دهد.
حال که از ریشه و سوابق کوز بکر و شرکتهایی که او در آنها نقش داشته قدری مطلع شدید، برگردیم به موضوعی که کمتر تاکنون به آن پرداخته شده و آن بحث بحث نفوذ زیرپوستی شرکتهای زیرمجموعه این کمپانی در ایران است. در واقع از سال ۱۳۹۰، یعنی شش سال بعد از ورود رسمی ام.تی.ان به ایران، پروژه دیگری در غالب راهاندازی و نفوذ به کسبوکارهای اینترنتی در ایران کلید میخورد. از فروشگاههای معروف فروش آنلاین کالا تا تاکسی اینترنتی، شرکتهای مرتبط با پرداختهای آنلاین بانکی، نشر اپلکیشینهای موبایل، تبلیغات دیجیتال و… همه و همه زیر مجموعه شرکتی صوری با ظاهری ایرانی اما تحت نظر کمپانی مادر یعنی ام.تی.ان فعال میشوند. در واقع ام.تی.ان زیر پوشش یک نام ایرانی(ایرانسل) ، شرکتی را در کشورمان راهاندازی میکند که سرمایهگذار اصلی آن خودش است و از طریق این شرکت ظاهرا ایرانی، وارد کسبوکارهای جذاب استارتآپها میشود که اتفاقا قشر جوان ایرانی نیز بیشتر با آن سروکار دارند. حتی زیرمجموعه کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان در ایران نیز به نقش و سرمایهگذاریهای گروه اینترنتی ایران بهطور رسمی اذعان می کند و در سایتش از برندهایی نظیر اسنپ(تاکسی اینترنتی)، بامیلو(فروشگاه آنلاین)، زودفود(سفارش آنلاین غذا) و… به عنوان راهبرد بزرگ این شرکت در گسترش اقتصاد دیجیتالی یاد میکند. همانطور که تاکنون چندین بار گفتهایم، ظاهر کار بسیار جذاب است؛ در این فضا کاربران ایرانی غالبا با کسبوکارهایی سروکار دارند که ضمن اشتغالزایی برای جوان ایرانی، باعث پویایی اقتصاد و اصطلاحا دیجیتالیزه شدن جامعه میشوند؛ اما وقتی به یاد میآوریم چه کسی ام.تی.ان را در آفریقای جنوبی راهاندازی کرد و سیاستمدارهای آنطرف آب چه اظهارنظرهایی درباره او کردهاند، نمیتوان چندان بیتفاوت بود. نمیخواهیم منفینگر باشیم، اما شاید بد نباشید با دقت بیشتری به ماجرا نگاه کنیم. وقتی کوز بکر در آن طرف دنیا مورد انتقاد سیاستمداران قرار میگیرد، چرا ما نباید نسبت به دستپخت این فرد مشکوک باشیم؟
ورود به عرصه خبر
پیشتر به این نکته اشاره کردیم که ترکیب رسانه، فناوری و ثروت، سلاحی بسیار خطرناک است که قویترین رژیمها را میتواند به صورت «نرم» زمینزده یا بیصدا تغییر دهد. حال کوز بکر انگلیسی-آفریقایی که اکنون صرفا با پوشش آفریقاییاش فعال است، هر سه آیتم مذکور را در کنار تجربه در اختیار دارد.
بسیاری از سیاستمداران از او به دلیل حمایت از تغییر دیجیتالی حکومتها انتقاد میکنند. تغییر دیجیتالی به روشی گفته میشود که در آن با استفاده از ابزارهای پیچیده رسانهای و اینترنت، اهداف پشت پرده سیاسی دنبال میشود.
