بايد محافظهكار باشي تا در تيم ملي بماني
منا ميرزايي : از نسل اول مليپوشان واليبال ايران است و صادقانه ميگويد کسي نميتواند جاي مرا پر کند. از برخي حواشي گله دارد اما باانگيزه ميجنگد. با مهسا صابري، شماره 8 مقتدر تيم ملي واليبال ايران و باشگاه گاز تهران، گفت و گويي داشتيم كه در ادامه ميخوانيد. خودتان را معرفی کنید. من متولد …
منا ميرزايي : از نسل اول مليپوشان واليبال ايران است و صادقانه ميگويد کسي نميتواند جاي مرا پر کند. از برخي حواشي گله دارد اما باانگيزه ميجنگد. با مهسا صابري، شماره 8 مقتدر تيم ملي واليبال ايران و باشگاه گاز تهران، گفت و گويي داشتيم كه در ادامه ميخوانيد.
خودتان را معرفی کنید.
من متولد سال 1371 از گرگان هستم. ازسن 13 ، 14 سالگی در لیگهای حرفه ای بازی کردهام، از اردوی استعدادیابی نوجوانان در سال 88 به تیم ملی آمدم، در اولین دوره تیم ملی والیبال بانوان بعد از انقلاب حضور داشتم و کماکان عضو تیم ملی هستم. در تیمهای قابوس گنبد، پرسپولیس تهران، ذوب آهن و گاز تهران بازی کردهام و تا کنون یک قهرمانی با پرسپولیس دارم، یک قهرمانی با گاز و یک نايب قهرمانی با ذوب آهن. در جام باشگاههای آسیا و مسابقات آسیایی هم شرکت داشتم.
گفتی پرسپولیس. تیم پرسپولیس الان کجاست؟
من در سال 88،87 در پرسپولیس بودم. پرسپولیس فقط دوسال تیم داری کرد. یک باشگاه فوق العاده حرفه ای بود که برای بازیکنان هواپیمای اختصاصی داشت و همایشهای مختلف برگزار میکرد اما به مشکل مالی برخورد.
پس بهترین باشگاهات پرسپولیس بود ؟
پرسپولیس باشگاه خیلی خوبی بود. ذوبآهن هم که بعدها بازی کردم یک باشگاه خوب با مدیریت عالی بود اما باشگاه گاز چون یک باشگاه دولتی است، امکاناتش کمتر است اما حسنهای دیگری دارد.
چه حُسنی؟
تسویه حساب به موقع، جو خوب و کم حاشیه و کادر فنی خوب از حسنهای بزرگ این باشگاه است.
چرا جو تیم شما اينقدر خوب است؟
جو تیم به خاطر رفاقت بچهها و برخورد مربیان است. البته چون می بریم، جو ناخودآگاه خوب می شود اما وقتی باخت هست، بداخلاقیها شروع می شود. ما در تیممان در عین رفاقت به هم احترام می گذاریم و خیلی حرفه ای رفتار می کنیم. مثلا من و شبنم علیخانی که از صمیمیترین دوستان من است بیشترین دعوا را داخل زمین باهم داریم اما وقتی از زمین خارج می شویم همه چیز تمام می شود. این را اگر همه بازیکنان بتوانند یاد بگیرند ما حتی میتوانیم تیم ملی بهتری هم داشته باشیم.
نظرت در مورد آمدن سرمربی جدید به تیم ملی چیست؟
مربی خوب زن در جهان و آسیا شاید انگشتشمار باشد و از آنجایی هم که ما مجبوریم سرمربی زن داشته باشیم پس باید به این خیلی کم بسنده کنیم. مسئله این است که مربیان بزرگ هیچ وقت حاضر نمی شوند تیمهای ملی خودشان را رها كرده و بدون قرارداد برای دو ،سه ماه به ایران بیایند. اینکه فدراسیون تصمیماش را گرفته خیلی خوب است و امیدوارم که واقعا پیگیر باشند. ما در گذشته نشان دادیم با کمی توجه خیلی پیشرفت می کنیم. ما با یک دیدار تدارکاتی توانستیم یک پله صعود کنیم و از کره و قزاقستان یک گیم بگیریم. تمام تیمهای نوجوانان و جوانان پسران، قبل از اعزام به مسابقات در تورنمنتها هستند اما ما 6ماه با خودمان بازی می کنیم. واضح است که نتیجه نمی گیریم.
