وضعیت کپیبرداری در تلویزیون ما چگونه است؟
قطعا برای شما اتفاق است که هنگام بالا و پایین کردن شبکههای صداوسیما، با برنامههایی مواجه شوید که تناسبی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارند. برنامه هایی که از لحاظ دکور، صحنه و اجرا و هم از لحاظ محتوا حرف جدیدی برای گفتن ندارند. دلیل جذاب نبودن خیلی از این برنامهها شاید به دلیل تقلیدی …
قطعا برای شما اتفاق است که هنگام بالا و پایین کردن شبکههای صداوسیما، با برنامههایی مواجه شوید که تناسبی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارند. برنامه هایی که از لحاظ دکور، صحنه و اجرا و هم از لحاظ محتوا حرف جدیدی برای گفتن ندارند. دلیل جذاب نبودن خیلی از این برنامهها شاید به دلیل تقلیدی بودن آن ها باشد. در این گزارش میخواهیم ببینیم چند درصد برنامه های تلویزیون ما تقلیدی هستند و این تقلیدی بودن آیا همیشه بد است؟
تقلید یا اقتباس؟
اینکه بسیاری از برنامههای تلویزیون نو و خلاقانه نیستند، بدیهی است؛ اما اینکه این امر چقدر ضعف این برنامهها به شمار میآید، جای تردید است. مهمترین سوالی که مطرح میشود، این است چقدر این تقلید و کپیبرداری لازم است و آیا میتوان به طور کلی از آن چشم پوشید؟ «احسان ناظمبکایی» روزنامهنگار با سابقه حوزه سینما تلویزیون درباره تقلیدی بودن یا نبودن این برنامهها میگوید: « اصول برنامهسازی در جهان یک سری فرمول ثابت دارد. مثلا برنامه «بفرمایید شام» یک نمونه بینالمللی دارد که برای تلویزیون خود انگلیس است؛ یعنی یک فرمول ثابت دارد؛ درست مثل اینکه شما فرمول تولید شامپو را داشته باشی و شرکتهای مختلف بیایند و از آن فرمول استفاده کنند و حق تکثیرش را به آن شرکت اول و ایدهپرداز اول بپردازند. برنامههایی مثل بفرمایید شام در چنین فضایی تولیده شده است و کسانی که این برنامه را درست کردند، خودشان ایده پردازی چندانی نکردند. یک سری فرمول کلی ثابت جهانی دربرنامهسازی وجود دارد که اینها آنها را اجرا می کنند. منتهی میآیند در فرهنگ کشور خود آن را اجرا میکنند. یعنی ذاتا این اقتباس یا گرته برداری ایرادی ندارد و همه جای دنیا این امر وجود دارد. مثل این است که شما به رمان نویس بگویید به غیر از آن ۳۷ فرمولی که وجود دارد، روش جدید اختراع کن. چنین چیزی نمی شود.»
بیمحتوایی مشکل برنامههای ماست
پس اقتباسی بودن این برنامهها، یک امر کاملا پذیرفتهشده در برنامهسازی در رسانههای صوتی و تصویری جهان است. اما حالا این اقتباس در چه صورتی میتواند موفق باشد تا به اصطلاح گلدرشت و نامتجانس نباشد؟ ناظمبکایی جواب این سوال را هم اینگونه میدهد: «باید ببینیم انتظار ما از یک مجموعه برنامه ساز چیست و تا چه حد می تواند خلاقیت به خرج بدهد؟ مسئلهای که در تلویزیون ما وجود دارد این است که ما فرم را از آنها بگیریم بدون اینکه بدانیم این محتوا را چطوری میتوانیم بومی کنیم؟ یعنی مثلا اگر ما برنامه آشپزی تولید میکنیم باید ببینیم معیارهایی که در قالب جمهوری اسلامی هست و قواعدی که ما داریم چیست؟ نمی توانیم همه چیز یک برنامه را عینا کپیبرداری کنیم. آنها خطوط قرمزی دارند. ما هم یک سری خطوط قرمز داریم. برای مثال برای کسی که موهایش چرب است، شامپوی روغنی که نمیدهند. در برنامهسازی تلویزیونی ما قالبها یکسان است. مثلا در همین برنامه «بفرمایید شام» مراحل سفارش و تهیه غذا و طرح های خاله زنکی آن را شبکه «منوتو» به خوبی درآورده؛ اما این طرح وقتی با عنوان «شام ایرانی» وارد قالب صدا و سیمای ما میشود، به خاطر اینکه برنامهسازان ما بیشتر از آنکه به محتوا فکر کنند، به فرم فکر میکنند، صرفا یک کپی برداری ناشیانه صورت گرفته و وقتی از این برنامه سازان می پرسید چرا این برنامه را ساختی جواب میدهند من خواستم فقط یک برنامه شبیه این بسازم! یا مثلا میگویند به ما گفتند برنامهای این شکلی بسازم. کسی نمیگوید که برو برنامهای بساز که محتوایش این باشد.»
