تو قيف شدههای دوست داشتني
موبنا – خالقي كه مخلوقش بكر باشد و صرفا بنا بر پيروي از جرياني كه صرفا در دورهاي خاص فراگير شده،ساخته نشده باشد درست مانند فيلمي كه بعد از 12سال ساخته شده باشد و بعد از گذشت بيش از يك دهه از ساخت و حتي با توجه به تغيير ذائقه و سليقه مخاطب، با چنين …
موبنا –
خالقي كه مخلوقش بكر باشد و صرفا بنا بر پيروي از جرياني كه صرفا در دورهاي خاص فراگير شده،ساخته نشده باشد درست مانند فيلمي كه بعد از 12سال ساخته شده باشد و بعد از گذشت بيش از يك دهه از ساخت و حتي با توجه به تغيير ذائقه و سليقه مخاطب، با چنين اقبالي از سوي مخاطبان مواجه شود كه خود فيلمساز هم تصور آن را نميكرده است. صحبت از «خوابتلخ» محسن امير يوسفي است. فيلمي كه بعد از 12 سال طلسم توقيف آن شكسته شد و در گروه سينمايي «هنر و تجربه » به نمايش درآمد.
تجربه كنار گذاشته شدن يك فيلم از اكران عمومي يا اكران با تاخير طولاني براي فيلمسازان موضوع عجيبي نيست. براي اين حذفكردن و كنار گذاشتنها هم بهانه كم نيست. اما بيشك اگر هر سه فيلم يك فيلمساز به همين سرنوشت دچار شوند موضوع عجيب ميشود. محسن اميريوسفي فيلمسازي است كه هر سه فيلمش همين سرنوشت را از سرگذراندهاند.
فيلم «آتشكار» دومين ساخته اميريوسفي پس از سه سال در نهايت سال ٨٩ و همزمان با جشنواره فيلم فجر، بدون تبليغات و به صورت محدود اكران شد. محسن اميريوسفي يكي از جنجاليترين چهرههاي اين روزهای سينماست. كارگردان صلح طلبي كه ميگويد هيچ علاقه ای ندارم فیلمهایم توقیف بشوند و همیشه سعی کردم دوراز جنجال و حواشی مشکلات را حل کنم اما انگار سينما و مديرانش قصد مصالحه با فيلمسازي را ندارند كه براي اكران فيلمهايش فقط موضع صبر و تسامح را انتخاب كرده است.
شما امسال در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین آنونس را برای «خواب تلخ» گرفتید. برای فیلمی که 12 سال پیش ساخته شدو امسال فرصت اکران پیدا کرد و بسیار هم مورد استقبال مردم قرار گرفت، این سیمرغ برای شما عجیب نیست؟
فکر کنم خود سیمرغ هم فکر نمیکرد بعد از 12 سال به من برسد! آن هم برای یک آنونس دو دقیقه ای از فیلمی که 12 سال پیش نتوانست به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند و برای مردم اکران شود! اصولا دراین ۱۲ سال اتفاقات عجیب زیادی دیدهام و این هم یکی از آنهاست ولی خوشحالم که بعد از این همه سال حداقل آنونس «خواب تلخ» مورد توجه قرار گرفت.
خواب تلخ از موفقترین فیلم اولیهای سینمای ایران در عرصه بین المللی و در جشنواره های بزرگ جهانی است، از دو جایزه جشنواره کن سال 2004 تا جایزه اسکندر طلايی تسالونیکی که برای اولینباربه سینمای ایران رسید.
درست است ولی این اتفاقات بین المللی و پرافتخاری است که برای «خواب تلخ» و من افتاد که متعلق به سینمای ایران است ولی حق این فیلم بود که در زمان خودش در ایران دیده شود و تاثیر خودش را در سینمای ایران بگذارد، همان سالهای 82 و 83. در واقع موفق بودن «خواب تلخ» به جای این که پلی برای صعودش باشد، تبدیل به مانعی شد که معلوم نبود چطور شکل گرفته است. این فیلم با همه جوایز رنگارنگش ۱۲ سال توی گاوصندوق و نه کمد ! ماند با این حال الان میبینم که این همه صبر میارزید.