دیدار تدارکاتی تان با کدام تیم بود ؟
با تایلند.
خانم علیخانی مسائلی را از تیم ملی گفت و دلخوریهایی داشت. شما هم این تجربهها را داشتید؛ که مثلا اینستاگرام نداشته باشید یا با بچههای تیم گاز مشکل دارند یا توهین می کنند ؟
اینطور نبود که بگویند اینستاگرام نداشته باشید. اینستاگرام ما به عنوان یک الگوی ورزشی خصوصا برای دخترانی که میخواهند وارد عرصه والیبال شوند، باید یک مقدار محدودتر و محافظت شده تر باشد.
این ربطی به فدراسیون هم ندارد، به سیستم کشورمان مربوط است. مسئله بیشتر در مورد تیم ملی است. اینکه مثلا در اردو، نمی توانی مانتوی کوتاه بپوشی. این قانون اردو است. یا باید قبول کنی و وارد شوی یا نباید قبول کنی و وارد نشوی و هرکاری که دوست داشتی آزاد برای خودت انجام بدهی.من توهینی حس نکردم. وقتی که آدم خودش حواسش به کار خودش باشد هیچ وقت توهینی نمی شود. بچه مدرسه ای هم باشی وقتی کاری نکنی که باعث ناراحتی کسی بشوی، کسی هم به تو بی احترامی نمیکند.
یعنی خانم علیخانی کسی را اذیت می کرد؟
(می خندد) نه ولی شبنم یک مقداری میخواهد که اینطور نباشد. درست هم میگوید. مثلا می گوید والیبال من چه ارتباطی باید به این داشته باشد که من چه عکسی را لایک میزنم اما خب باید قبول کند که سیستم این است و نمیشود هم کاریش کرد .حرفش درست است تو نمی توانی بگویی که من به اردو نمی روم برای اینکه به من می گویند لایک نزن . خب باید یکی را انتخاب کنی. باید به این نتیجه برسی که نمیتوانی مقاومت کنی.
چرا جو تیم ملی به نفع بازیکنان گاز نیست ؟
وقتی خوب باشی همه می خواهند خار توی چشمت کنند. ما خیلی بهتر از بقیه هستیم و همه می خواهند خلاف این را ثابت کنند. 80،70 درصد مهرههای کلیدی تیم ملی، از تیم ما (گاز) است. مثلا چه کسی می تواند جای شبنم را بگیرد، یا من که دریافت کننده یک تیم ملی هستم. اگر دریافت کنندههاي ديگر هم باشند، باز من هستم که اصلی ترم. ما که وارد اردو می شویم همه میخواهند خلاف این را
ثابت کنند.
همه یعنی چه کسی؟
همه برمی گردد به همان صحبتی که گفتم که ما كلا یکدیگر را دوست داریم و زیر آب هم را نمی زنیم. رقابت و جنگندگی خیلی خوب است و باعث پیشرفت می شود اما وقتی همه میخواهند همه چیز را خیلی سریع به سرمربی اطلاع بدهند، اینکه هرکس چه پوشیده و چه گفته، این یعنی زیرآب زنی. مخصوصا زمان سرمربی گری آقای برقی این مشکل خیلی بیشتر هم بود و ما آخر نفهمیدیم ایشان چطور از همه چیز خبر داشت.
ما بهخاطر حواشی و فشارهای تیم ملی نمیتوانیم همه توان خود را نشان بدهیم. اگر در لیگ 80 درصد آمادگی و پتانسیل را نشان میدهیم، در اعزامهای خارجی 50 درصد خودمان هم نیستیم.
ما واقعا امیدواریم این مسائل و مشکلات حل شود و تیم والیبال بانوان ما بتواند بهتر نتیجه بگیرد. هدف ما از ایجاد این پیج هم انعکاس مشکلاتی است که در ورزش بانوان وجود دارد. چون همه از بیرون فقط می بینند که تیم نتیجه نمیگیرد ولی کسی از مشکلات خبر ندارد.