تقلید خوب، تقلید بد
با توجه به اینکه اقتباس به خودیخود بد نیست، باید ببینیم کجا تلویزیون ما در این امر موفق بوده و کجا وارد چرخه تقلید صرف شده و کاری از پیش نبرده است. به نظر میرسد بزرگترین عاملی که باید در ساختن این برنامهها در نظر گرفت، لزوم توجه به محتوا و داشتن ایده است تا بتوان همان قالب کلی جهانی را بومی و متناسب با فرهنگ ایرانی کرد. ناظم بکایی به چند نمونه موفق این برنامهها هم اشاره میکند: «ما هر وقت صاحب ایده شدیم، موفق شدیم. مثلا در «مسابقه هفته» که یک کپیبرداری است، اجرایی که «منوچهر نوذری» میکند، جذاب است؛ اما وقتی این اجرا به افراد دیگر سپرده میشود، فرم همان است؛ اما جذاب نیست. به خاطر اینکه سفارش دهنده برنامه بیشتر از محتوا دنبال اسپانسر است. یعنی سفارش دهنده می گوید من برنامهای شبیه مسابقه هفته میخواهم. نه اینکه من یک برنامه تلویزیونی جذاب میخواهم. اگر دقت کنید، برنامه «سینما۴» بارها با تهیه کنندگان مختلفی تهیه شده است؛ اما آن زمان که «حمید مقدم» کار را دست میگیرد، برنامه دیده میشود. چرا؟ چون برای خود حمید مقدم سینما۴ مسئله است. یا برنامهای مثل «مردم ایران سلام» شبکه دو ساعت ۶ صبح هم دیده میشود. بعد از آن برنامه چقدر برنامه در همان زمان آمدند. بعضی از آن ها ۱۵ مجری هم زمان آوردند؛ اما نگرفت.
«رادیو هفت» یکی دیگر از این برنامه های اقتباسی خوب است. ممکن است برنامهسازی بگوید من می خواهم برنامه ای شبیه رادیو هفت بسازم؛ اما این نمی گیرد مگر اینکه این فرد مثلا خود «منصور ضابطیان» باشد که رادیو هفت برای او مسئله است. برنامه ای مثل «ایرانگرد» هم در ایران می گیرد. نمونه خارجی هم داشته باشد، بازنمونه داخلی میگیرد. چون ظرفیت ایران در حوزه طبیعت گردی بالاست و معمولا جواب میدهد.یا برنامه دیگری مثل «سرزمین دانایی» که «سعید ابوطالب» تهیهکننده آن بود کپی مسابقات خارجی است که در آب و خاک انجام میشود؛ اما موفق است. افق هم یک مسابقات کماندویی دارد به اسم «فرمانده» که از همان نوع مسابقات خارجی است. اما چون ایرانیزه میشود، برای مخاطب جذاب است.»
در کنار برنامههای اقتباسی موفق، کم نیستند برنامههایی که بدون توجه به ظرفیت داخلی وارد رسانه ملی میشوند و چون خود برنامهساز خیلی دغدغه محتوا ندارد، نمیتواند جای خود را بین مردم باز کند: «اول از همه مهم این است که برنامه ساختن برای خود برنامه ساز به خودی خود مهم باشد. نه اینکه دنبال پول و اسپانسر و جلب نظر باشد. وقتی فقط دنبال جلب نظر باشد و هیچ نقشهای نداشته باشد، اولین فکری که به ذهنش میرسد این است که نمونه های موفق خارجی چگونه هستند. برویم آنها را کپی کنیم و در این فضا شما میتوانید برنامه «تخت گاز» هم بسازید؛ اما به شرطی می تواند این برنامه موفق باشد که صنعت خودروسازی ما خصوصی باشد. پس برنامه تخته گاز در ایران نمی گیرد. حتی سریال های ماه رمضانی ما عملا از لحاظ محتوا و فرم کپی نمونه های سریال های رمضانی دیگر کشورهای اسلامی بود و ما پیش از این سریال های مناسبتی ماه رمضان نداشتیم. یا بسیاری از برنامههای آشپزی هم در همین فضا هستند. نمونه برنامههای این چنینی که تقلید صرف باشند، کم نیستند.»
برنامههای ابتکاری کجا هستند؟
گذشته از قالب کلی برنامهسازی در جهان، قالبها و مفاهیمی وجود دارند که خاص فرهنگ ایرانی و اسلامی است و ما در این میدان تنها هستیم؛ همین امر باعث میشود که امکان کپیپرداری برای برنامهسازان ما وجود نداشته باشد و به همین علت بسیاری از این خلاقیتها در این فضاهای بکر متعلق به خودمان به وقوع میپیوندد. ناظمبکایی هم در این باره میگوید: «یک سری برنامه ها خاص خود ماست. مثلا در همین ماه محرم و صفر سریالی مثل شب دهم ساخته میشود، چون ایران تنها دولت شیعه در جهان را دارد که تلویزیون رسمی آن هم تلویزیون شیعه است و نمی تواند مثل ماه رمضان کپی کند. باید چیزی خاص خودش تولید کند. دهه اول محرم خاص خود ماست؛ بنابراین هر برخوردی که تلویزیون در ماه محرم کرده، طبیعتا چیزی است که خلاقانه بوده است. چون اصلا چیزی در بیرون نبوده که بخواهد کپی کند سریال ها و کلیپ های محرمی خاص خود ماست.
در کنار همه این ها ما یک برنامه موفق در طول این سال ها داشتیم به اسم «درس هایی از قرآن» که هیچ مشابه خارجی ندارد.یک روحانی با یک تخته سیاه و گچ ۳۷ سال است که هر هفته اجرا میکند و هنوز هم جذاب است و در تمام این سال ها خیلی موفق بوده است. عموما برنامه های مذهبی تاثیرگذار ما در این سالها ، این ویژگی خلاقیت را دارند و البته این به خاطر خاصیت منبر بودن است و خیلی از مردم ما تلویزیون را به عنوان منبر میشناسند.»
در بین تمام برنامههای خلاقانه و اقتباسی برنامههایی هم هستند که راه میانه را برگزیدند. برنامه «خندوانه» یکی از نمونههای موفق این برنامههاست. برنامهای که واژه استندآپکمدی را به ادبیات مردم کشور اضافه کرد. استندآپی که با استندآپهای معمول جهان فرق زیادی دارد و بیشتر شبیه روحوضی و نقالی خود ما ایرانی هاست.
179/