شما ركورد توقيف فيلم هم داريد! سه تا فيلم ساختهايد كه هر سه با توقيف مواجه شدهاند. چرا اين شرايط عموما براي فيلمهاي شما پيش مي آيد؟
من هیچ علاقه ای ندارم که فیلمهایم توقیف بشوند و همیشه سعی کردم دوراز جنجال و حواشی مشکلات را حل کنم. تمام فیلمهایم پروانه ساخت دارند و فیلمنامه آنها چندین و چندبار برای گرفتن مجوز ساخت، بازنویسی شده اند. در این 12 سال سه فیلم سینمايی ساختم که اکران شوند و مردم آنها را ببینندولی مشکل توقیف این فیلمها در این مدت را باید از مدیرانی بپرسید که در این 12 سال جلوی فیلمهای من را گرفتند! هیچ فیلمسازی دنبال توقیف فیلمش نیست. وقتی شما فیلمنامهای را به وزارت ارشاد میدهی و بعد از کلی تغییر و اصلاح، پروانه ساختش را میگیری قاعدتا دیگر باید کار تمام شده باشد. دیگر نباید حرفی از توقیف یا عدم اکران در میان باشد. همه آثار من همان طور که گفتم قانونی و با پروانه ساخت تولید شدند و در نتیجه من فکر میکنم همه آنها نمایش داده خواهند شد. حالا چرا پروانه ساخت بیاثر میشود؟ این دیگر پرسشی است که من نباید به آن پاسخ بدهم. در هر حال میخواهم بگویم از توقیف فیلمهایم به شدت ناراحت میشوم و با صبوری و سکوت همیشه سعی میکنم از طریق گفتوگو مشکل را حل کنم. این گفتوگوها البته بخش عمدهای از انرژی و وقت مرا میگیرد اما چارهای نیست.
بعضي از فيلمسازان هستند با اينكه فيلمشان توقيف ميشود اين قضيه تاثيري روي روند فيلمسازي شان ندارد اما به نظر ميرسد شما برخلاف اين دسته از كارگردانان به خاطر اين قضيه كم كار شدهايد؟
توقیف یک فیلم در میان مجموعه ای از فیلمهای یک فیلمساز یک چیزاست ولی توقیف همه فیلمهای یک فیلمساز چیز دیگری است! دلیل دیگر هم این است که من فقط کارگردان و نویسنده فیلمهایم نیستم و تهیه کنندگی فیلمهایم را هم بر عهده دارم. کاری که در نگاه اول سخت است ولی حالا که نگاه میکنم حداقل این حسن را داشت که تهیه کننده دیگری را درگیر پروسه توقیف فیلمهایم و تحمل سختیهایش نکردم و همه چیز بر دوش خودم است! البته نتیجه اش هم این است که نمیتوانم هریک سال یا دوسال کارکنم و عملا هر چهار، پنج سال یک فیلم سینمايی میسازم! از طرف دیگر، نمیتوانم چشمم را به روی آنچه انجام دادهام ببندم. نمیتوانم شانههایم را بالا بیندازم و بگویم خب، این نشد، بعدی. پروسه فیلم ساختن برای من پروسه متفاوتی است از این نظر که از آغاز تا انتها فیلم را بر اساس اصول و باید و نبایدهای ذهنیام میسازم در نتیجه نمیتوانم به راحتی از آثارم بگذرم و فراموششان کنم. شاید کار درست این باشد که من هم چشمم را ببندم و بگویم بالاخره تمام میشود اما تا به حال که موفق به انجام چنین کاری نشدهام.