بله دقیقا ما مشکلات متعددی داریم. بازیکن با قرارداد 8 میلیوني که آن را هم قرار است در سه سال دریافت کند مجبور است با اتوبوس به اردوها برود. حتی پول اتوبوس را نمیدهند و میگویند به آقایان هم نمی دهیم. در صورتی که قرارداد آقایان 800 میلیون است نه 8 میلیون. حاشیههای اردو هم بی نهایت است. زمان استراحت اگر بخواهیم برویم یک هوایی بخوریم باز صدجور حاشیه ایجاد می شود. چون خانم هستیم خب خیلی حساس تر هم هستیم به حرفها و حاشیهها و به توهینهایی که میشود. بدون بازی تدارکاتی با لباسی به مسابقات اعزام می شویم که نمی گویم محدودیت است ولی بالاخره روی بازی ما خیلی تاثیرگذار است.
رابطه تان با تیم ملی مردان چطور است؟
هیچ ارتباط كاري با آقایان والیبال نداریم. حتی همدیگر را هم از نزدیک ندیدهایم.
چرا؟
نمی دانم. در رده نوجوانان، محل تمریناتمان یکی بود گاهی بازیکنهای تیم آقایان را میدیدیم. اما در رده بزرگسالان اصلا هیچ برخورد و آشنایی با هم نداریم.
یعنی هیچ وقت هیچ جلسه ای نبوده که بازیکنان دو تیم یکدیگر را ببینند؟
نه اصلا. این مسائل اصلا خیلی حاشیه ساز هست و کسی سمتش هم نمی رود.
چه حاشیهای؟ الان که حتی برخي از بازیکنان تیم آقایان و خانمها با هم ازدواج کرده اند.
بله درست است، ولی آشنایی بازیکنهای تیمها با هم خیلی حاشیه ایجاد می کند. وقتی در تیم ملی هستی باید خیلی محافظه کار باشی تا بتوانی دوام بیاری وگرنه باید دو روزه برگردی خانه ات.
یک بار آقای کواچ برای تماشای تمرینات آمده بود؟ این بازدید چه تاثیری داشت؟
خب خیلی از نظر روانی تاثیر داشت و انگیزه می داد. ما حتی وقتی می شنویم کسی از فدراسیون هم برای بازدید می آید خیلی انگیزه می گیریم و تمرین بهتری داریم چرا که احساس میکنیم دیده میشویم و کارمان دنبال میشود.
پخش تلويزیونی بازیهایتان به چه صورت است؟ کسی از آقایان اجازه دیدن بازیهای شما را دارد؟
نه، پخش تلويزیونی که نداریم و هیچ آقایی اجازه حضور در بازیها را ندارد. 6،5 سال پیش جایگاه ویژه ای برای مسئولین فدراسیون و خبرنگاران وجود داشت ولی الان حتی خبرنگاران مرد هم اجازه حضور در ورزشگاه را ندارند و برای همین اخبار خیلی غیردقیق و غیرحرفه ای پوشش داده می شود. خبرنگاران معمولا با مربیها و بازیکنان تماس می گیرند و در مورد بازیها اطلاعات کسب می کنند.
هیچ وقت اعتراضی نکردهاید؟
نه خب ما اعتراض کنیم می گویند بازیکن دنبال حاشیه است. بازیکن فقط دنبال تماشاچی و مربی مرد و این مسائل است. تا به حال هیچکس پدرش یا برادرش یا شوهرش بازیاش را ندیده. گاهی یک قولهایی هم برای حضور اعضای خانواده به ما داده می شود ولی هیچ وقت عملی نشده است.
حرف آخر؟
حرف آخر اینکه ما واقعا همه تلاشمان را برای موفقیت تیم می کنیم. حتی شستوشوي لباسهایمان به عهده خودمان است. مکمل را خودمان تهیه میکنیم. همه حرفها و حاشیهها و فشارهای اردو را تحمل میکنیم. آخر هم همه میگویند باز شکست خوردید، اصلا چرا میروید. ما فقط انتظار داریم که بقیه هم همه تلاش و تمرکزشان را روی موفقیت تیم ملی بگذارند. یک مربی با ثبات برای تیم ملی بیاورند که بتواند حداقل 5،4 سال بماند. نه اینکه هر سال مربی را عوض کنند و دوباره همه چیز از اول. با برنامهریزی دقیق ما قطعا می توانیم موفق شویم.
179/