وی همچون «ماشین شرکتساز» هر چند سال از یک کمپانی به کمپانی دیگر میرود و تغییرات بزرگی را رقم میزند. تغییراتی که از پس آن ام.تی.ان یا کمپانیهای رسانهای، اینترنتی و تلویزیونی سر بر میآورند. بررسی موشکافانه تمام این فعالیتها بیانگر چیزی غیر از تجارت معمولی است! چرا که اگر قرار بر تجارت بود، کوز بکر ضرورتی نداشت در کشورهای جنگزده منطقه خاورمیانه سرمایهگذاری پرریسک انجام دهد، یا به کشور ایران که در سالهای اخیر با تحریمهای سفت و سخت دست و پنجه نرمکرده، ورود پیدا کند! ورودی که البته تاکنون هزینههای بسیاری برای امنیت، فرهنگ و اقتصاد ایران داشته است. یک روز با دامپینگ اقتصادی صنعت مخابرات ایران را دچار چالش میکند، روز دیگر تاکسیهای اینترنتی آن، نان هزاران راننده تاکسی را آجر میکند و حالا شاید بد نباشد از جدیدترین پروژه این شرکت برایتان بگوییم. بعد از پروژههای مختلفی همانند فیبرنوری که این شرکت پرحاشیه در ایران برعهده گرفته، جدیدترین دورخیز آنها برای پرشی دیگر، راهاندازی اپی با عنوان «هیتاسنپ» است. هیتاسنپ که هنوز چندان شناخته شده برای کاربران نیست، از یک الگورتیم ساده و تأثیرگذار در دنیای رسانه استفاده میکند. این برنامه اخبار کوتاه ۶۰ کلمهای را برای مخاطبانش ارائه میکند و با پوستههای جذاب، بهزودی مخاطبان میلیونی هم پیدا خواهد کرد. باز شاید کسانی باشند که ساده و سطحی به ماجرا نگاه کنند و مدعی شوند، فعالیت یک اَپ رسانهای چندان اتفاق نگران کنندهای نیست! اما اگر کمی به دنیای رسانه و کارکردهای آن آشنا باشید، متوجه خواهید شد دورخیز کمپانی چند ملیتی ام.تی.ان چندان بیهدف و عبث نیست؛ آنها اگر در حوزهای ورود کرده و سرمایهگذاری میکنند، حتما برنامهای دارند. بیاد بیاورید کوز بکر بهدلیل استفاده از ابزارهای مخابراتی و رسانهای و نفوذش در لابیهای سیاسی و پیگیری پروژهای موسوم به تغییر، بشدت مورد انتقاد قرار گرفته بود. حال یکی از شرکتهای دستپرورده همین فرد، سر از ایران درآورده و خیلی اتفاقی وارد دنیای حساس رسانههای جمعی کشورمان میشود. کارشناسان، نفوذ دیجیتالی بوسیله انتشار اخبار هدفمند را یکی از ابزارهای سلطه بیگانگان بر افکار عمومی میدانند. تجربه نشان داده، رسانهها آنچنان تأثیر سریع و ضربتی بر افکار عمومی دارند که اگر پیش از بروز یک بحران نسبت به حلوفصل آن برنامهای تدوین نشده باشد، بهسادگی شالوده نظم و امنیت از هم خواهد پاشید. به عنوان مصداق از نگرانیهایی که برایتان گفتیم، دهها نمونه از تأثیر رسانهها بر شکلدهی افکار عمومی را میتوان مثال زد. رسانهها میتوانند هم امنیتآفرین و هم اسلحهای بر ضد امنیت باشند. همانطور که در ماههای اخیر دیدیم که یک کانال تلگرامی چطور تلاش و هزینه میکرد که تنور اغتشاشات در سراسر کشور را داغ نگه دارد؛ حال تصور کنید یک اَپ با مخاطبان چند میلیونی چه قدرتی را به صاحبان آن میدهد!
خلاصه کلام
وقتی در شرایط اقتصادی فعلی، میبینیم که در برخی از استارتآپهای مثلا ایرانی، چندین میلیون دلار سرمایهگذاری میشود، آنهم سرمایهگذاری خارجی، باید نسبت به ابعاد و دلایل آن بیشتر تأمل کرد. آن هم در شرایطی که دیگر میدانیم مرد در سایه ام.تی.ان در طی این سالها برای کشورمان نقشههای مختلفی را اجرا کرده است. نقشههایی که بیشتر قشر جوان و نوجوان را بهدلیل هرم جمعیتی ایران تحت تأثیر قرار داده و میدهد. در ابتدای مطلبی که از نظر گذراندید، به این نکته اشاره کردیم که رسانههای جمعی همچون شمشیر دو لبه هم کارکردهای مثبت و هم نفی دارند، حال اگر دراثر غفلت ما چنین ابزار قدرتمندی به دست افراد نااهل و از آن بدتر بیگانه بیافتد، آیا نباید نگران بود؟ آیا وزارت ارشاد و یا سازمانهای نظارتی کشور از ابعاد دورخیز چنین اَپهایی در کشورمان آگاه هستند؟ پیشنهاد میکنیم وزیر ارتباطات که در ماههای اخیر بهدلیل حساسیتش نسبت به عدم رعایت حریم خصوصی کاربران بوسیله یک اپراتور چند ملیتی در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت و البته باعث خشنودی خیل عظیمی از مردم به دلیل اظهارنظر قاطع در این خصوص شد، کارگروهی ویژه برای رصد فعالیتهای این شرکت تشکیل دهد؛ شاید در غیاب خیلی از افرادی که فراموش کردهاند چه مسئولیت مهمی در این خصوص دارند، آذریجهرمی بتواند سروسامانی به فعالیت شرکتهای اینچنینی در حوزه فناوریهای نوین دهد. فراموش نکنیم اگر نهادهای مسئول فرصت نظارت را ازدستداده و فکری برای نفوذ کمپانیهای ظاهرا ایرانی، اما با باطنی بیگانه در عرصه دیجیتال نکنند، قطعا در آیندهای نهچندان دور، شانسی برای جبران وجود نخواهد داشت.
منبع: مجله تلفن همراه | مسعود شهبازی
عزیزم این روش شما برای جذب مخاطب برای رسانه بی مخاطبتون درست نیست
اصولا پرخاشگری رسانه ای که پیش گرفتین کاری از پیش نمی بره