جايي گفته بوديد:« سينماي مستقل در ايران كشته شده است»چرا چنين نظري داريد، آيا هنوز هم اين عقيده را داريد ؟
این ادبیات گفتاری من نیست! قبلا گفتم: سینمای مستقل را نمیشود کُشت و از بین برد. دلیلش هم حضور فیلمسازان جوان و خوشفکری است که هرساله وارد این جریان میشوند. مثل امسال که در جشنواره فیلم فجر دو فیلم اول «ابد و یک روز» و «ایستاده درغبار» همه سیمرغها را گرفتند كه اتفاقی عجیب ولی بسیار امیدوار کننده و خوب بود. در واقع من در همه سخنانم بر زنده بودن و پویایی سینمای مستقل تاکید کردم و امیدوارم که این روند ادامه یابد همچنان که ادامه خواهد داشت چون حیات و بالندگی این سینما اجتنابناپذیر است.
به طور كلي وضعيت اين سينما (سينماي مستقل) در ايران چطور است؟
بد نیست ،همه چی آرومه! ولی جدا از شوخی، وضعیت سینمای مستقل هم مثل سینمای تجاری و سینمای سفارشی ایران خوب نیست. تنها اتفاق مثبت سینمای ایران در دولت اعتدال، تشکیل گروه هنر و تجربه بود که فرصتی برای دیده شدن این فیلمها فراهم کرد ولی مهمترین قسمت ، شور و شوق و توانايی بالای فیلمسازان جوانی است که هر سال با چند فیلم اول خوب وارد سینما میشوند و جریان سینمای کهنه ایران را کنار میزنند.
«خواب تلخ» بعد از 12 سال اكران شد اين فيلم براي اكران چقدر حذفي داشته است؟( چند صحنه و چند دقيقه و اينكه آيا اصلاحيات در يك مرحله انجام شده؟)
«خواب تلخ» هیچ اصلاحیه ای نداشت و نسخهای که الان در حال اکران است و مورد استقبال مردم قرار گرفته همان نسخه اصلی است. این در واقع گواهی دیگر است بر بیگناهی این فیلم. حالا که خواب تلخ اکران شده خیلی دلم میخواهد از کسانی که این فیلم را ۱۲ سال محروم از اکران کردند بپرسم به کدامین گناه؟ با نمایش «خواب تلخ» چه اتفاقی افتاد؟ یا «خواب تلخ» چه چیزی را تهدید میکرد که باید این همه سال توقیف بماند و بعد هم که اکران میشود حتی نیاز نداشته باشد یک دقیقهاش حذف شود یا تغییر بیابد؟
انتظار چنين استقبال خوبی را از «خواب تلخ» در اکران داشتيد؟
12 سال پیش هم در مصاحبههايی که داشتم گفتم که این فیلم میتواند مورد توجه مردم قرار بگیرد ولی واقعا بعد از این همه سال فکر نمیکردم مردم و خصوصا نسل جدید تماشاگران اینطور از فیلم استقبال کنند و آن را پرفروشترین فیلم در حال اکران هنر و تجربه کنند. توقع فروش و دیده شدن داشتم ولی نه تا این اندازه و از این بابت بسیار خوشحالم و از مردم تشکر میکنم.
خواب تلخ بعد از 12 سال اكران شد. به نظر شما و با توجه به شرايطي كه در اكرانهاي مختلف فيلم ديديد آيا در اين سالها ذائقه مخاطب تغييري كرده است؟
در جریان اکران «خواب تلخ» اتفاقهای عجیبی برای من افتاد. من با خواب تلخ به گوشهوکنار ایران سر زدم و با مردم و تماشاگران از نزدیک صحبت كردم . برایم واکنش مردم جالب بود. آنها با 10يا 12 سال پیش فرق کرده بودند. به صحنههایی میخندیدند که چند سال پیش نسبت به آن واکنشی نداشتند. در مشهد بعد از نمایش خواب تلخ پسرنوجوانی نزدیک من آمد و گفت خدا را شکر که این فیلم توقیف بود! من با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت چون اگر 12 سال پیش اکران میشد من آن موقع یک ساله بودم و آن را نمیتوانستم ببینم! این یکی از بهترین اتفاقهایی بود که میتوانست برای من بیفتد و خوشحالم که خواب تلخ با این استقبال و توجه روبه رو شده چون لااقل خستگی این همه سال را از تنم بیرون میآورد.
شما براي قشر خاصي( روشنفكر يا…) فيلم ميسازيد؟ يعني جنس خاصي از مخاطب مدنظرتان است؟
من مدل خاص خودم فیلم میسازم ولی نه لزوماً برای مخاطب خاص! دوست دارم فیلمهایم مثل دیگرفیلمهای سینمایی اکران بشوند و توسط همه مخاطبان سینما دیده شوند. تقسیمبندی فیلمها به ژانرهای مختلف را قبول دارم ولی اعتقادی به تقسیم بندی تماشاگران به شکلی که در ایران است، ندارم.
ماني حقيقي در جشنواره فجر سال 92 در مورد شما و فيلمسازيتان گفت:«با اميريوسفي مهربان تر باشيم» اما به نظر ميرسد سينما هنوز با شما مهربان نشده است.
مانی لطف داشت ولی او این حرف را خطاب به سینما نگفت به مدیران سینما گفت آن هم در اولین جشنواره فیلم فجر اعتدال که میتوانست مشکل این فیلم حل شود و به معضلی برای اعتبار و سابقه مدیران تبدیل نشود که شد! مشکل سینما نیست مشکل سلیقه مدیران سینماست. مشکل نگاهی است که دنبال همسانسازی همه است با این حال من ترجیح میدهم به جای گلهگذاری و شکوه و شکایت کار خودم را بکنم. صبورانه حق فیلمم را پیگیری کنم و اگر مجالی بود به فیلم بعدیام فکر کنم.
هر سه فيلم شما هم تاييد فيلمنامه داشته اند و هم پروانه ساخت. حال چه اتفاقي براي فيلمهايتان ميافتد كه از اكران باز ميمانند؟ اين تغييرات منجر به توقيف از جانب شماست يا سازمان سينمايي؟
تغییراتی وجود ندارد چون فیلمنامه مو به مو ساخته میشود ولی باز هم مشکلات به وجود می آید. در مورد کار آخرم ،فیلمنامه 16 بار بازنویسی شد که یک سال و نیم زمان برد! من خط به خط آنچه را تایید شده بود ساختم و حتی مراقبت بیشتری هم کردم تا مبادا اتفاقی بیفتد. به قول معروف سندش هم هست و میتوان به آن رجوع کرد. مشکل اینجاست که اولویت مدیران سینمایی هر روز تغییر میکند. شما نمیدانید با چه ممیزانی طرف هستید و در واقع دارید با آسیابهای بادی میجنگید که خودتان هم نمیدانید چه ماهیتی دارند. در نتیجه همانطور که گفتم پروانه ساخت و آن همه بدو بدو کردن برای گرفتن آن تبدیل به یک شوخی دردناک میشود.
حذفيات فيلم «آتشکار» چقدر و به چه ميزان بود؟
«آتشکار» متاسفانه حذفیات زیادی داشت ولی باز هم چند هفته بعد از اکران نیم بندی که داشت زود از اکران پايین آمد! اتفاق خوب استقبال مردم از نسخه ویديويی این فیلم بود. امیدوارم یک روز نسخه اصلی فیلم که مجوز ساخت هم داشت نمایش داده شود.
شما به مثابه مسيحي شدهايد كه صليبش(فيلمهايش)را به دوش گرفته، مي كشد و حاضر به كنارگذاشتن آن نيست و تاكجا ميخواهيد اينطور ادامه دهيد؟
حتما تا به صلیب کشیده شدن!! ولی به نظرم نباید اینقدر قضیه را ناامیدانه دید. من مدل خاص خودم فیلم میسازم و تنها به دوچیز پایبند هستم؛ سینمای مستقل و قانون. غیر از این مصلحت اندیشی ندارم و چیز دیگری برایم مهم نیست ولی متاسفانه باوجود احترامی که در این 12 سال برای قانون قائل بودهام هیچگاه از طرف مجریان قانون در سینما رفتار قانونی ندیدم و همه اول به میز مدیریتشان فکر کردند. با این حال من نه قصد مظلوم نمایی دارم نه قصد حاشیهسازی. تکرار میکنم به هیچ وجه قصد حاشیهسازی ندارم ! و فقط دلم میخواهد تکلیف فیلمم روشن شود. این خواسته زیادی نیست. اصرار من برای روشن شدن تکلیف نه لجبازی است نه دشمنی، این حق مسلم من است. حق طبیعی و قانونی من. وقتی شما به تمام قواعد بازی تن میدهی و قانون را مو به مو رعایت میکنی انتظار داری طرف مقابل هم این کار را بکند که امیدوارم بالاخره این اتفاق بیفتد.
موضع گيري دبير جشنواره سيوچهارم در قبال «آشغال هاي دوست داشتنی» چقدر شما را اذيت كرد؟
فکر کنم تبعات طبیعی این موضع گیری بیشتر از من خودشان را اذیت کرد! هر چند من هم آزرده شدم. اطلاق لفظ معضل به یک اثر فرهنگی آن هم از طرف مدیر فرهنگی اتفاق تلخی است. مهم نیست که این وسط من موضوع اصلی باشم یا کس دیگر، نفس این اتفاق و این موضعگیری به نظرم نشاندهنده یک کاستی و یک انحراف است. انحراف از آنچه مدیران تا پیش از این مدعیاش بودند. با این حال آقای حیدری عذرخواهی کرد من هم پذیرفتم هرچند در واقعیت چیزی عوض نشد. من همچنان معضل امیریوسفی! هستم و در بر همان پاشنه همیشگی میچرخد.
برسيم به شهاب حسيني و استعفاي حمايتياش از «آشغالهاي دوست داشتني». برای همین هم سیمرغ بهترین آنونس جشنواره را که در افتتاحیه گرفتید به او تقدیم کردید؟
عمل جوانمردانه شهاب حسینی از آن دست اتفاقاتی است که هر چند10 سال یکبار در سینما اتفاق می افتد و سالها بعد هم وقتی صحبت از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر میشود همه این اتفاق را به خاطر خواهند داشت، شهاب عزیز نشان داد که فقط قهرمان جلوی دوربین نیست و پشت دوربین هم یک مرد و قهرمان است. تقدیم سیمرغ «خواب تلخ» هم به او کمترین کاری بود که میتوانستم انجام دهم. در این مدت نزدیک به سه سال بلاتکلیفی فیلم از همه عوامل فیلمم خواستم که صبور باشند و سعی کردم مشکل را دور از حواشی حل کنم.
روند انتخاب بازيگرانتان هم در قبال سه فيلم شما جالب توجه است. در «خوابتلخ» همه نابازیگر بودند، در «آتشکار» یک بازیگر معروف و چهره (حمید فرخ نژاد) بین نابازیگران بود و در «آشغالهای دوست داشتنی» یک بازیگر کمتر دیده شده مثل شیرین یزدانبخش بین بازیگران ستاره و شناخته شده ای مثل شهاب حسینی، هدیه تهرانی، اکبر عبدی و نگار جواهریان قرار میگیرد. در مورد اين هم توضيح ميدهيد؟
البته صابرابر و حبیب رضايی را فراموش کردید! ولی این هم یک مدل متنوع کار با بازیگران است که دوست دارم ولی هر فیلمی با توجه به قصه خود بازیگرانش را هم انتخاب میکند. یک فیلم مثل «خواب تلخ» به نابازیگر نیاز دارد، هرچند کلمه نابازیگر را دوست ندارم و بهتراست بگوییم بازیگر مستند یا بازیگر غیرحرفه ای و فیلمی مثل «آشغالهای دوست داشتنی» هم مثل اکثر فیلمهای سینمايی به بازیگر حرفه ای نیاز دارد. البته الان خوشبختانه در مورد «خواب تلخ» میتوانیم صحبت کنیم چون در حال اکران است و دیده میشود ولی متاسفانه هر حرفی در مورد فیلم جدیدم روی هواست! چون «آشغالهای دوست داشتنی» بعد از دو سال و نیم انتظاردر دولت اعتدال، هنوز اکران نشده، تکرار میکنم هنوز اکران نشده!
منبع:روزنامه قانون| نویسنده: مينا مهری